.«ـــــــــــثبتـــــ سابق»کاتب ویژه اسدالله خان کاتب <head> <title>انجمن ادبی اسدالله خان

انجمن ادبی اسدالله خان
ادبی ، فرهنگی ، اجتماعی 
قالب وبلاگ
سال ۱۴۰۴ :؛ «تولید:چار الفرار برقرار ؟؟؟بشارررررما داریم می آئیم
سال ۱۴۰۳ :؛ «تولید:چکنم چکنم ؟؟؟پشمالو و مانع افزائی ها »
شعار سال۱۴۰۲؛ «مجلسِ۲ شورای ِ ۲قانونگذاریِ۲ ،اصلاحات ۲مصلحت ۲نگهبانِ۲: (غآقآ)۲» لُو رفت بُدُو۲
۲
شعار سال ۱۴۰۱؛ «مجلسِ شورای ِ قانونگذاریِ ،اصلاحات مصلحت نگهبانِ: (غآقآ)» لُو رفت
انجمن دی #ناو جنگی مهندسی(شعار مملکت داری) :خیلی زیاد محرمانه ـــثبتــــ سال ۱۳۷۸؛ «سال امام خمینی»
سال ۱۳۷۹؛ «سال امام علی(ع)»
سال ۱۳۸۰؛ سال اقتدار ملی و اشتغال‌آفرینی»
سال ۱۳۸۱؛ سال عزت و افتخار حسینی»
سال ۱۳۸۲؛ «سال خدمت‌گذاری»
سال ۱۳۸۳؛ «سال پاسخگویی»
سال ۱۳۸۴؛ «سال همبستگی ملی و مشارکت عمومی»
سال ۱۳۸۵؛ «سال پیامبر اعظم(ص)»
سال ۱۳۸۶؛ «سال اتحاد ملی، انسجام اسلامی»
سال ۱۳۸۷؛ «سال نوآوری و شکوفایی»
سال ۱۳۸۸؛ «سال اصلاح الگوی مصرف»
سال ۱۳۸۹؛ «سال همت مضاعف و کار مضاعف»
سال ۱۳۹۰؛ «سال جهاد اقتصادی»
سال ۱۳۹۱؛ «سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی»
سال ۱۳۹۲؛ «سال حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی»
سال ۱۳۹۳؛ «سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی»
سال ۱۳۹۴؛ «سال دولت و ملت، همدلی و همزبانی»
سال ۱۳۹۵؛ «سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل»
سال ۱۳۹۶؛ «سال اقتصاد مقاومتی: تولید- اشتغال»
سال ۱۳۹۷؛ «سال حمایت از کالای ایرانی»
سال ۱۳۹۸؛ «سال رونق‌تولید»
سال ۱۳۹۹؛ «سال جهش تولید»
سال ۱۴۰۰؛ «تولید:پشتیبانی هاو مانع زدائی ها »
سال ۱۴۰۱؛ «مجلسِ شورای ِ قانونگذاریِ ،اصلاحات مصلحت نگهبانِ: (غآقآ)» لُورفت
سال ۱۴۰۱؛ م.ش.ق.ا.س.ن = مَش قاسن«غآقآ»
سال ۱۴۰۳ :؛ «تولید:چکنم چکنم ؟؟؟پشمالو و مانع افزائی ها »
لُـــو رفـــت

### 1.جمبوری اسهالی **مدرن‌سازی و عقب گرد به دوران عصر حجر **
### نتیجه‌گیری
به طور کلی، عنقلاب اسهالی تأثیرات زیادی بر اشعار فارسی گذاشت. شاعران با الهام از وقایع(اختلاس ِ تاریخی و اشتباه اجتماعی جدید، زبان و فرم‌های تازه‌ای برای بیان دغدغه‌های (غارتگری و چپاول )خود انتخاب کردند و شعر فارسی به ابزاری برای بیان هویت میلی، ضددینی و سیاسی نمودن کلیه امورات مردم تبدیل شد. این تغییرات، شاعران را به پستوی معانی نو و ابتذل عمیق‌تر واداشت و به شعر فارسی سطحی نگری و بعد جدیدی لامذهبی (عمر عثمان ، ابوبکر بشار اشد عنیه مش قاسم ) را به زور گلوله به عنوان دفاع از حرم در حد خریت بعضی از ساده لوحان و انسان های واقع گرائی که بیهوه خونشان بی ثمر ماند در حالی که رهبران کذائی پشت شهدا سنگر گرفتند بر ماشین های ضدگلوله سوار شدند و در تونل های (سوراخ مار خزیدند ) و ادبیات عنقلابی را همراه با اقتصاد خریت خود معنی بخشیدند.
کاخ های شاهنشاهی را به تصرف خود در آوردند و مملکت را به مخروبه ای تبدیل کردند . عرب های موشخور را به نوائی رساندند و پای پرچم اختلاس گریه کردند و حوزه علمیه را به نام خود ثبت کردند و به عنوان رئیس قوقه قضائئه از جعل امضاء دو زدند و مجلس شورای مصلحت غآغآ راه انداختند و حکومت سلطنتی جاهلیت را به نام خودشان در تاریخ کذائی به ثبت رساندند ....


اوضاع گُل وُبلبل خراب اقتصادی ، فساد افسار گسیخته گسترده،بحران اجتماعی و مشروعیت حکومت دینی و ناامیدی ایرانیان از آینده ،سیاه چاله های عمیق در ایران امروز هستند هر چه را توانسته اند به داخل خود کشیده و تباه کرده اند. عفونت فراگیر بیماری که پزشک می خواهد با دلداری او را نجات دهد ،وقت کشی بین اعداد است: چهل و دو به چهل و سه.سیرک انتخابات پیش رو نیز تماشاچی ندارد. دیگر از کلاه این شعبده باز دروغین هیچ خرگوشی بیرون کشیده نخواهد شد.ولایت فقیه(فقیر) همه وعده هایش را داده و همه دورغ هایش را بافته. رئیس جمهور منتحب بعدی قربانی بیش نیست. دیگر چیزی بغیر از مرگ این بیمار را نجات نخواهد داد.دیکتاتور بزرگ عمامه داران و چلاق فصل الخطاب تنها با زور اسلحه نفس می کشد

(((( * بیانیه ملت قهـــرمان ایـــران به جامعه جهـــانی * )))
بانوان : انچمن دی =بین الملل بیانیه : فارسی
به باید طشت خون را با جهان گفت = نه روز آرامِ جان باشدنه شب خُفت
به دام افـتـــادگان هـمـواره نالـنـد = قلم لرزان شد وُ وِجــدان بـرآشُفت


در امتداد اعتراضاتی که جمهوری اسلامی با سرکوب ، شانتاژ و دروغ پراکنیِ همواره ملت را به سُخره گرفته و با یارانه های قبلی و یارانه های (بنزین) واهی بهانه ای برای چپاول مردم ایران دارد .
حاکمان مستبد و دیکتاتور در طی چهل سال اخیر به فقر و هلاکت مردم کمر بسته اند تا معیشت مردم را در گرو مُفتخوری و یاغی گری مردم را در چنگالِ خود به بازی بگیرند
لذا " طرح عدم پرداخت سراسری" هزینه های آب ، برق ، گاز وجرائم سایر مواهب ملی ایران ازاین پس تا روی کار آمدن دولتی به انتخاب مردم ایران بدون دخالت بیگانگان اعلام میگردد و با تخریب و نابود سازی اموال عمومی که برآمده از عوامل سرکوبگر حکومت فعلی نشات می گیرد مقابله خواهد شد همچنان که از تشکیل یک ارتش یکسان "واحد "استقبال و پشتیبانی می کنــیم ...
------------------------------------------------- بیانیه ملت قهرمان ایران به جامعه جهانی

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است هی نگو ملت خر است
حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بــد تر است ، هی نگو ملت خر است
مغــــزهامان له شد در زیر سُم وُ نــعل مُــــلایان قم وای در عصر اتم
صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است، هی نگو ملت خر است
هر که حرفی زد ز آزادی دهـــانش دوخــــتند ، جان ما را سوختند
حرف حق این روزها گویی گناه منکر است هی نــــگو ملت خر است

پیرمرد محتضری که احساس می کرد مردنش نزدیک است، به پسرش گفت: مرا به حمام ببر. پسر، پدرش را به حمام برد. پدر تشنه اش شد. آب خواست. پسر قنداب خنکی سفارش داد برایش آوردند و آن را به آرامی در دهان پدر ریخت و پس از شست وشو پدر را به خانه برد.پس از چندی پدر از دنیا رفت و روزگار گذشت و پسر هم به سن کهولت رسید روزی به پسرش گفت: فرزندم مرگ من نزدیک است مرا به حمام ببر و شست وشو بده. پسر نااهل بود و با غر و لند پدر را به حمام برد و کف حمام رهایش کرد و با خشونت به شستن پدر پرداخت. پیرمرد رفتار خود با پدرش را به یاد آورد. آهی کشید و به پسر گفت: پسرم تشنه هستم. پسر با تندی گفت: این جا آب کجا بود و طاس را از گنداب حمام پر کرد و به حلقوم پدر ریخت. پدر اشک از دیده اش سرازیر شد و گفت: من قنداب دادم، گنداب خوردم. تو که گنداب می دهی ببین چه می خوری؟


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ
برچسب‌ها: انجمن ادبی, اسدالله, 1403
ادامه مطلب
[ پنجشنبه یازدهم بهمن ۱۴۰۳ ] [ 0:39 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

انجمن ادبی اسدالله خان #طنز (قاشق زنی +محرمانه+ یلدا +شبِ شنبه +:[[مکررّ]قند => ــثبتـــ1403

یکی دیگر از رسوم دیرینه مردم این دیار در شب اول قاره سنت قاشق زنی است. دراین آیین نیز افراد با پوشاندن سر و صورت خود به درب منازل رفته و با به صدا در آوردن قاشق صاحب خانه را از حضور خود آگاه می‌کنند. در این هنگام صاحب خانه نیز به میمنت این شب مقداری از تنقلات و شیرینی خانگی را در ظرف آنان می‌ریزد.

در لرستان مردم در شب چله «گندم شیره» مى‌خورند که گندمى است که در شیره مى‌خیسانند و زردچوبه و نمک را با آن مخلوط مى‌کنند؛ سپس آن را روى ساج برشته مى‌کنند و همراه خلال بادام، گردو، کشمش، سیاه دانه و کنجد مخلوط مى‌کنند و مى‌خورند.

یکى دیگر از رسوم زیباى لرها به این شکل بوده که پسران کوچک و نوجوان شب یلدا بر پشت بام خانه‌ها مى‌رفتند و کیسه‌اى را به همراه طنابى از سوراخ دودکش خانه‌ها به داخل آویزان مى‌کرده‌اند و شعرى محلى مى‌خواندند با این مضمون که:
صاحبخانه، انشاءالله خیر به خانه ات ببارد و کدخداى خانه‌ات نمیرد. چیزى بده این پسر کوچک بیاورد.

صاحبخانه از تنقلاتى که براى شب چله تدارک دیده بود داخل کیسه مى‌گذاشت و گاهى پیش آمده که صاحبخانه براى مزاح دختر خردسال کوچکش را در کیسه گذاشته و آن پسر کیسه را کشیده بالا و این آشنایى در خیلى از موارد باعث ازدواج در بزرگسالى مى‌شده است.

تبریک شب یلدا ۱۴۰۰ + اس ام اس رسمی، عکس و متن شب چله

شب یلدا شدم من سوی خانه گرفتـم پرتقـال وُ هندوانه
خیار وُ سیب وُ شیرینی وُ آجیل دوتـــا جعبه انــــار دانه دانه
گز وُ خربوزه و پشمک گرفتم بــرای خاطراتی جــــــاودانه
شب یلـــدا بدین بالا بلندی فـلان خواننده می خواند ترانه
به گوشم میرسد از دور وُ نزدیک نوای دلکشِ چنگ وُ چغانه
پس از صرف طعام وُ چای وُ میوه تقاضا کردم از عمّه سمانه
که از عهــد کهن با ما بگوید زِ رَســم باســـتان وُ آن زمانه
چه دل می برد ایشون دلبرانه پس از ایشان مرا بوسید چانه
نمی دانم چرا یک دفعه نامِ “جنیفر لوپز” آمــــــــد در میانه
عیالم گفت:خواهان منی تو و یا خواهان آن مست چمانه؟
به او با شور وُ با غماض گفتم: عزیزم با اجازه، هـر دُوانه!!
نمی دانی چه بلوایی به پا شد از آن گفتـار پاک و صادقانه
به خود گفتم :چرا؟دادی بهانه ”مگر” دیگر شود وی راضیانه
خلاصه آنچنـان آشــوب گردید که افتـــادم برون از آسـتانه
ز پشت در زدم فریاد وُ گفتم: “مدونا” هم کنارش، همسرانه!!
شبِ یلدا به روی من نشد باز شدم چـون مرغ دور از آشیانه
شب جمعه بـرای وی نوشتم: ندامت نامــه، امّضـا محرمانه
نمی دانم اگــر نامه بخوانه شبِ جمعه میــآد پیشم بمانِه
درِ گوشش کنم صد بار تکرار- *بگویم آخرین حرفــــم همانه!!

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان #طنز (محرمانه +یلدا +شب جمعه + :[[تکرار ]قند (مکررّ) => ــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ


آدما همیشه فکر می‌کنن میشه برگشت
میشه جبران کرد،
میشه معذرت خواست،
میشه توضیح داد،
اما چیزی که آدما بهش فکر نمی‌کنن اینه که هرچیزی یه زمانی داره،
از زمانش که گذشت،
دیگه بود و نبودش فرقی نداره،
وقتی از زمانِ درستِ یه چیزی بگذره،

دیگه هرکاری هم بکنی قابلِ جبران نیست.
آدما همیشه اشتباه می‌کنن!

سال های طولانی است که با محمدبن‌عیسی، وزیر سابق خارجه و فرهنگ و سفیر سابق مراکش در واشنگتن، آشنا هستم. تقریباً در این دو دهۀ اخیر، هر ساله به دعوت او برای شرکت در کنفرانس علمی- فرهنگی اصیله به مراکش رفته‌ام. طنجه را مثل شیراز می‌شناسم. در قهوه‌خانه‌هایش در گوشه و کنار شهر، به ویژه در قسمت قدیم و عتیق، در نزدیکی مرقد ابن‌بطوطه، چای نعناع نوشیده‌ام و شیرینی خوش‌طعم طنجه‌ای خورده‌ام. کتاب‌فروشی‌ها را نه تنها می‎شناسم، که با برخی از آن‌ها دوست شده‌ام. کتاب تازه‌ای که در مراکش منتشر می‌شود، به من خبر می‌دهند. پس از موج بهار عربی در تونس و مصر، در مراکش شاهد بودیم که پادشاه به سرعت دست به اصلاحات اساسی و بدون مجامله و اتلاف وقت زد.
نخست، شورایی انتخاب کرد که به بررسی و اصلاح قانون اساسی بپردازند. انتخابات آزاد برگزار کرد، اسلام‌گراها در انتخابات پیروز شدند، و سرنوشت کشور از سال ۲۰۱۲ تا به امروز در اختیار آن‌ها قرار گرفت. منتها پادشاه گفت سه مسئولیت او، که در واقع به قول عرب‌ها همان سهم شیر بود، برای او بماند:

فرماندهی کلِّ قوا، فرماندهی اطّلاعات و امنیت و رهبری دینی به عنوان امیرالمومنین!

✅ محمّد بن عیسی می‌گفت: «دیر وقت شب نهم مارس ۲۰۱۱ در هتلی در پاریس بودم. وقتی سخنان محمّد ششم پادشاه مراکش را شنیدم، از شوق با صدای بلند گریه کردم. نگران کشور و ملّتم بودم. از آینده هراس داشتم. ساعتی گریه کردم. خدا را شکر کردم. کشور و ملّت ما دچار ویرانی و انشقاق و نفرت نمی‌شود.»

✅ محمّد ششم در واقع ظرف دو هفته به جمع‌بندی رسیده بود، که با خواست مردم -به ویژه جوانان- موافقت کند و کشور و حکومت را در مسیر اصلاح محاسبه شده و سنجیده قرار دهد.
در مراكش، به محض اين كه حكومت ديد در روز بیست فوریه سال ۲۰۱۱ مردم تظاهرات كرده اند، با تدبیر و درایت و سرعت بر موج تظاهرات نشست و خواستۀ مردم را به رسمیّت شناخت. به تعبیری، در حقیقت انقلاب را با تور اصلاح قانون اساسی شکار کرد!

✅ برای هدایت شورای اصلاح قانون اساسی، شخصیّتی را انتخاب کرد که در حلقۀ حکومتی نبود، مستقل بود و مورد اعتماد مردم.
در نطق ۱۷ ژوئن خود به همین نکته اشاره کرد، که برای نخستین بار است که قانون اساسی مراکش به دست خود مراکشی‌ها و برای همۀ مراکشی‌ها اصلاح می‌شود، و مشاوران خارجی در این موضوع دخالتی ندارند. عبدالّلطیف‌المنونی، شخصیّت علمی، حقوقی و دینی مستقل، مسئول شورای اصلاح قانون اساسی شد.
بدین ترتیب، با حرکتی نرم و زمان‌شناسانه، موج بهار عربی در مراکش مهار شد. شما هر سال که به مراکش بروید، از حجم سرمایه‌گذاری و توسعۀ کشور، به شگفتی خواهید آمد. میلیاردها دلار از کشورهای عربی و اسلامی در مراکش صرف ساخت هتل، ساختمان های مسکونی و شرکت‌های صنعتی و کشاورزی و خدماتی و تجاری شده است. بازار مراکش برای جوانان افریقایی که از قاره سیاه می‌آیند، بازار کار است. در دارالبیضاء دیدم برای آن‌ها بازارچه‌هایی ساخته‌اند تا در کنار خیابان‌ها دست‌فروشی نکنند، این یعنی نشانۀ رونق نسبی اقتصادی در کشور.
تمام سخن این بود که محمّد ششم، صدای مردم را به موقع شنید، و پاسخ منطقی و به هنگام داد. انتخابات آزاد برگزار شد، حزب عدالت و توسعه اكثريّت آراء را به دست آورد، عبدالاله بنکیران از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ نخست‌وزیر بود. در انتخابات ۲۰۱۷ نیز، همین حزب اکثریت خود را حفظ کرد، و سعدالدّین عثمانی از ۲۰۱۷ به عنوان نخست‌وزیر مراکش انتخاب شد. دولت و حکومت، و نهادهای نظامی و امنیّتی، در امر انتخابات مصلحت‌اندیشی‌های خود را دخالت ندادند. جامعه آرام گرفت، نتیجۀ انتخابات دستکاری شده نبود، و در نتیجه وجدان عمومی جامعه قانع شد.
اگر بشّار اسد هم همین کار را انجام داده بود بی‌تردید حکومت سوریه سقوط نمی‌کرد.

خاطرات یلدا (1403) امشب شب مهتابِ عزیزم اُومده


موضوعات مرتبط: خبر، طنز تلخ، شعر، متفرقه، موقت، ـــــــثبتـــــ، کاتب ویژه
برچسب‌ها: خاطرات یلدا, 1403
ادامه مطلب
[ جمعه سی ام آذر ۱۴۰۳ ] [ 20:13 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اسدالله خان : علاقمند اجتماعی- سیاسی+ سیاست روز +طنز تلخ روزگار نامناسب  بروفق مرادِ  حاکمان و زیر نظر لاشخوران مفسد جهت چپاول اموال و زیر پاگذاشتن (عدالت اجتماعی ) برای نیل به قدرت روز افزونِ دنیای  واپس گرا و اسلامِ به تحریف کشیده شده برای اقتدار گداصفتان تازه به دوران رسیده به مصداق( وای به روزی که گدا معتبر شود) روضه خوان هائی که در سر هرکوچه پاتق گدا ئی خود را به نوچه های خود سرقفلی می دادند تا جای دیگری را در چنته خود در آورند ، امروزه کشور را به خاک سیاه نشانده اند تا تلافی حقارت روزهای گدائی خود را در آورند ، سربازی نرفته اند و مردم  را به اجباری می برند ، نیمی از جامعه را که ناموسان مردم هستند را در درجه دوم از انسانیت محسوب می کنند ، به رسم چپاول خود ساخته ولی امر جامعه جهانی و(حومه) خود راخطاب می کنند .
  مستضعفین عالم را تحریک به ستیزه جوئی می کنند تا در جهان اسم ورسم پیدا کنند .غم واندوه را مسلک خود ساخته ودر پسِ پرده به عیاشی و خوشگذرانی ولذت طلبی پنهانی مشغول باشند حکومت سلطنتی برای خود رقم زده اند تا بر جهانیان سلطه پیدا کنند، این ماه ِ محاق روز از پس پرده بیرون خواهد آمد و رسوائی  چندین ساله خود را عیان خواهد کرد وآنگاه پس از آن جهانیان به تحقیق خواهند فهمید که طشت رسوائی این اَرازل و اُوباش چه خون هائی را به ناحق بر زمین ریخته اند و چگونه خونخواران ندای ننه من قریبم سرداده اند و با نام اسلام و سپر قرار دادن  خون به ناحق ریخته جوانان ، قرآن ها بر سر نیزه کرده اند که اسلام در خطر است و اینک  این مدعیان اسلام خود بزرگترین خطر برای جوامع مذهبی و باطلاق گسترده وعمیقی در جهان ایجاد کرده اند که واقعیت مذهب ومرام را زیر سئوال برده اند .به امید روزی که از تیر های برق در معابر عمومی آویزان شوند .تف وُ لعنت سرتا پایشان را فرا گیرد  .ندای آزادی بشر  در سراسر جهان  به گوش رسد...
لینک دوستان
لینک های مفید