.«ـــــــــــثبتـــــ سابق»کاتب ویژه اسدالله خان کاتب <head> <title>انجمن ادبی اسدالله خان

انجمن ادبی اسدالله خان
ادبی ، فرهنگی ، اجتماعی 
قالب وبلاگ

تصویر : رهبر فراری (جمبوری اسهالی)

واکسن<< بدو(همآهنگ ــــثبتـــ اختلاس ازین ولایت امام دُمبه شُفصدم

فرمایشات اقدس خانوم :واسه تقدس امثال این نر (مقدس اَبتر)مفت خور عوضی آشغال دخترها رو زنده به گور می کردن؟ :))))) اصلا دوزاریم نمیفته این مفت خور که ما می خریم و می شوریم و درست می کنیم و فقط عین گوساله می خوره چه فایده ای برای حهان هستی داره؟ آهان آلت ذکور داره؟ سپرم داره؟ آخه نمونه ی مذکری عسلن این پلشت چه فایده ای داره؟ :))))))) خداوکیلی اگر من اهل سنت تخمی ازدواج بودم و بعد اگر انقدر بیشعور بودم که فرزندآوری کنم اگه سگ توله پسر می شد یا سقطش می کردم یا بدنیا می اومد در جا می کشتمش. چون واقعا موجودات بدرد نخوری ان. حداقل این سنده ای که ننه بزرگ متهوع من تحویل جامعه داده آشغال غیر بازیافتی بیش نیست. من اصلا خودمو در شرایطی قرار نمی دم کسی انقدر برینه بهم ولی من اینو صدبار ریدم بهش باز غیرت نداره :)) یه روز بحث اعتیادش بود (پای منقل با ولایتی)یه روز یکاریش یه روز بدبخت کردن دختر مردم.... بابا چقدر یه آدم می تونه لجن باشه آخه زودتر خودکشی کن حداقل بمیر برو پی کارت مادرجنتی.

یعنی همین الان ننه بزرگم و پسرش در جا با هم بمیرن من به یِ ورمم نیست تازه یه نفس راحت می کشم که دو تا بی شرف از جهان کاسته شدن :) این دو تا آشغال گُه موندن بابابزرگ و خاله م مردن :)))))) خدایا شاشیدم تو جهانی که آفریدی اسهال گرفتم (گلاب به روتون ) چه اسهالِ بد بوئی ....ریدما ریدم.

در کشور ما ولـــیِ مطلق باشد

عالم همه هیچ وُ فعل مشتق باشد

چون (کان )عرب عشق چو لق لق باشد

پس هر چه فرو شود یقین حق باشد

تصویر : رهبر فراری (جمبوری اسهالی)

رهبر #اَبتر<< بدو(همآهنگ ــــثبتـــ اختلاس ازین ولایت امام دُمبه شُفصدم#رهبرنمیخواهیم...

ما پُر از درد دلیم اما توان شرح نیست (بدون شرح)

حضرتِ (قآغا) و آدم اوج اوست

فاعل است آقا وُ حــوا موج اوست

در حضيض موج حــوا اوج او ست موجها دريا و دريا موج اوست

گفت : تو دوست داری در کشوری زندگی کنی که چهارمین کشور ثروتمند جهان در ذخایر سوخت فسیلی! و پنجمین کشور ثروتمند جهان در ذخایر منابع طبیعی باشد!

و با یک درصد جمعیت جهان، بیش از هفت درصد از منابع طبیعی دنیا را در اختیار داشته باشد؟

گفتم: این که آرزوی هر شهروند جهانی است!به نظر من حتّی اروپایی ها و آمریکایی ها هم آرزو دارند شهروند چنین کشوری باشند! چون قطعاً شهروندان این کشور حدّاقل هفت برابر یک شهروند جهانی رفاه و آسایش دارند!

گفت: اسم این کشور را می دانی؟

گفتم : اروپایی است یا آمریکایی؟

گفت: هیچ کدام! اسم این کشور «ایران» است!

احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت، می‌گوید که «۶۰ درصد» جمعیت ایران زیر خط «فقر فرضی» قرار دارند.

او افزود: «وقتی مجلس تصمیم گرفت یارانه بدهد اعلام کرد به ۶۰ میلیون نفر تعلق می‌گیرد که این میزان حدود ۷۲ درصد جمعیت کشور را شامل می‌شود، یعنی ما می‌پذیریم ۷۳ درصد مردم ایران مستحق اعانه هستند».

تصویر : رهبر فراری (جمبوری اسهالی)

رهبر #اَبتر<< بدو(همآهنگ ــــثبتـــ اختلاس ازین ولایت امام دُمبه شُفصدم#رهبرنمیخواهیم

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ
برچسب‌ها: روایت, انجمن ادبی اسدالله خان, ــــثبتـــ غزل ـــثبتــــ
ادامه مطلب
[ دوشنبه یکم آبان ۱۴۰۲ ] [ 17:11 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

انجمن ادبی اسدالله خان : اسکندر مقدوني در سي و سه سالگي در گذشت روزي که او اين جهان را ترک ميکرد مي خواست يک روز ديگر هم زنده بماند- فقط يک روز ديگر- تا بتواند مادرش را ببيندآن 24 ساعت فاصله اي بود که بايد طي مي کرد تا به پايتختش برسد.
اسکندر از راه هند به يونان بر مي گشت و به مادرش قول داده بود وقتي که تمام دنيا را به تصرف خود درآورد باز خواهد گشت و تمام دنيا را يکپارچـه به او هديه خواهد کردبنابراين اسکندر از پزشکا نش خواست تا 24 ساعت مهلت براي او فراهم کنند و مرگش را به تعويق اندازند.
پزشکان پاسخ دادند که کاري از دستشان بر نمي آيد و گفتند که او بيش از چـند دقيقه قادر به ادامهء زندگي نخواهد بود اسکندر گفت:"من حاضرم نيمي از تمام پادشاهي خود را - يعني نيمي از دنيا را در ازاي فقط 24 ساعت بدهم"
آنها گفتند:"اگر همهء دنيا را هم که از آن شماست بدهيد ما نمي توانيم کاري براي نجاتتان صورت بدهيم امري غير ممکن است"
آن لحظه بود که اسکندر بيهوده بودن تمامي کوششهايش را عميقا" درک کرد با تمام داراييش که کل دنيا بود نتوانست حتي 24 ساعت را بخرد.
سي و سه سال از عمرش را به هدر داده بود براي تصاحب چـيزي که با آن حتي قادر به خريدن 24 ساعت هم نبود.



از قناعت هیچکس بی جان نشد
از حریصی هیچکس سلطان نشد


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، ـــــــثبتـــــ، حکایت،روایت
برچسب‌ها: روایت, انجمن ادبی اسدالله خان
ادامه مطلب
[ شنبه یکم مهر ۱۴۰۲ ] [ 22:29 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

«رنج بردن يك نقطه‌نظر است»

گروهي جهانگرد در روستايي دورافتاده به‌دنبال غذا مي‌گشتند. بالاخره مقداري غذاي مانده دريافت كردند و چون بيم مسموم شدن داشتند، ابتدا مقداري از آن را جلوي سگي انداختند كه با لذت و ولع آن را خورد. سپس با خيالي آسوده غذا را خوردند. اما روز بعد، شنيدند كه آن سگ مرده، پس همه وحشت‌زده نشانه‌هاي مسموميت شديد تا به حد مرگ را در خود مشاهده كردند. پزشكي فرا خوانده شد. ابتدا جوياي علت مرگ سگ شد. يكي از اهالي گفت:

«من مرگ سگ بينوا را به چشم ديدم، اتومبيلي او را زير گرفت و به جوي آب پرت كرد و سگ جابه‌جا مرد».

والش می گوید :"آنچه اتفاق مي‌افتد صرفاً چيزي است كه اتفاق مي‌افتد، ولي اين كه تو نسبت به آن چه تصوري داري مسئله‌ي ديگري است.زندگي بي‌معني است. تنها معناي زندگي، همان مفهومي است كه ما به آن مي‌دهيم. به همين ترتيب تجارب، پيشامدها و رويدادهاي فردي و ديگر پديده‌هاي شخصي به خودي خود هيچ معنايي ندارند، به جز معنايي كه ما به آن ها مي‌دهيم.

هيچ‌چيز في نفسه و به خودي خود رنج‌آور نيست، رنج ناشي از فكر نادرست است. رنج ناشي از خطاي فكر است.رنج ناشي از قضاوتي است كه شما در مورد چيزي داريد. قضاوت را برداريد، رنج از بين مي‌رود."


برچسب‌ها: انجمن ادبی, حکایت, روایت, اسدالله خان
ادامه مطلب
[ پنجشنبه بیست و چهارم آذر ۱۴۰۱ ] [ 0:9 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

ناز سحر

http://nazsahar.blogfa.com/

موج گیسوی تو در خمخانه طوفان کرده است
ساقی میخــانه را هر دم يـرشـــان كرده است

زاهـــدان شهـر ما را بـا نگـاهـی آتشیـن
عابدِ مستانه ات رسوای دوران کرده است

با ریاکاران صداقت حیف و میل نعمت است
حيله و تزويرشان شاهان بر ايوان کرده است

گــــرچه دل مشغولی مــَــردان نیک روزگار
اهل تزویــر و ریا سر در گـریــبان کرده است

شاعـــــران رُخصت گرفتندی زِ مرد محتسب
ابروان چون کمان تو غـــزل خوان کرده است

نازم آن دلبـــر کـه در عالم بنـــای عشق کرد
طــرّهٔ معشوقه را مجنون درمـان کـرده است

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگـــثبتــ :تصاویر+ روایت+بدون شرح +در ادامه+ انجمن ادبی اسدالله خان جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

انجمن ادبی اسدالله خان (#فرمایشات)جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

انجمن ادبی اسدالله خان (کاتب ویژه) هزار وُ چارصدویک

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

هر چیز مقدسی یک کلاه برداریست. هر چقدر مقدس تر کلاه برداری بزرگتر. بدون شک دنیا با قوانین طبیعت حرکت می کند. نه با قوانین مقدس حواستان باشد. با مقدسات کلاه سرتان نرود. در دنیا هیچ چیز مقدس نیست.مقدس ساخته ی ذهن کلاه بردارانی است که می خواهند بر شما حکومت کنند، شما را سرکیسه کنند و یا کاری کنند برایشان بجنگید و جان بدهید. طول تاریخ را بنگرید. سراسر آن پر است از مقدسات دروغینی که حیله گران بزرگ به کار بسته اند و بر انسان حکومت کرده اند و تمام آن مقدسات از سر تا ته تنها دروغ و حیله نیرنگ بوده. بدون استثنا.

نازنینا!حس وحالم بستگی دارد به تو

سقف پروازِ خیالم بستگی دارد به تو

مثل آن برگی که دست باد می جنباندش

هم جدایی هم وصالم بستگی دارد به تو

گرچه هر فنجانِ قهوه حرف رفتن میزند

باز هم تعبیر فالم بستگی دارد به تو

احتمالأ من پس از تو یک کبوتر میشوم

درصد این احتمالم بستگی دارد به تو

هر جهات دیگرِ دنیا غریبم می کند

تا سفرهای شمالم بستگی دارد به تو

نیمه ی گمگشته ام بودی که پیدا کردمت

ناقصم ، جانا! کمالم بستگی دارد به تو

در سرم صدها جواب پرت پندم می دهد

ای جواب هر سؤالم بستگی دارد به تو...

انجمن ادبی اسدالله خان (#فرمایشات)جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

ادامه مطلب...یکی برای آغاز سال قمری #ربیع<<...بدون شرح

کس نیست در این گوشه فراموش‌تر از من

شهریار

کـولاکفـسکـی می گوید: جنـاح راست، که نیرویـی است محافـظـه کار، نیازی به «آرمانشهر» ندارد. جوهر آن تایید وضع موجود است؛که واقعیت است نه آرمان. جناح راست می کوشد اوضاع مـوجود را کمال مطلوب قلمداد کند، نه اینـکه در پی تغییـر آن بـاشد.

عزاداری یا مال مردم خیلی بیکار و یا خیلی خوشبخت است و در زندگی آنقدر کم تفریح است که دیگر لازم نیست بیاییم برای خودمان بدبختی های تازه ای بتراشیم،،،،صادق هدایت

جمبوری :اسهالی => انتظار :جائزه صلح نوبل (جمبوری -اسهالی) مش قاسم (تروریست) دارد

یارب! کویر تشنه را باران بنوشان
این خاطر درمانده را درمان بنوشان

این ساکنان شهر تردید و یقین را
از پرتو خورشید نور افشان بنوشان

ما در بِــلاد خودپرستی جان سپردیم
تا در قیامت مردگان را جان بنوشان

تدبیرمان در دامن مهر تو افتاد
تقدیر خوابآلودگان سامان بنوشان

شد شاهکار بیت دفتر شعر کاتب
این کاتب جا مانده را پایان بنوشان

#انقلاب_:_اسهالی که شرق و غرب، ناباورانه بدان می‌نگریست، در میان آتش و خون به نخستین پیروزی خود رسیده است. جمبوری اسهالی ، این رویای اختلاسگرانِ شوق‌انگیز و دلمُرگان ملت که در عین حال برای دژمنان وی خوابی آشفته و دلهره‌انگیز نبود، در آستانه تحقق است. زنجیر‌های گران استبداد در طول روزگاران دراز بر دست و پای این ملت پیچیده شده است، یکی پس از دیگری بروز و ظهور پیدا می کند و خفقان استبداد اسهالی انقلابی خلق نامسلمان که هیچ‌گاه از سوی دژمنانش جدی گرفته نمی‌شد در برابر دیدگان حیرت‌زده همه ناظران، لحظه به لحظه بارورتر می‌شود. سخت‌کوشی‌ها و فداکاری‌ها، همبستگی‌ها و فرمان‌پذیری‌ها، عنتری پیامبرگونه و رهروی مومنانه، معجزه خود را که همان خاصیت «نا مسلمان بودن» است، نشان می‌دهد....ادامه مطلب را ملاحظه بفرمائــید .

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

هشت شهریور<< بدو(همآهنگ + ــــثبتـــ +بی نتیجه ماندن قبل ازموعد ولایت ـــثبتــ=> ( جمبوری اسهالی)بدون شرح


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، شعر، تصویر(عکس)، عکس(تصویر)، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان
برچسب‌ها: ـــثبتــ, تصاویر, روایت, بدون شرح
ادامه مطلب
[ چهارشنبه هجدهم آبان ۱۴۰۱ ] [ 22:13 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

افسانه کردند / پیران جاهل، شیخان گمراه(انجمن ادبی اسدالله خان)

ــــثبتــــ : روایت ، انجمن ادبی اسدالله خان +قاصدک+ غزل ـــثبتــــ

سرگشتهء محضیم درین وادی حیرت

عــاقل تــر ازآنیم که دیوانه نبـاشـیم

هر چه دارم يا ندارم را به نامت مى كنم

دلفريبى مى كنم ؛در لحظه خامت مى كنم

پرنيانى مى كشم از عشق خود بر پيكرت
زيور از آغوش تو تن پوش قامت مى كنم

شمع و گل در بسترت ؛ پروانه گردم دور تو
بهترين اوقات هستى را به كامت مى كنم

صيد كردم چشم مستت بال پر ديگر نزن
مى گريزى جان من آخر كه رامت مى كنم

جز تو چيزى من نخواهم آرزو هايم تويى
كفتر جلدت شوم عادت به بامت مى كنم

غير من هركس كه آمد سوى تو تا زنده ام
روزگارش غمزده؛ شب را حرامت مى كنم

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

اسدالله خان (هِدِ فامیلِ) البته نه از نظر ثروت وحتی سن وسال!بلکه از نظر گذشت مروت جوانمردی کرم دستگیری از زیر دستان گره گشایی مشارکت در امورات خیر خواهانه و....در نهایت مشاوره ومیانجیگری برای زوج هایی که دچار مشکل همستند ...این روحیه اسدالله خان خونه محقرش رو تبدیل کرده به محکمه قضایی(شورای حل اختلاف) یا به تعبیر امروزی دادگاه حل اختلاف!! اسدالله خان الان حدود 90سالی داره ..دیگه. توانی براش باقی نمونده. اما هنوز وجودش مایه دلگرمی همه خانواده است .چراغ ونور امیدیه که همه مثل پروانه گِرد شمع از راه دور یا نزدیک وتوسل به اون راهشون رو پیدا میکنند.هر از گاهی هم در کنار انجمن ادبی حضور و در کنار ساحل وجودش پهلو میگیرن. آرامش میرسند. ...دیر یا زود این اسدالله خان هم مثل عمه خانم ها وخان عمو ها و خاله خانم ها ومادر بزرگها و پدر بزرگها و در نهایت خاندایی های دیگه از این دنیای فانی رهسپار دیار باقی خواند شد . استانه شب جمعه هستیم همیجوری که به دنیامون فکر میکنیم راهی عروسی یا جشن تولد وگردش ورستوران. عیش وطرب ودید وباز دید هستیم. هرجا تونستیم نیم نگاهی هم به گذشتگان کنیم وبایاد اونها وهدیه صلوات وفاتحه ای از خوبیهاشون وبزرگیهاشون در ذهن مون از اونها تجلیل کنیم .شاید یه جایی یه زمانی یه جوری این قبیل اظهار محبت ها گره گشای کار ومشکلات ما باشه! پس. عزیزان کهنسالی که هنوز زنده اند رو نیز از یاد نبریم ..محبت تون پایدار. شاد وسلامت وموفق باشید خدا همیشه همراهتون پاینده باشید و جاودان.

دبیر جلسه های ویژه انجمن ادبی اسدالله خان (کاتب ویژه)


موضوعات مرتبط: سیاسی، غزل، طنز تلخ، عکس(تصویر)، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان، مناسبت
برچسب‌ها: ــــثبتــــ, روایت, انجمن ادبی اسدالله خان, قاصدک
ادامه مطلب
[ پنجشنبه دوازدهم آبان ۱۴۰۱ ] [ 19:54 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

موج گیسوی تو در خمخانه طوفان کرده است
ساقی میخــانه را هر دم يـرشـــان كرده است

زاهـــدان شهـر ما را بـا نگـاهـی آتشیـن
عابدِ مستانه ات رسوای دوران کرده است

با ریاکاران صداقت حیف و میل نعمت است
حيله و تزويرشان شاهان بر ايوان کرده است

گــــرچه دل مشغولی مــَــردان نیک روزگار
اهل تزویــر و ریا سر در گـریــبان کرده است

شاعـــــران رُخصت گرفتندی زِ مرد محتسب
ابروان چون کمان تو غـــزل خوان کرده است

نازم آن دلبـــر کـه در عالم بنـــای عشق کرد
طــرّهٔ معشوقه را مجنون درمـان کـرده است

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگـــثبتــ :تصاویر+ روایت+بدون شرح +در ادامه+ انجمن ادبی اسدالله خان جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

انجمن ادبی اسدالله خان (#فرمایشات)جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

انجمن ادبی اسدالله خان (کاتب ویژه) هزار وُ چارصدویک

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

هر چیز مقدسی یک کلاه برداریست. هر چقدر مقدس تر کلاه برداری بزرگتر. بدون شک دنیا با قوانین طبیعت حرکت می کند. نه با قوانین مقدس حواستان باشد. با مقدسات کلاه سرتان نرود. در دنیا هیچ چیز مقدس نیست.مقدس ساخته ی ذهن کلاه بردارانی است که می خواهند بر شما حکومت کنند، شما را سرکیسه کنند و یا کاری کنند برایشان بجنگید و جان بدهید. طول تاریخ را بنگرید. سراسر آن پر است از مقدسات دروغینی که حیله گران بزرگ به کار بسته اند و بر انسان حکومت کرده اند و تمام آن مقدسات از سر تا ته تنها دروغ و حیله نیرنگ بوده. بدون استثنا.

نازنینا!حس وحالم بستگی دارد به تو

سقف پروازِ خیالم بستگی دارد به تو

مثل آن برگی که دست باد می جنباندش

هم جدایی هم وصالم بستگی دارد به تو

گرچه هر فنجانِ قهوه حرف رفتن میزند

باز هم تعبیر فالم بستگی دارد به تو

احتمالأ من پس از تو یک کبوتر میشوم

درصد این احتمالم بستگی دارد به تو

هر جهات دیگرِ دنیا غریبم می کند

تا سفرهای شمالم بستگی دارد به تو

نیمه ی گمگشته ام بودی که پیدا کردمت

ناقصم ، جانا! کمالم بستگی دارد به تو

در سرم صدها جواب پرت پندم می دهد

ای جواب هر سؤالم بستگی دارد به تو...

انجمن ادبی اسدالله خان (#فرمایشات)جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

ادامه مطلب...یکی برای آغاز سال قمری #ربیع<<...بدون شرح

کس نیست در این گوشه فراموش‌تر از من

شهریار

کـولاکفـسکـی می گوید: جنـاح راست، که نیرویـی است محافـظـه کار، نیازی به «آرمانشهر» ندارد. جوهر آن تایید وضع موجود است؛که واقعیت است نه آرمان. جناح راست می کوشد اوضاع مـوجود را کمال مطلوب قلمداد کند، نه اینـکه در پی تغییـر آن بـاشد.

عزاداری یا مال مردم خیلی بیکار و یا خیلی خوشبخت است و در زندگی آنقدر کم تفریح است که دیگر لازم نیست بیاییم برای خودمان بدبختی های تازه ای بتراشیم،،،،صادق هدایت

جمبوری :اسهالی => انتظار :جائزه صلح نوبل (جمبوری -اسهالی) مش قاسم (تروریست) دارد

یارب! کویر تشنه را باران بنوشان
این خاطر درمانده را درمان بنوشان

این ساکنان شهر تردید و یقین را
از پرتو خورشید نور افشان بنوشان

ما در بِــلاد خودپرستی جان سپردیم
تا در قیامت مردگان را جان بنوشان

تدبیرمان در دامن مهر تو افتاد
تقدیر خوابآلودگان سامان بنوشان

شد شاهکار بیت دفتر شعر کاتب
این کاتب جا مانده را پایان بنوشان

#انقلاب_:_اسهالی که شرق و غرب، ناباورانه بدان می‌نگریست، در میان آتش و خون به نخستین پیروزی خود رسیده است. جمبوری اسهالی ، این رویای اختلاسگرانِ شوق‌انگیز و دلمُرگان ملت که در عین حال برای دژمنان وی خوابی آشفته و دلهره‌انگیز نبود، در آستانه تحقق است. زنجیر‌های گران استبداد در طول روزگاران دراز بر دست و پای این ملت پیچیده شده است، یکی پس از دیگری بروز و ظهور پیدا می کند و خفقان استبداد اسهالی انقلابی خلق نامسلمان که هیچ‌گاه از سوی دژمنانش جدی گرفته نمی‌شد در برابر دیدگان حیرت‌زده همه ناظران، لحظه به لحظه بارورتر می‌شود. سخت‌کوشی‌ها و فداکاری‌ها، همبستگی‌ها و فرمان‌پذیری‌ها، عنتری پیامبرگونه و رهروی مومنانه، معجزه خود را که همان خاصیت «نا مسلمان بودن» است، نشان می‌دهد....ادامه مطلب را ملاحظه بفرمائــید .

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

هشت شهریور << بدو(همآهنگ + ــــثبتـــ +بی نتیجه ماندن قبل ازموعد ولایت ـــثبتــ=> ( جمبوری اسهالی)بدون شرح


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، شعر، تصویر(عکس)، عکس(تصویر)، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان
برچسب‌ها: ـــثبتــ, تصاویر, روایت, بدون شرح
ادامه مطلب
[ جمعه هجدهم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 22:16 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

موج گیسوی تو در خمخانه طوفان کرده است
ساقی میخــانه را هر دم يـرشـــان كرده است

زاهـــدان شهـر ما را بـا نگـاهـی آتشیـن
عابدِ مستانه ات رسوای دوران کرده است

با ریاکاران صداقت حیف و میل نعمت است
حيله و تزويرشان شاهان بر ايوان کرده است

گــــرچه دل مشغولی مــَــردان نیک روزگار
اهل تزویــر و ریا سر در گـریــبان کرده است

شاعـــــران رُخصت گرفتندی زِ مرد محتسب
ابروان چون کمان تو غـــزل خوان کرده است

نازم آن دلبـــر کـه در عالم بنـــای عشق کرد
طــرّهٔ معشوقه را مجنون درمـان کـرده است

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگـــثبتــ :تصاویر+ روایت+بدون شرح +در ادامه+ انجمن ادبی اسدالله خان جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

انجمن ادبی اسدالله خان (#فرمایشات)جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

ادامه مطلب...یکی برای آغاز سال قمری #محرم <<<<...بدون شرح


انجمن ادبی اسدالله خان (کاتب ویژه) هزار وُ چارصد جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

هر چیز مقدسی یک کلاه برداریست. هر چقدر مقدس تر کلاه برداری بزرگتر. بدون شک دنیا با قوانین طبیعت حرکت می کند. نه با قوانین مقدس حواستان باشد. با مقدسات کلاه سرتان نرود. در دنیا هیچ چیز مقدس نیست.مقدس ساخته ی ذهن کلاه بردارانی است که می خواهند بر شما حکومت کنند، شما را سرکیسه کنند و یا کاری کنند برایشان بجنگید و جان بدهید. طول تاریخ را بنگرید. سراسر آن پر است از مقدسات دروغینی که حیله گران بزرگ به کار بسته اند و بر انسان حکومت کرده اند و تمام آن مقدسات از سر تا ته تنها دروغ و حیله نیرنگ بوده. بدون استثنا.

نازنینا!حس وحالم بستگی دارد به تو

سقف پروازِ خیالم بستگی دارد به تو

مثل آن برگی که دست باد می جنباندش

هم جدایی هم وصالم بستگی دارد به تو

گرچه هر فنجانِ قهوه حرف رفتن میزند

باز هم تعبیر فالم بستگی دارد به تو

احتمالأ من پس از تو یک کبوتر میشوم

درصد این احتمالم بستگی دارد به تو

هر جهات دیگرِ دنیا غریبم می کند

تا سفرهای شمالم بستگی دارد به تو

نیمه ی گمگشته ام بودی که پیدا کردمت

ناقصم ، جانا! کمالم بستگی دارد به تو

در سرم صدها جواب پرت پندم می دهد

ای جواب هر سؤالم بستگی دارد به تو...

انجمن ادبی اسدالله خان (#فرمایشات)جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

ادامه مطلب...یکی برای آغاز سال قمری #ربیع<<...بدون شرح


بخند، روی تو پر پیچ و تاب شیرین تر

برقص، موی تو در دست باد پر چین تر

بگرد، چرخ زنان بازوان خود بگشای

صلیب بر تن کم طاقت ات نمادین تر

چنان لطیف و سبکبال می روی که خدا

سرشته باشد ات از قرضه ای بلورین تر

تو مثل غنچه و من شاهزاده ای کوچک

قرار عاشقی ات از ستاره دیرین تر

"نه آشنایی ام امروزی است با تو همین"

که می شناسمت از روزگار رنگین تر

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگـــثبتــ :تصاویر+ روایت+بدون شرح +در ادامه+ انجمن ادبی اسدالله خان جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

انجمن ادبی اسدالله خان (#فرمایشات)جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

ادامه مطلب...یکی برای آغاز سال قمری #محرم <<<<...بدون شرح


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان، حکایت،روایت
برچسب‌ها: ـــثبتــ, تصاویر, روایت, بدون شرح
ادامه مطلب
[ یکشنبه شانزدهم مرداد ۱۴۰۱ ] [ 19:40 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

  انجمن ادبی اسدالله خان(ــثبتـ:اخبار +عمآمه ، برباد ) +ادبیات+ تواردجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ 

 

گفت:  مدیران برخی از کشورها چقدر کم ظرفیّت هستند ؟!

گفتم:  چه مدیرانی در چه کشورهایی چه می کنند که کم ظرفیّت هستند؟

گفت: مدیران کشورهای کافری چون ژاپن و کره جنوبی و.. هر گاه در انجام وظایف خود در قبال مردم با شکست روبه رو می شوند،از شدّت شرمساری خودکشی می کنند!

گفتم: یک مدیر وقتی در انجام وظایفش با شکست روبه رو شود،چه باید بکند؟

گفت: مثل مدیران کشور ما اصلاً نباید خم به ابرو بیاورند و خاطر خطیرشان اصلاً نباید ذرّه ای مکدّر شود!

گفتم: حالا چه شکستی در کار کدام مدیر یا مدیران ما روی داده است؟

گفت: رئیس پلیس راهور کشور گفته است: 

در#تصادف_زنجیره ای خوزستان که 5 نفر کشته شدند، ایربک هیچ یک از خودروها باز نشده است... 

اگر این اتّفاق درکشورهای کافری مثل کره جنوبی یا ژاپن افتاده بود قبل از این که ضابطان قوّۀ قضاییه برای دستگیری مدیران خودروساز به منزلشان بروند آن ها خودشان فوراً خودکشی کرده بودند! 

گفتم: خب،حالا مدیران خودروساز ایران در قبال این شکستِ کاری چه واکنشی نشان داده اند؟

گفت: مدیران ناز خودمان آن قدر باظرفیّت و صبور هستند که اصلاً خم به ابرو نیاورده و 

تا کنون نشنیده ام که هیچ واکنشی نشان دهند!!

احتمالاً حرفشان این است که ده ها خودرو به هم خورده اند؟ خب، خورده باشند!! ،هیچ یک از ایربک ها باز نشده؟ خب بازنشود و 5 نفر کشته شده اند،خب شده باشند،طوری نشده است! 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 کشاورزی در موقع استراحت، گاو خودش را در گوشه‌اي بسته بود و خودش به دنبال كارش رفته بود. گدایی آمد و در نزديكي گاو بار انداخت و از كثرت خستگي به خواب رفت.
گاو هم خودش را به خورجين مرد گدا رساند و سرش را توي خورجين كرد و هرچه خوردني در آن بود خورد.
گدا، پس از مدتي بيدار شد ديد گاو هرچه خوردني داشته خورده! به ناچار به سراغ صاحب گاو رفت كه خسارت خودش را از او بگيرد.
وقتي كه مطلب را به او گفت صاحب گاو جواب داد: «اشتباه كردي تو بايد پول گاو مرا بدهي!»
گدا گفت: «چرا من بايد پول گاو تو را بدهم؟»
صاحب گاو جواب داد: «براي اين كه تو لقمه گدايي به گاو من دادي و گاوی كه نان گدايي و نان مفت خورد ديگر به درد كار نمي‌خورد!

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

  انجمن ادبی اسدالله خان(ــثبتـ:اخبار +عمآمه ، برباد ) +ادبیات+ تواردجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ 


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، طنز تلخ، موقت، #فرمایشات اسدالله خان، مناسبت، ادبی- شعر
برچسب‌ها: ــــثبتــــ, روایت, حکایت, این روزگار
[ پنجشنبه هفتم بهمن ۱۴۰۰ ] [ 12:24 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان  #اقتدار در مذاکره  (سیستم فساد =آیدالله ها)  ـــثبتـــ  آبرو ریزی ــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 .  .

بیزارم از این« وعظ » تکراری
لا لائــی وُ  هنـــگامِ بیــــداری

نه می‌کُشد، نـی  رو به بهبودست 
تکرار بی دادست وُ  بیـگاری!

 از سمت مشرق می کنی  غارت !
چــون با مغول‌ها نسبتی داری؟

گُـم گشتنت را آرزو   کــردم
رفتی: برو،،،  در،  زیر آواری…

بعد از تو روز خوش ندیدم، چون
غآقامحمدخان قاجاری!

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان  #اقتدار در مذاکره  (سیستم فساد =آیدالله ها)  ـــثبتـــ  آبرو ریزی ــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 .  .


 


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ
برچسب‌ها: ــــثبتــــ, روایت, انجمن ادبی اسدالله خان, قاصدک
[ یکشنبه نوزدهم دی ۱۴۰۰ ] [ 0:30 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

ــــثبتــــ : روایت ، انجمن ادبی اسدالله خان +قاصدک+ غزل ـــثبتــــ=سیاسی

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان  #اقتدار در مذاکره  (خود کفائی =میکرفون به جای هدفون)  ـــثبتـــ  آبرو ریزی ــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ


*نماینده ایران در مذاکرات هسته‌ای در وین اتریش: استفاده‌ی میکروفون به جای هدفون!!*
آبرومون رفت! چقدر داغونیم که اینا میرفتن مذاکرات! آبرو حیثتمونو تو دنیا بردن!!

🔹واقعیت اینست که این شخص یک سیاستمدار مشهور بلغارستان است و هیچ ارتباطی با ایران ندارد
نام این شخص pavel shopov بوده و این فیلم مربوط به ۹سال پیش بوده است که حتی مورد تمسخر شبکه‌های بلغاری نیز قرار گرفته است.

 

 

 

آزادی و آزادی خواهی گناه بزرگی است که مردم ایران به واسطه این گناه حتی در عبور از دروازه قرن جدید هم نتوانسته اند خودشان باشند. وقتی فرخی یزدی به لبانی دوخته زمزمه می کرد:

    آن زمان كه بنهادم سر به پای آزادی        دست خود ز جان شُستم از برای آزادی     
     تا مگر به دست آرم دامن وصالش را        می دوم به پـــایِ  سَـــر در قفای آزادی     
     با عوامل تكفیر صنف ارتجـــاعی باز        حمله می‌كـــند دائــــم بـــر بـــنای آزادی     
     درمحیط طوفان‌زآ  ماهرانه در جنگ است        ناخــــدای استـــبداد با خدای آزادی     
     شیخ از آن كند اصـرار بر خرابی احرار        چون بَـــقای خود بیـــند در فـــنای آزادی     
     دامن محبّت را گر كُنی ز خون رنگین        می تــوان تـو را گـــفتن پیـــشوای آزادی     
     فرخی ز جان و دل می‌كُند در این محفل        دل نثــــار استـقلال جان فدای آزادی     

رئیسى گذشته ای خونین دارد

رئیسى گذشته ای خونین دارد. در سال 88 ، وى در “کمیسیون مرگ” هزاران زندانی را در زندان اوین اعدام كرد.

رئیسی با سرکوب تظاهرات به مقام قضایی رسید. در سال 2014 ، وی در لیست تحریم های آمریکا قرار گرفت.

آقای رئیسی بیش از سه دهه یکی از شخصیتهای اصلی دادگستری ایران بوده است و در یک پرونده مهم مربوط به اعدام هزاران زندانی در تابستان 67 یکی از اعضای هیئت مرگ بود.

هیئتی که برای دریافت مجوز اعدام‌های بیشتر با حسینعلی منتظری، قائم مقام وقت خمینی که به این اعدام‌ها معترض بود، دیدار کرد و از منتظری شنید که به خاطر این اعدام‌ها نام‌شان را در میان جنایت‌کاران تاریخ می‌نویسند

 قاضی در مورد پسر ۱۵ ساله ای که در حال سرقت از یک مغازه در آمریکا بود و هنگام فرار یکی از قفسه ها را شکسته بود حکمی صادرکرد .
وی پس از شنیدن جزئیات حادثه از پسر پرسید . آیا واقعاً نان و پنیر سرقت کرده اید و یک قفسه را خرد کرده اید؟
پسر با خجالت سرش را خم کرد و گفت آره .
قاضی ، چرا دزدی کردی
پسر ، نیاز داشتم 
قاضی : آیا نمی توانستی آن را به جای سرقت خریداری کنی؟
پسر : من پول نداشتم .
قاضی : شما می توانستید از والدین خود پول بخواهید
پسر : من فقط مادرم را دارم که بیمار است . در رختخواب است و کار ندارد . به خاطر او من نان و پنیر دزدیدم. 
قاضی ،  و تو ... هیچ کاری نمی کنی؟ 
کار وشغل نداری؟
پسر : من به عنوان کارواش کار می کردم . برای کمک به مادرم یک روز مرخصی گرفتم ، به همین دلیل آنها مرا اخراج کردند .
پس از پایان گفتگو با پسر ، قاضی حکم خود چنین  اعلام کرد :
"سرقت ، به ویژه سرقت نان ، جنایتی بسیار شرم آور است .
همه ما مسئول این جنایت سرقت هستیم . 
امروز ، همه حاضر در این اتاق ، از جمله من ، مسئول این جنایت سرقت هستند. بنابراین، همه شرکت کنندگان ، همه ده دلار جریمه می شوند و هیچ کس بدون پرداخت 10 دلار سالن را ترک نمی کند . 
 قاضی یک اسکناس 10 دلاری از جیب خود بیرون آورد ، یک قلم برداشت و شروع به نوشتن کرد :
علاوه بر این ، من برای صاحب مغازه ای که پسر گرسنه را به پلیس تحویل داد ، مبلغ 1000 دلار جریمه سفارش دادم و اگر جریمه در یک ساعت پرداخت نشود ، مغازه بسته می ماند.
همه در سالن از پسر عذرخواهی کردند و مبلغ کامل را به او دادند. 
قاضی از اتاق دادگاه بیرون آمد و سعی کرد اشک هایش را پنهان کند.
بعد از اینکه تماشاگران تصمیم قاضی  را شنیدند ، چشمانشان پراز اشک شد.
*قاضی افزود : اگر کسی در حال* *سرقت نان است ، باید همه ساکنان و جامعه این کشور شرمنده باشند . باید از شرم و خجالت مُرد ....*

‌‌
ارج و سامسونگ!

زمانی که کارخانه ارج در ایران تاسیس شد هنوز سامسونگ دست به کار نشده بود... کارخانه ارج که سازنده لوازم خانگی در ایران بود در سال ۱۹۳۷ یعنی یک سال زودتر از کارخانه سامسونگ در کره تاسیس شد... الان سامسونگ دنیا رو گرفته و کارخانه ارج در سال ۱۳۹۵ ورشکسته شد... کارخانه ارج در آغاز کارهای آهنگری، ریخته‌گری و جوشکاری انجام می‌داد و همچنین صندلی‌های تاشو نیز تولید می‌کرد. در دهه ۱۳۵۰ فعالیتش گسترش یافت و به تولید لوازم خانگی رو آورد و حتی محصولاتش را صادر نیز می‌کرد.
اما انقلاب شد و ارج مصادره شد.
و پس از سالها در روز ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ با پلمب قضایی انبار ارج، این کارخانه ۷۹ ساله رسماً تعطیل شد. و اما شرکت سامسونگ در شهر تائگو در کره جنوبی كار خود را با فروش غذا و سبزى آغاز كرد و در ابتدا به صادرات ماهی خشک و آرد به چین می‌پرداخت! در اواخر دهه ۱۹۶۰ وارد عرصه تجارت الکترونیک گردید و تبدیل به غول این صنعت شد...

هر وعده که دادند به ما باد هوا بود
هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود
چوپانی این گله به گرگان بسپردند
این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود ؟
رندان به چپاول سر این سفره نشستند
اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود!
خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند
هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود .
گفتند چنینیم و چنانیم دریغا ...
اینها همه لالایی خواباندن ما بود !
ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود!!

 


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، متفرقه، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان
برچسب‌ها: ــــثبتــــ, روایت, انجمن ادبی اسدالله خان, قاصدک
ادامه مطلب
[ شنبه بیستم آذر ۱۴۰۰ ] [ 2:26 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

روایت ، انجمن ادبی اسدالله خان +ــــثبتـــ  غزل ـــثبتــــ

 

آینده مان را دست اینها بدهیم؟! هم شکل و هم رنگ ، منتظر پخته شدن در دیگ ولایت؟!

گرچه بی برگ تر وُ سرد تر از پاییزم
در کنار  تو  ولی سبز تر  از جالیزم

پَرِ کاهم ؛ ولی از دست هزاران طوفان
بارها روی زمین خورده خیال انگیزم

هرچه یا هرکه مرا یاد تو می اندازد
من زمین خورده ام از خاطره برمیخیزم

 جام لَعلی به لبم میزنم وُ مدهوشم 
با تو می جوشم و از جامعه می پرهیزم

خالی از هر بد و خوبم ولی از شیدایی
عاشقی گشتم و از معجزه ات لبریزم

فتح کردم دلِ معشوقه ولی با این حال  
عاشقم عاشق دیوانه به عشق آویزم  

 


انجمن ادبی اسدالله خان (غزل)کاتب ویژه (ـــثبتــ غزلیات ـــثبتــــ)هزار وُ چارصد 

باﻏﺰﻟﻬﺎﯾﻢ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ

دﺷﺖ ﻫﺎﯼ ﺧﺸﮏ ﺭﺍ ﻏﺮﻕ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ 

ﭼﺸﻢ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ مـانند  ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺷﮕﺮﻑ

عکس ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺳﻮﺍﺭﺵ ﺭﻭﯼ ﻗﺎﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ

 دﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﮏ ﻏﺰﻝ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺕ ﺑﺮﭘﺎ ﮐﻨﻢ

من ﺗﻮ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺧﻼﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ

 گر ﭼﻪ ﻣﻨﻌﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺯﮐﻼﻡ ﺑﯽ ﺣﺴﺎﺏ

بوسهﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺣﺪ ﻭ ﻣﻨﻄﻖ می ﮑﻨﻢ

 دﮐﺘﺮ ﻗﻠﺒﻢ ﻣﺮﺍ ﻣﻨﻊ ﺍﺯعسل  کرﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ

خوﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﯽ ﻟﺒهای ﺗﻮ ﺩﻕ ﻣﯽ ڪنم

 

قیامتـی است گمانم قیامت معشوقه 

جهـان محیط وسیع کرامت معشوقه  

زمان زمان شروع زعامت معشوقه 

غدیـر دوم شیعـه، امـامت معشوقه  

🥀🌸🥀

آیا مبارک است رَدای عشق

 ای غایب از نظر به فدای عشق

ﺑﺎ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺑﻮﯾﺖ اﯼ ﮔﻞ، ﮔﻞ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺑﻮ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺑﺎ ﻟﻌﻠﺖ ﺁﺏ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺁﺑﯽ ﺑﻪ ﺟﻮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺍﺯﻋﺸﻖ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻫﺮﺳﻮ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﮔﻔﺘﮕﻮﯾﯽ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

دﺍﺭﺩ ﻣﺘﺎﻉ ﻋﻔﺖ ﺍﺯ ﭼﺎﺭ ﺳﻮ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭ
ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺧﻮﺩﻓﺮﻭﺷﯽ ﺍﯾﻦ ﭼﺎﺭ ﺳﻮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺟﺰ ﻭﺻﻒ ﭘﯿﺶ ﺭﻭﯾﺖ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻧﮕﻮﯾﻢ
ﺭﻭ ﮐﻦ ﺑﻪ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮔﻞ ﭘﺸﺖ ﻭ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﮔﺮ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻭﺻﻠﺶ ﭘﯿﺮﻡ ﮐﻨﺪ ﻣﮑﻦ ﻋﯿﺐ
ﻋﯿﺐ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﮐﺎﯾﻦ ﺁﺭﺯﻭ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﻦ ﭼﻮﻥ ﺭﺧﺴﺎﺭﻩ ﺑﺮﻓﺮﻭﺯﺩ
ﺭﺥ ﺑﺮﻓﺮﻭﺧﺘﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺳﻮﺯﻥ ﺯ ﺗﯿﺮ ﻣﮋﮔﺎﻥ ﻭﺯ ﺗﺎﺭ ﺯﻟﻒ ﻧﺦ ﮐﻦ
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺭﺧﻨﻪ ﯼ ﺩﻝ ﺗﺎﺏ ﺭﻓﻮ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺍﻭ ﺻﺒﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺨﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﻣﻦ ﻭﺻﻞ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﺯ ﻭﯼ ﻗﺼﺪﯼ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻧﺪﺍﺭﺩ

ﺑﺎ ‏(کاتبانِ) ﺑﯽ ﺩﻝ ﺳﺎﻗﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﮔﺮﺍﻧﯽ ﺍﺳﺖ
ﭼﺸﻤﺶ ﻣﮕﺮ ﺣﺮﯾﻔﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﺭ ﺳﺒﻮ ﻧﺪﺍﺭﺩ



برچسب‌ها: روایت, انجمن ادبی اسدالله خان, ــــثبتـــ غزل ـــثبتــــ
ادامه مطلب
[ چهارشنبه سوم آذر ۱۴۰۰ ] [ 0:2 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]
ــــثبتــــ : ما را به رندی افسانه کردند / پیران جاهل، شیخان گمراه(انجمن ادبی اسدالله خان)

ــــثبتــــ : روایت ، انجمن ادبی اسدالله خان +قاصدک+ غزل ـــثبتــــ

سرگشتهء محضیم درین وادی حیرت

عــاقل تــر ازآنیم که دیوانه نبـاشـیم

هر چه دارم يا ندارم را به نامت مى كنم

دلفريبى مى كنم ؛در لحظه خامت مى كنم

پرنيانى مى كشم از عشق خود بر پيكرت
زيور از آغوش تو تن پوش قامت مى كنم

شمع و گل در بسترت ؛ پروانه گردم دور تو
بهترين اوقات هستى را به كامت مى كنم

صيد كردم چشم مستت بال پر ديگر نزن
مى گريزى جان من آخر كه رامت مى كنم

جز تو چيزى من نخواهم آرزو هايم تويى
كفتر جلدت شوم عادت به بامت مى كنم

غير من هركس كه آمد سوى تو تا زنده ام
روزگارش غمزده؛ شب را حرامت مى كنم

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

اسدالله خان (هِدِ فامیلِ) البته نه از نظر ثروت وحتی سن وسال!بلکه از نظر گذشت مروت جوانمردی کرم دستگیری از زیر دستان گره گشایی مشارکت در امورات خیر خواهانه و....در نهایت مشاوره ومیانجیگری برای زوج هایی که دچار مشکل همستند ...این روحیه اسدالله خان خونه محقرش رو تبدیل کرده به محکمه قضایی(شورای حل اختلاف) یا به تعبیر امروزی دادگاه حل اختلاف!! اسدالله خان الان حدود 90سالی داره ..دیگه. توانی براش باقی نمونده. اما هنوز وجودش مایه دلگرمی همه خانواده است .چراغ ونور امیدیه که همه مثل پروانه گِرد شمع از راه دور یا نزدیک وتوسل به اون راهشون رو پیدا میکنند.هر از گاهی هم در کنار انجمن ادبی حضور و در کنار ساحل وجودش پهلو میگیرن. آرامش میرسند. ...دیر یا زود این اسدالله خان هم مثل عمه خانم ها وخان عمو ها و خاله خانم ها ومادر بزرگها و پدر بزرگها و در نهایت خاندایی های دیگه از این دنیای فانی رهسپار دیار باقی خواند شد . استانه شب جمعه هستیم همیجوری که به دنیامون فکر میکنیم راهی عروسی یا جشن تولد وگردش ورستوران. عیش وطرب ودید وباز دید هستیم. هرجا تونستیم نیم نگاهی هم به گذشتگان کنیم وبایاد اونها وهدیه صلوات وفاتحه ای از خوبیهاشون وبزرگیهاشون در ذهن مون از اونها تجلیل کنیم .شاید یه جایی یه زمانی یه جوری این قبیل اظهار محبت ها گره گشای کار ومشکلات ما باشه! پس. عزیزان کهنسالی که هنوز زنده اند رو نیز از یاد نبریم ..محبت تون پایدار. شاد وسلامت وموفق باشید خدا همیشه همراهتون پاینده باشید و جاودان.

دبیر جلسه های ویژه انجمن ادبی اسدالله خان (کاتب ویژه)


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ
برچسب‌ها: ــــثبتــــ, روایت, انجمن ادبی اسدالله خان, قاصدک
ادامه مطلب
[ پنجشنبه بیست و نهم مهر ۱۴۰۰ ] [ 15:9 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

  

تصویر : رهبر فراری (جمبوری اسهالی) 

      رهبر  #اَبتر<< بدو(همآهنگ  ــــثبتـــ  اختلاس ازین ولایت امام دُمبه شُفصدم#رهبرنمیخواهیم...

  ، خدایا این چه برگشتنی شد؟ دلم میخواد برگردم؟ واسه کی برگردم؟ هر چه نزدیک تر میشم چه فرقی به حالم داره؟اینجا و اونجا مگه فرقی هم داره؟ حداقل اینجا دلمو گول میزنم که دورم ، 

نزدیک‌ که بشم چه کنم؟

خدایا 

نمی بینی چقدر بیتابم ؟

نمی بینی چقدر نیاز دارم مراقبم باشی ؟

نمی بینی بدون پاپیتال حالم خوب نیست ؟

پاپیتال که نیست ، من مثل قبل، بی پناه ، گوشه ی جهانی نشسته

 و از سایه ها می ترسم ...وقت بازبینی سیاست داخلی و خارجی  از سیاتنداران جمبوری اسهالی

وقت بازبینی سیاست خارجی رسیده است 
* رئوف پیشدار           سرمقاله شماره روز دوشنبه ۲۶ مهرماه ۱۴۰۰ روزنامه « فوق العاده » 

  با گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی و آزمون و خطاهایی در سیاست خارجی که امروز روشن شده دستاورد زیادی برای ایران نداشته است ، وقت آن رسیده است که گذشته را مورد بازنگری گفتمانی و عملکردی قرار دهیم و از جمله بپذیریم که سیاست خارجیِ غرب ستیز به تقویت جمهوری اسلامی در خارج از مرزها نیانجامیده  و بهار عربی هم که تصور می شد، جنبشی انقلابی و ضد آمریکایی است، فروکش کرد. همچنین هیچ کشور اسلامی و عربی برای محو اسراییل با ایران همراهی جدی نکرد و‌ یک به یک خلوت خود با اسراییل را که سالها پنهان می کردند ، حالا نه تنها آشکار کرده اند و می کنند ، که روز به روز با قبح زدایی از رابطه خود ، آنرا علنی تر هم می کنند. 
اگر واقع بین باشیم باید بپذیریم که این سیاست خارجی، در داخل نیز نتیجه ای جز عقب ماندگی اقتصادی و تشدید و گسترش فقر و تحریمی فلج کننده و دو قطبی زیانبار سیاسی نداشته است.
    اینک که در ایران همه ی قوا یکدست و متعلق به یک جناح فکری هستند ، این فرصت بهتر از هر زمانی فراهم آمده است که کارگزاران سیاست خارجی با در پیش گرفتن راهبردی جدید و مناسب با اقتضائات ، ایران را به نظم و نظام بین المللی و تعامل با جهان بر اساس منافع ملی، برگردانند تا مانند بسیاری از کشورهای دیگر ایران هم در مسیر توسعه و پیشرفت و تولید ثروت قرار بگیرد و برای مردم نجیب و آسیب دیده ایران پس از چهل سال زندگی سخت در "مقطع حساس کنونی"، گشایشی ایجاد شده و  زندگی ای آرام و کم تنش را تجربه کند.
  بدیهی است که در پرتوی چنین تدبیری همبستگی ملی نیز تقویت شده و ملت بزرگ ایران با اتحاد خود هر دشمنی را که قصد تعرض به مرزها و امنیت ایران را داشته باشد، با واکنش غیرتمندانه خود منکوب خواهد کرد.
در چهل سال گذشته سیاست خارجی ایران همواره به نفع منافع ایدئولوژیک بوده است و این امر سبب شده که کفه دیگر ترازو یعنی « منافع ملی » پایین قرار بگیرد.
هانس جی. مورگنتا (۱۷ فوریه ۱۹۰۴ – ۱۹ ژوئیه ۱۹۸۰) نظریه‌پرداز آمریکایی آلمانی تبار و استاد روابط بین الملل و علوم سیاسی که او را  پدر علم سیاست خارجی  در نیمه دوم قرن بیستم و همچنین یکی از بنیان‌گذاران نظریه واقع گرایی در روابط بین‌الملل خوانده اند ، بر این نظر است که برآیند مشترک بازیگران عرصه سیاست،  تلاش برای به دست‌گیری قدرت، حفظ آن و نمایش قدرت به منظور کسب اعتبار و وجه بین‌المللی است. مورگنتا معتقد است که دولت مردان خاورمیانه، رؤیایی فکر می‌کنند و علمی نمی‌اندیشند و از این جهت در نظریه موازنه قدرت ، مفهوم «منافع ملی»  را محور اصلی مباحث خود قرار نمی‌دهند.
 از نظر وی «اهداف سیاست خارجی باید برحسب منافع ملی تعریف شوند.» و «منافع ملی بر حسب قدرت تعریف می‌شود». به طور مُسلّم برای مورگنتا ، قدرت و منافع ملّی دو مفهوم اصلی و کلیدی است. مهم‌ترین پیام مورگنتا در کتاب «سیاست میان ملت ها»  تفکیکی است بین «آنچه هست» و «آنچه باید باشد»، یعنی واقعیت و آرمان !
علمای سیاست خارجی از جمله مورگنتا هشت عامل اصلی را به عنوان زیر بنای قدرت ذکر کرده‌ است: ۱- موقعیت جغرافیایی ۲- وجود منابع طبیعی ۳- ظرفیت صنعتی ۴- وضعیت آمادگی نظامی ۵-جمعیت ۶- خصوصیات ملّی ۷- روحیه ملّی و  ۸ - کیفیت دیپلماسی.
ایران با آنکه از هشت عامل زیر بنای قدرت، هفت عامل را حداقل در فاز منطقه ای در سطح بالا دارد، این نقد به آن وارد است که دیپلماسی آن نتوانسته این مولفه های قدرت را بکار بگیرد و یک هژمونی پیش برنده مبتنی بر منافع ملّی داشته باشد و از همین رو است که به باور عموم صاحب نظران مستقل که شواهد و قرائن نیز آنرا تایید می کند، نتوانسته در مقابله با آمریکا و تهدیداتی که متوجه آن بویژه در زمینه اقتصادی داشته ، حتی روی دوستانش نیز حساب کند، و حداکثر کاری که توانسته انجام دهد، دور زدن تحریم ها بوده  که برای آن بسیار پرهزینه است.
حسین موسویان، دیپلمات و عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران به رسانه ها گفته است : «تحریم‌ها تاکنون حداقل هزار میلیارد دلار به اقتصاد ایران خسارت زده است».
  گرچه آقای موسویان مشخص نکرده که درباره چه دوره زمانی صحبت می‌کند، اما پیش از این محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه در یک گفت‌وگوی تلویزیونی گفته بود؛  تحریم‌های ترامپ بعد از سال ۲۰۱۸ هزار میلیارد دلار به ایران خسارت زده است. 
  هزار میلیارد دلار در مقیاس اقتصاد ایران عدد بسیار بزرگی است. بیش از دو برابر حجم تولید ناخالص داخلی کشور پیش از بازگشت تحریم‌ها است.

با این وصف محاسبه دقیق اثر تحریم‌ها بر اقتصاد ایران به دلیل آثار مستقیم و غیرمستقیم و همچنین آثار کوتاه، میان و بلندمدت آنها بر اقتصاد ایران تقریبا ناممکن است. تاکنون اعداد و ارقام مختلفی درباره ضرر و زیان ناشی از تحریم‌ها اعلام شده ، اما گزارش رسمی و مدونی که در آن روش تحقیق و محاسبه مشخص شده باشد در این باره منتشر نشده است.
  خسارات مستقیم تحریم‌ها بر عملکرد اقتصاد ایران، عدم‌النفع‌های ناشی از اعمال تحریم‌ها، افزایش هزینه‌های مبادلاتی و عملیاتی در اقتصاد ایران تحت تاثیر این محدودیت‌ها و بالاخره آثار این تحریم‌ها بر توسعه فعالیت‌های اقتصادی شرکت‌های ایرانی و برنامه‌های آتی آنها محورهای اصلی اثرگذاری بر اقتصاد ایران است. حسن روحانی، ريیس‌جمهوری پیشین ایران در دی ماه سال ۱۳۹۸ درباره آن سخن گفته بود. بر اساس اعلام حسن روحانی «اگر در سال ۹۷ و ۹۸ تحریم نبودیم ۲۰۰ میلیارد دلار در اختیار کشور قرار می‌گرفت.»
  بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت پیشین ایران نیز در مردادماه ۱۴۰۰ گفته بود: «پس از خروج آمریکا از برجام ایران از صادرات حدود ۲ میلیارد بشکه نفت خام محروم شد که این مقدار معادل حدود ۱۲۰ میلیارد دلار است.»
  عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی ایران، در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰ گفته بود: «هزینه دور زدن تحریم‌ها در یک دوره ۱۶ ساله ۴۰۰ میلیارد دلار است.»
  ابوالفضل عمویی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم نیز در دی ماه ۱۳۹۹ اعلام کرده بود: «میزان خسارت وارده بر اقتصاد ایران ۲۰۰ میلیارد دلار است.» 
 این اعداد و ارقام اختلاف قابل توجهی با یکدیگر و با آنچه حسین موسویان گفته دارند. با این اوصاف این ادعا که تحریم ها علیه ایران تاکنون هزاران میلیارد دلار  به اقتصاد ایران خسارت زده است ، واضح و مبرهن است.

 


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ، عکس(تصویر)، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان
برچسب‌ها: کاتب ویژه, روایت, انجمن ادبی اسدالله خان, ــــثبتـــ غزل ـــثبتــــ
ادامه مطلب
[ دوشنبه بیست و ششم مهر ۱۴۰۰ ] [ 11:13 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

: روایت ، انجمن ادبی اسدالله خان +ــــثبتـــ  غزل ـــثبتــــ

 

آینده مان را دست اینها بدهیم؟! هم شکل و هم رنگ ، منتظر پخته شدن در دیگ ولایت؟!

گرچه بی برگ تر وُ سرد تر از پاییزم
در کنار  تو  ولی سبز تر  از جالیزم

پَرِ کاهم ؛ ولی از دست هزاران طوفان
بارها روی زمین خورده خیال انگیزم

هرچه یا هرکه مرا یاد تو می اندازد
من زمین خورده ام از خاطره برمیخیزم

 جام لَعلی به لبم میزنم وُ مدهوشم 
با تو می جوشم و از جامعه می پرهیزم

خالی از هر بد و خوبم ولی از شیدایی
عاشقی گشتم و از معجزه ات لبریزم

فتح کردم دلِ معشوقه ولی با این حال  
عاشقم عاشق دیوانه به عشق آویزم  

 


انجمن ادبی اسدالله خان (غزل)کاتب ویژه (ـــثبتــ غزلیات ـــثبتــــ)هزار وُ چارصد 

باﻏﺰﻟﻬﺎﯾﻢ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ

دﺷﺖ ﻫﺎﯼ ﺧﺸﮏ ﺭﺍ ﻏﺮﻕ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ 

ﭼﺸﻢ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ مـانند  ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺷﮕﺮﻑ

عکس ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺳﻮﺍﺭﺵ ﺭﻭﯼ ﻗﺎﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ

 دﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﮏ ﻏﺰﻝ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺕ ﺑﺮﭘﺎ ﮐﻨﻢ

من ﺗﻮ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺧﻼﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ

 گر ﭼﻪ ﻣﻨﻌﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺯﮐﻼﻡ ﺑﯽ ﺣﺴﺎﺏ

بوسهﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺣﺪ ﻭ ﻣﻨﻄﻖ می ﮑﻨﻢ

 دﮐﺘﺮ ﻗﻠﺒﻢ ﻣﺮﺍ ﻣﻨﻊ ﺍﺯعسل  کرﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ

خوﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﯽ ﻟﺒهای ﺗﻮ ﺩﻕ ﻣﯽ ڪنم

 

 


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ، تصویر(عکس)، طنز(فکاهی)  جُک، عکس(تصویر)، مناسبت
برچسب‌ها: روایت, انجمن ادبی اسدالله خان, ــــثبتـــ غزل ـــثبتــــ
ادامه مطلب
[ شنبه بیست و چهارم مهر ۱۴۰۰ ] [ 1:30 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

ــثبتــ (انجمن ادبی - اسدالله خان)  انقلاب=در معرض هلاکت 

 

 در روز جهانی بدون اعدام هستیم و ما قصد داریم در طی دو یا سه یادداشت این مسئله را مورد بررسی قرار دهیم تا موضوع برای همه ما روش و شفاف شود.

یکی از موضوعات مهم در نظام اجتماعی،مسئله مجازات سنگین از جمله اعدام است که در این خصوص موافقان و مخالفان نظرات مختلفی با همدیگر دارند و بعضی از مخالفان اعدام می گویند که این کار دور از انسانیت و شرافت انسانی است و نباید چنین مجازاتی در جامعه بشری وجود داشته باشد و مسئله اعدام در واقع ستم به انسانیت است و از طرف دیگر این اعدام نظم اجتماعی را از بین خواهد برد و خشونت و کینه و نفرت را در جامعه گسترش خواهد داد. 
در این اینجا باید چند نکته را ذکر کرد تا مسئله اعدام روشن و شفاف شود.
 نکته اول اینکه ما هم دنبال انسانیت و کرامت و شرافت انسانی هستیم و باید این شرافت و کرامت را حفظ کرد و زمینه ها و شرایط چنین کاری را توسط دولت ها فراهم کرد. به عنوان نمونه امروز زباله گردی تبدیل به یک شغل در جامعه ما شده است و در شان و منزلت هیچ انسانی نیست و دلیل اصلی آن سیاست ها غلط اقتصادی نظام سرمایه داری در جوامع است که چنین مشکلاتی را متاسفانه ایجاد می کنند،اما این انسان در این شرایط مورد ستم و ظلم قرار گرفته است و حق او را پالمال کردند و کرامت و شرافت انسانی او لکه دار شده است و سوال اینجاست آیا نباید عاملان اصلی چنین کاری را مجازات کرد؟آیا نباید از افراد مورد ستم دفاع کرد؟
ما هم انسانیت را قبول داریم ولی از نظر ما انسانی که مورد ستم و ظلم قرار می گیرد دارای کرامت و شرافت است و باید از او دفاع کرد و مجازاتی را ایجاد کرد تا چنین رفتاری را تکرار نکنند.
 این یک نمونه بسیار کوچک بود که ما هر روز شاهد آن هستیم و دیگر مسائل اجتماعی از جمله قتل ها خانوادگی،تعرض و تجاوزها به یکدیگر و ستم کردن به حق و حقوق افراد از نمونه ها مهم جرم و جنایت در حق انسان هاست که باید مدافعان حقوق بشر به آن ها توجه کنند و از چنین افرادی که مورد ستم و ظلم واقع میشوند دفاع کنند.
 هر چند بعضی ها عقیده دارند که باید زمینه ها جرم و جنایت را از بین برد تا ما شاهد چنین اتقاقی در جامعه نباشیم. به عنوان نمونه این عده می گویند باید شرایط اقتصادی و نظام معیشتی جامعه را باید سامان داد تا زمینه های جرم ها و بزهکاری ها اجتماعی از جمله دزدی از بین رود.
به عبارت دیگر این آقایان می گویند چون ما در نظام اقتصادی سرمایه دار هستیم این گونه جرم ها و جنایت ها بصورت اتوماتیک انجام میشود؛یعنی علت اصلی این گونه مسائل اجتماعی نظام اقتصادی است و هر وقت این نظام را صحیح و درست کردیم مسلما جرم و جنایت ها از بین می رود و دلیلی وجود ندارد که در نظام اقتصادی درست جرم و جنایت رخ دهد.
 این نظر تا حدودی درست است و ما هم عقیده داریم که بسیاری از افراد به دلیل نداشتن شغل مناسب متاسفانه مشغول به دزدی کردن از اموال دیگران هستند و برای جلوگیری از آن باید نیازهای مادی چنین افرادی را تامین کرد تا مجبور به چنین رفتاری نباشند،اما این نظر از یک طرف متاسفانه اشتباه و غلط است و دلیل آن اینست که علت اصلی جرم و جنایت را به نظام اقتصادی نسبت داده است و برای ما سوال است که مابقیه افراد که از لحاظ اقتصادی اصلا مشکلی ندارند چرا به حقوق مابقیه افراد تعرض می کنند؟چرا به زنان و دختران تجاوز می کنند؟این افراد که مشکل اقتصادی ندارند پس چرا چنین جرم های را انجام می دهند؟
علت اصلی جرم و جنایت صرفا مسائل اقتصادی نیست بلکه جنبه درونی انسان هاست، اصولا ما در فلاسفه غرب مشاهده می کنیم که انسان را یا دارای درون خوب می دانند و یا می گویند انسان گرگ انسان است،یعنی درون انسان مثل گرگ هستند و به دنبال منافع و سود هستند ولی ما می گوییم انسان دارای هر دو جنبه خوب و بد است و باید بیشتر تابع جنبه ها خوب باشد ولی متاسفانه زمینه های اجتماعی از جمله قوانین ساده و آسان و مجازات های سبک انسان را بیشتر به سمت جنبه ها منفی سوق می دهد،در واقع عقیده ما اینست که انسان را باید کنترل کرد و تلاش و کوشش بر این اساس مبتنی است که ما بیشتر به سمت "من انسانی"حرکت کنیم و از "من حیوانی"فاصله بگیریم.
 اما نکته بعدی اینست اگر ما نظام اجتماعی را یک شخصیت و موجود زنده تصور کنیم مسلما این موجود برای حفظ خودش نیاز به مجازات سخت دارد. ما در جامعه شناسی این سخن را می گوییم که نظام اجتماعی یک جبر اجتماعی را بر ما اعمال می کنند و ما را مجبور به انجام کارهای خواهد کرد،هر چند ما این نظریه را قبول نداریم و عقیده داریم که انسان دارای اختیار است و نمیتوان این اختیار را از انسان سلب کرد و او را صرفا تابع شرایط اجتماعی کرد ولی در اینجا ما این فرض جامعه شناسان را قبول می کنیم و سوال ما اینست اگر نظام اجتماعی یک جبر اجتماعی را اعمال می کند پس یک شخصیت حقوقی دارد و این شخصیت حقوقی آیا نیاز به قوانین سخت از جمله اعدام ندارد؟
آیا این شخصیت حقوقی برای حفظ نظام اجتماعی نیاز به قوانین سخت و سفت ندارد؟اگر این مجازات سخت نباشد مسلما موجودیت نظام اجتماعی به خطر خواهد افتاد و چیزی به نام نظام اجتماعی وجود نخواهد داشت.
 به عنوان نمونه تجاوز به زنان و دختران در کنار حقوق فردی مسلما یک جرم اجتماعی محسوب میشود،یعنی دختران و زنان میتوانند از فرد مجرم شکایت کنند یا از شکایت کردن منصرف شوند ولی نظام اجتماعی نمیتواند در برابر چنین جرم و جنایتی سکوت کنند بلکه باید فرد مجرم را به مجازات سنگین محکوم کرد تا دوباره نظام اجتماعی برای افراد جامعه یک فضای مناسب فراهم کند. 
در اینجا نظام اجتماعی به عنوان یک شخصیت حقوقی ظاهر شده است و از حق خودش دفاع می کنند و مدافعان حقوق بشر نمیتواند در این مورد حرفی بزنند چون اگر نظام اجتماعی از بین رود مسلما فضا برای روابط اجتماعی از بین خواهد رفت و اولین حق و حقوق بشر ایجاد یک فضای امن و آرام برای ایجاد روابط اجتماعی است.

نان پاره ز من بستان جان پاره نخواهد شد

آواره عشق ما آواره نخواهد شد 

آن را که منم خرقه عریان نشود هرگز

وان را که منم چاره بیچاره نخواهد شد 

آن را که منم منصب معزول کجا گردد

آن خاره که شد گوهر او خاره نخواهد شد

 آن قبله مشتاقان ویران نشود هرگز

 

وان مصحف خاموشان سی پاره نخواهد شد 

ابوالحسن بنی صدر ، نخستین رئیس جمهور ایران درگذشت . 

اِنالله وانا اِلــیــه واژژژژژژژژژژگون (نزدیک است)  

اگه تو با دل من یک دل و همراهی بگو

از دلم بیخبری ، یا اگه آگاهی  بگو

تو با من قهری بگو آشتی  اگه هستی بگو

نمیدونم چی بگم هرچه که میخواهی بگو

ساکت و سردی چرا سردی آوردی چرا

بادل خستهٔ من چرا بد کردی چرا

ساکت و سردی چرا سردی آوردی چرا

بادل خستهٔ من چرا بد کردی چرا

دل تو پیش دل خسته و رنجور نمیاد

سنگ و شیشه که باهم جور نمیاد

بشب تیره و افسردهٔ آزرده دلا

غم و تاریکی میاد نور نمیاد

ساکت و سردی چرا سردی آوردی چرا

بادل خستهٔ من چرا بد کردی چرا

ساکت و سردی چرا سردی آوردی  چرا

بادل خستهٔ من چرا بد کردی چرا

اگه تو با دل من یکدل و همراهی بگو

از دلم بیخبری ، یا اگه آگاهی بگو

تو با من قهری بگو آشتی اگه هستی بگو

نمیدونم چی بگم هرچه که میخواهی بگو

ساکت و سردی چرا سردی آوردی چرا

بادل خستهٔ من چرا بد کردی چرا

ساکت و سردی چرا سردی آوردی چرا

بادل خستهٔ من چرا بد کردی چرا

ساکت و سردی چرا سردی آوردی چرا

بادل خسته ی من چرا بد کردی چرا

ساکت و سردی چرا سردی آوردی چرا

بادل خستهٔ من چرا بد کردی چرا

اجرا : مهستی 

تصویر : رهبر فراری (جمبوری اسهالی) 

      رهبر  #اَبتر<< بدو(همآهنگ  ــــثبتـــ  اختلاس ازین ولایت امام دُمبه شُفصدم#رهبرنمیخواهیم

 

 

این شعر را با نام تو آغاز  کردم
یعنی هوای بوسهء شیراز  کردم!
پروانه اتفاق بزرگی در آتش است
آغوش را باخاطراتت باز  کردم
مصرع به مصرع میسرودم شعر ها را
در بیت بیت چشم تو پرواز کردم
شب تاسحر تنهای تنها در غریبی
من آشنائی را ز  تو اعجاز  کردم
گفتم : بگویم درد دل با   نازنین را
این درد ِ دل با نازنین  ابراز کردم
گفتم که ترک باده و ساغر نمایم
گفتم! گناه دیگری را  باز  کردم
من با غرور وُ! سادگی ها خو گرفتم
دعوت به شهر وُ گرمی اهواز کردم
هر چند تا پایانِ خط راهی نمانده
اما تورا با راز خود همراز  کردم

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگـــثبتــ :تصاویر  روایت بدون شرح  در ادامه انجمن ادبی اسدالله خان  


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ
برچسب‌ها: ــــثبتـــــ, غزل, روایت, حکایت
ادامه مطلب
[ یکشنبه هجدهم مهر ۱۴۰۰ ] [ 14:22 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

 جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

به نام آنکه جان را فکرت آموخت

نمی دانم چه افسونی گریبان گیر مجنون است
که وحشی می کند چشمان آهوهای صحرا را

 

[خنده][خنده][گل]دکتر  سلام[خنده][خنده][گل]

یاد یِ  لطیفه افتادم ( در حکومت اسلامی ) همه کارها  نیمه نصفه انجام میشه یِ  خانم وآقا  که  قصد  نداشتند  بچه دار بشوند  هنگام زفاف   کاندم را  ناقص  می زنند و یکدیگر را اِرضاع جنسی  کامل  می کنند (در وسط جماع کردن کاندم در   رحم خانم  می ماند(مرد بیچاره هرچه  تلاش می کنند  بلکه با چوب کبریت کاندم را  رحم خارج کنند موفق نمی شوند  .پس خانم بعد از چند روز اعلام می کند ظاهراً  آبستن  شده سپس بعد از نُه ماه  حاملگی  خانوم اعلام درد زایمان می کند . از آنجا که زدن کاندم  بصورت  ناقص  انجام شده بود . چوب کبریت هم در داخل رحم خانوم گیر کرده بود .
هنگام زایمان دکتری که شما باشید  با کمال تعجب می بیند که یک نوزاد ناقص الخلقه   بارانی (کاندم) پوشیده و عصا دردست(کبریت)  از خانوم مربوطه متولد می شود. وآلا بُخدا اگه  کار  عیر شرعی هم انجام می دید  کامل  و با رعایت (پُرتکل ها) انجام بدید که  آبروریزی  نشود .******************

رفتم داروخونه بقیه پولمو چسب زخم داد،
منم زدم تو دهنش تا بفهمه همه فقط زخم ندارن بعضیام اعصاب ندارن!

الان هروقت میرم داروخونه بقیه پولمو قرص اعصاب میده.

*******

 شهری که نصف جهان را در گنبدهای فیروزه ایِ خود دارد، اصفهان معروف به نصف جهان، شهری است که به عنوان شهر جهانی صنایع‌دستی ثبت جهانی شد. در مسیر شناساندن محل‌های گردشگری و صنایع فیروزه‌کوبی، قلم‌زنی و دیگر هنرهای اصیل  هنرمندان اصفهانی، توریست های بسیاری از اقسانقاط جهان میهمان اصفهان شدند. با گسترش صنعت گردشگری، اشتیاق توریست‌ها برای سفر به نصف جهان دوچندان شد. در این میان توریست‌های شهرهای داخلی ایران ترجیح می‌دادند از مزیت تسلط به زبان در عینِ آشنایی با آداب‌ و ‌رسوم استفاده کنند و اجاره روزانه خانه در اصفهان را به عنوان گزینه‌ای در سفر، مدنظر داشته باشند. اصفهان به جهت پیشرفت صنعت گردشگری، به بستر مناسبی برای رشد هتل‌ها، مسافرخانه‌ها و انواع خانه‌های‌ ویلایی یا ساده جهت اجاره روزانه تبدیل شده است. اما پرسش اصلی اینجا است که عظمت نصف جهان بودنِ اصفهان و این میزان موفقیت در پذیرش صنعت توریسم، در چه جاذبه‌هایی متجلی می‌شود؟

میدان نقش جهان

********

⁣تو اتوبوس نشسته بودم پیرزنه ازم پرسید ؟

کجادرس می خونی؟
گفتم گرگان مادرجون.
گفت: کرمان؟
گفتم:نه گرگان.
گفت:کجای کرمان.
گفتم :نه گرگان
گفت:گفتی کجای کرمان؟
دیدم زشته تو اتوبوس صدامو ببرم بالا گفتم:اره کرمان
گفت:پس چرا هی میگی گرگان.!!

خدا شاهده مسافرا صندلیارو گاز می گرفتن از خنده!!

*****************

سوار یه تاکسی شدم به مقصد که رسیدم
گفتم آقا ممنون من کنار اون وانت پیاده میشم
یهو وانتی حرکت کرد

الان از اتوبان زنجان براتون پست میزارم
میریم به سمت اردبیل فقط خداکنه
واسه نماز نگه داره

*********************

ﺩﯾﺸﺐ ﮐﻒ ﭘﺎﻣﻮ ﭘﺸﻪ ﺯﺩﻩ …
ﺁﺧﻪ ﯾﮑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮕﻪ ﺣﯿﻮﻭﻥ بی شعور، ﺍﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﻧﯿﺶ ﺯﺩﻥ ﺑﻮﺩ؟؟؟؟؟

۳ ﺛﺎﻧﯿﻪ می خاﺭﻭﻧﻢ ..
ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ می خندﻡ

**********************

طرف گربه شو میزاره تو گونی می بره بیابون ولش می کنه
عصر زنش زنگ میزنه میگه:
گربه دوباره برگشته!
طرف میگه:
بپرس از کجا اومده من گم شدم..

*************************

دیشب واسم خواستگار اومد. مادر داماد گفت:
عروس خانم، به غیر از آرایش کردن، کار دیگه ای هم بلده؟
مامانمم گفت:
شستشو ….
دخترم میتونه در عرض١٠ ثانیه کل خانوادتون رو بشوره بذاره کنار

***********************

ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﯿﺦ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺍﯼ ﺷﯿﺦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﻣﻠﺖ ﺑﻪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﺷﯿﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻣﺘﺮﻭ

*****************

زن مشهدی:
مگوم اگه مو بمیرم ممدآقا تو چکار مکنی؟
مرد مشهدی: معلومه دیگه دیونه مروم!
زن: دیگه زن نیمگیری؟
مرد: نمدونم، از دیونه هر کار بگن برمیه!

********************

از طرف پرسیدن ماه عسل خوش گذشت؟
گفت : خیلی…

گفتن : پس چرا زنت داره گریه می کنه ؟

گفت : خیلی دوست داشت بیاد نبردمش.

 

فریب خورده ی عقلم،شکست خورده ی عشق

اگر چه هم‌قدم گردباد می‌گردم
دمی نرفته ز یادم که کمتر از گردم

چرا ز سینه من دود آه سرنزند
که کوهی از غم و آتشفشانی از دردم

نه پرخروش! که من، آبشار یخ‌زده‌ام
نه پرغرور! که آتشفشان دلسردم

فریب خورده عقلم، شکست خورده عشق
من از که شکوه کنم؟ چون به خود ستم کردم

همیشه جای شکایت ز خلق بسیار است
ولی برای تو از خود شکایت آوردم


موضوعات مرتبط: طنز تلخ، تصویر(عکس)، طنز(فکاهی)  جُک، متفرقه، عکس(تصویر)، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان
برچسب‌ها: ــــثبتــــ, روایت, حکایت, اسدالله خان
[ یکشنبه بیست و هفتم تیر ۱۴۰۰ ] [ 12:31 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگـــثبتــ :غزل+ روایت+ظریف +در ادامه+ انجمن ادبی اسدالله خان  جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

آن چنان غرق تو بودم که خودم یادم رفت

خیره در چشم تو آنقدر که غم یادم رفت

 

نذر چشمان تو هر شب به حرم می رفتم

محو چشمان تو بودم که حرم یادم رفت

 بین دستان تو با من دو قدم فاصله بود

دو قدم فاصله تنها، دو قدم یادم رفت

 خواستم نام تو هر روز به یادم باشد

پشت دستم بنویسم... که قلم یادم رفت

 کاش میشد به من و حرف دلم گوش کنی

کاش باور بکنی حرف خودم یادم رفت ‌‌

ـــــــــــثبتــــــــــــ در ادامه مطلب  رجالِ ایران:  زنانی هستند ، از حسنک ها ومترسک ها قویتر دلیرتر باسیاست وکیاست  

 

(پیام اقدس خانوم ـــثبتـــ برای روز قدس)جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

   انجمن ادبی اسدالله خان  (ـــثبتــ +جهت روز قدس)

 

برای بزرگنمایی لطفا کلیک کنیدجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

 

 

 

 

 

گفتم دری ز خلق ببندم به روی خویش
دردیست در دلم که ز دیوار بگذرد

 

 آقااجازه: ما توی این مملکت وُ این حکومت موهامو سپید کردن، چه کسی خوشش بیاد چه خودش وُ به کوچه بقلی بزنه ، خیلی ها توی هر طیفی حتا اونائی که فکر میکنیم خیلی به فکر شون هستن! دلشون همه اینی که هست رو نمی خواد! حالا شما همه شو نگهدار مال خودت!البته همان طور که کارشناسای کارکشته گفته اند، راهش اینه بعداز بیش از چهل سال کلی پاکسازی کنیم ، یعنی همه رو بازنشسته کنیم ، فقط یه مشکل بزرگی که هست روی این نسل جدید(آینده) زیاد نمی شه حساب کرد ! 

 

چیزی را که عاشقش هستی پیدا کن ؛
بگذار تا تو را بُکشد و از این مرگ لذت ببر ...

 

 

 بگو ببینم اصلاً تو چه میخواهی؟
گفتم: تو را میخواهم،
و نمیدانم آیا می‌توان به زنی جمله‌ای زیباتر
و خوشایندتر از این گفت یا نه؟

ـــــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 رجالِ ایران زنانی هستند که از حسنک ها ومترسک ها قویتر هستند (پیام اقدس خانوم ـــثبتـــ برای ظریف .


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ
برچسب‌ها: ـــثبتــ, غزل, روایت, ظریف
ادامه مطلب
[ چهارشنبه نوزدهم خرداد ۱۴۰۰ ] [ 0:43 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

 

پولیتیکو :دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق، روز سه شنبه وبلاگ جدیدی را راه اندازی کرد تا پیام خود را به کاربران و طرفدارانش برساند، کاری که با ممنوعیت های حضور او در  فیس بوک، توییتر و سایر سیستم شبکه های اجتماعی پیچیده و بغرنج است. این اقدام همچنین می تواند منجر به برداشت ها و واکنش های بیشتر بابت اظهارات وی در فضای مجازی شود.
اکثر شبکه های اجتماعی کاربران را از ایجاد حساب های جایگزین، برای دور زدن تعلیق منع می کنند. این قوانین باعث شد که توییتر و فیس بوک در اوایل سال جاری برعلیه پست هایی او از جمله حساب تبلیغات انتخاباتی وی و عروسش، لارا ترامپ منتشر شد، اقداماتی انجام دهند....


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، تصویر(عکس)، عکس(تصویر)، متفرقه، حکایت،روایت، کاتب ویژه
برچسب‌ها: ـــثبتــ, تصاویر, روایت, بدون شرح
ادامه مطلب
[ جمعه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ 13:52 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگـــثبتــ :تصاویر+ روایت+بدون شرح +در ادامه+ انجمن ادبی اسدالله خان  

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

   انجمن ادبی اسدالله خان  (#فرمایشات)جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

اسدالله خان:  کاش یه «رفتگر» بود
آدم های آشغال رو جمع می کرد !
جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

   انجمن ادبی اسدالله خان  (#فرمایشات)جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ


هیچ لازم نیست کسی خدمتکار دیگری باشد.
دنیا را پولدارها اداره می‌کنند،
از گرده عاشق‌ها و گرسنه‌ها کار می‌کشند
و امانت‌داری می‌کنند، برای کی؟ برای چی؟
آن‌ها از زندگی چی می‌فهمند؟
 

فیل را هم این بلا از پـا می انـدازد خــدا
هی لبِ فنجانِ خود را پیش من بوسید و رفت !

ایران بدون رهبر #اَبتر (سگ) سیاه  سفید نداره!!! 

  تصویر : رهبر فراری (جمبوری اسهالی) 

      واکسن  #اَبتر<< بدو(همآهنگ  ــــثبتـــ  اختلاس ازین ولایت امام دُمبه شُفصدم#رهبرنمیخواهیم

 

انجمن ادبی اسدالله خان(اوضاع ایران بستگی به حالِ رهبر ابتر داره #بلعکس این پدیده  صادق است)  جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 انجمن ادبی اسدالله خان (ظهور پیش از موعدِ قاقا)انتخابات (مقدس)هزار وُ چارصد

رجالِ ایران زنانی هستند که از حسنک ها ومترسک ها قویتر هستند (پیام اقدس خانوم ـــثبتـــ برای ایران بدون رهبر#اَبتر 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگـــثبتــ :تصاویر+ روایت+بدون شرح +در ادامه+ انجمن ادبی اسدالله خان  جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 اول دفتر به نام ایزد دانا

خالق هستی شده حی توانا

گمان می کنیم ، صیادیم ، درحالی که خود به دست خویشتن بنیاد هستیِ

خویش را به آتش می  کشیم ویا غرق می شویم.


 


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، تصویر(عکس)، عکس(تصویر)، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان، مناسبت
برچسب‌ها: ـــثبتــ, تصاویر, روایت, بدون شرح
ادامه مطلب
[ جمعه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ 13:13 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی و یکی از چهره‌های جنبش سبز، با صدور بیانیه ای خواستار “تحریم فعال” انتخابات ریاست جمهوری ایران شد.انتخابات ریاست جمهوری

قدیانی در بیانیه خود که دیروز، سه‌ شنبه ۲۱ اردیبهشت، صادر شد، اشاره کرد که بسیاری از نامزدهای انتخابات شورای شهرداری واجد شرایط نیستند.این فعال سیاسی از تصمیمات اخیر شورای نگهبان در ایران، که شامل شرایط جدیدی برای ثبت نام نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری است، انتقاد کرد.وی در بیانیۀ خود همچنین پرسید: «آیا دولت روحانی توانسته یا می‌تواند مانع این قبیل قانون‌شکنی‌ها و ظلم‌های آشکار و زیر پا گذاشتن حقوق مردم شود؟»◊     حذف منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامیقدیانی در بیانیه خود رئیس جمهور جمهوری اسلامی را “رییس دفتر یا تدارکات‌چی ولی‌ فقیه” توصیف کرد.

وی تأكید كرد كه رئیس جمهور ایران نمی تواند رویه‌ های مخربی را كه نهاد ولایت‌ فقیه در كشور وضع كرده است تغییر دهد و آزمون سالیان، گواه این ادعاست.

فعال سیاسی جنبش سبز گفت: «تغییر شرایط مردم ایران در حال تغییر در روابط و ساختارهای اقتدارگرایانه است».

وی افزود: «بنابراین، نباید به رژیم استبداد دینی اجازه داده شود که مشروعیت خود را با ارائه آن به انتخابات قانون گذاری کند».

شایان ذکر است که سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران قرار است در ۲۸ خرداد برگزار می شود، در شرایطی که شورای نگهبان بسیاری از منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی را پس از نامزدی آنها کنار گذاشته است.

(پیام قدیانی ـــثبتـــ برای  سیرک انتصابات )

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

ایران - آمریکا. اصلاً ریشه‌ی همه مشکلات رهبر+ابتر از همین ندونستن میاد

.

انجمن ادبی اسدالله خان(خبر )  جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، ادعاهای ایران در مورد رفع تحريمها را رد کرد و گفت که واشنگتن در مذاکرات وین به هیچ توافقی با تهران نرسید.

رفع تحريمها

در حالی که دیروز، یکشنبه ۱۲ اردیبهشت، رئیس جمهور ایران، حسن روحانی ادعا كرد كه ایران با توجه به مذاکرات اخیر به لغو تحریمها نزدیک شد، مشاور امنیت ملی آمریكا تأیید كرد كه واشنگتن در مذاكرات وین با تهران به توافق نرسیده است.

  • اظهارات ضد و نقیض

وی تاکید کرد که احیای توافق هسته ای با ایران و تخفیف یا رفع تحريمها نزدیک نیست و وی آنچه در گزارش ایران درباره توافق تبادل زندانی بیان شده بود را انکار کرد.

سالیوان گفت که دیپلمات های آمریکایی در هفته های آینده به تلاش خود برای تلاش برای دستیابی به بازگشت متقابل به توافق هسته ای در چارچوب دستورالعمل های تعیین شده توسط رئیس جمهور، جو بایدن، ادامه خواهند داد.

به نوبه خود، مقامات آمریکایی از اظهار نظر در مورد جزئیات تحریم ها خودداری کردند، اما آنها اعلام كردند كه آمريكا آماده لغو هرگونه تحريم ناسازگار با برجام است.

آنها همچنین افزودند كه می تواند شامل تحریم های غیر هسته ای از جمله مجازات “حمایت ایران از تروریسم”، “نقض حقوق بشر در ایران”، و “برنامه موشک بالستیک” باشد.

خبر: همه مشکلات رهبر+ابتر از همین ندونستن میاد.

انجمن ادبی اسدالله خان(خبر )  جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، عکس(تصویر)، ادبی- شعر، کاتب ویژه
برچسب‌ها: ـــثبتــ, تصاویر, روایت, بدون شرح
ادامه مطلب
[ پنجشنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ 15:0 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگـــثبتــ :غزل+ روایت+ظریف +در ادامه+ انجمن ادبی اسدالله خان  جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

آن چنان غرق تو بودم که خودم یادم رفت

خیره در چشم تو آنقدر که غم یادم رفت

 

نذر چشمان تو هر شب به حرم می رفتم

محو چشمان تو بودم که حرم یادم رفت

 بین دستان تو با من دو قدم فاصله بود

دو قدم فاصله تنها، دو قدم یادم رفت

 خواستم نام تو هر روز به یادم باشد

پشت دستم بنویسم... که قلم یادم رفت

 کاش میشد به من و حرف دلم گوش کنی

کاش باور بکنی حرف خودم یادم رفت ‌‌

 

ـــــــــــثبتــــــــــــ در ادامه مطلب  

    ↘رجالِ ایران:  زنانی هستند ، از حسنک ها ومترسک ها قویتر دلیرتر باسیاست وکیاست  

 

(پیام اقدس خانوم ـــثبتـــ برای روزظریف)جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

   انجمن ادبی اسدالله خان  (ـــثبتــ +جهت روز قدس)

 

برای بزرگنمایی لطفا کلیک کنیدجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

 

 

 

 

 

گفتم دری ز خلق ببندم به روی خویش
دردیست در دلم که ز دیوار بگذرد

 

 آقااجازه: ما توی این مملکت وُ این حکومت موهامو سپید کردن، چه کسی خوشش بیاد چه خودش وُ به کوچه بقلی بزنه ، خیلی ها توی هر طیفی حتا اونائی که فکر میکنیم خیلی به فکر شون هستن! دلشون همه اینی که هست رو نمی خواد! حالا شما همه شو نگهدار مال خودت!البته همان طور که کارشناسای کارکشته گفته اند، راهش اینه بعداز بیش از چهل سال کلی پاکسازی کنیم ، یعنی همه رو بازنشسته کنیم ، فقط یه مشکل بزرگی که هست روی این نسل جدید(آینده) زیاد نمی شه حساب کرد ! 

 

چیزی را که عاشقش هستی پیدا کن ؛
بگذار تا تو را بُکشد و از این مرگ لذت ببر ...

 

 

 بگو ببینم اصلاً تو چه میخواهی؟
گفتم: تو را میخواهم،
و نمیدانم آیا می‌توان به زنی جمله‌ای زیباتر
و خوشایندتر از این گفت یا نه؟

ـــــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

 رجالِ ایران زنانی هستند که از حسنک ها ومترسک ها قویتر هستند (پیام اقدس خانوم ـــثبتـــ برای ظریف ..


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ
برچسب‌ها: ـــثبتــ, غزل, روایت, ظریف
ادامه مطلب
[ یکشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ 13:43 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگـــثبتــ :غزل+ روایت+روستایت +سوژه نگار  + انجمن ادبی اسدالله خان  جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 برای بزرگنمایی لطفا کلیک کنید

 تمام خاک را گشتم به دنبال صدایت

ببين! باقی است روی لحظه هايم جای پایت

اگر مومن اگر کافر، به دنبال تو هستم
چرا دست از سر من برنمی دارد هوایت؟

دليل خلقت آدم! نخواهد  رفت از يادم
خدا هم در دل من پر نخواهد كرد جایت

صدايم از تو خواهد بود اگر برگردی ای محبوب!
پر از داغ شقايق هاست آوازم برایت

تو را من با تمام انتظارت جستجو كردم
كدامين جاده امشب می گذارد سر به پایت؟

نشان خانه ات را از تمام شهر پرسيدم
مگر آن سوتر است از اين تمدن روستایت؟

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ     ـــثبتــ :غزل+ روایت+روستایت +سوژه نگار  + انجمن ادبی اسدالله خان   جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

این اردیبهشت رو به یکی از خاطره انگیز ترین اردیبهشتم  تبدیل  میکنم.

این آهنگ بسیار زیبا تقدیم به شما ها

عشق من باش_ بهنام صفوی


رز موزیک  

روحشون

 


برچسب‌ها: ـــثبتــ, غزل, روایت, روستایت
ادامه مطلب
[ یکشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ 13:9 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اسدالله خان : علاقمند اجتماعی- سیاسی+ سیاست روز +طنز تلخ روزگار نامناسب  بروفق مرادِ  حاکمان و زیر نظر لاشخوران مفسد جهت چپاول اموال و زیر پاگذاشتن (عدالت اجتماعی ) برای نیل به قدرت روز افزونِ دنیای  واپس گرا و اسلامِ به تحریف کشیده شده برای اقتدار گداصفتان تازه به دوران رسیده به مصداق( وای به روزی که گدا معتبر شود) روضه خوان هائی که در سر هرکوچه پاتق گدا ئی خود را به نوچه های خود سرقفلی می دادند تا جای دیگری را در چنته خود در آورند ، امروزه کشور را به خاک سیاه نشانده اند تا تلافی حقارت روزهای گدائی خود را در آورند ، سربازی نرفته اند و مردم  را به اجباری می برند ، نیمی از جامعه را که ناموسان مردم هستند را در درجه دوم از انسانیت محسوب می کنند ، به رسم چپاول خود ساخته ولی امر جامعه جهانی و(حومه) خود راخطاب می کنند .
  مستضعفین عالم را تحریک به ستیزه جوئی می کنند تا در جهان اسم ورسم پیدا کنند .غم واندوه را مسلک خود ساخته ودر پسِ پرده به عیاشی و خوشگذرانی ولذت طلبی پنهانی مشغول باشند حکومت سلطنتی برای خود رقم زده اند تا بر جهانیان سلطه پیدا کنند، این ماه ِ محاق روز از پس پرده بیرون خواهد آمد و رسوائی  چندین ساله خود را عیان خواهد کرد وآنگاه پس از آن جهانیان به تحقیق خواهند فهمید که طشت رسوائی این اَرازل و اُوباش چه خون هائی را به ناحق بر زمین ریخته اند و چگونه خونخواران ندای ننه من قریبم سرداده اند و با نام اسلام و سپر قرار دادن  خون به ناحق ریخته جوانان ، قرآن ها بر سر نیزه کرده اند که اسلام در خطر است و اینک  این مدعیان اسلام خود بزرگترین خطر برای جوامع مذهبی و باطلاق گسترده وعمیقی در جهان ایجاد کرده اند که واقعیت مذهب ومرام را زیر سئوال برده اند .به امید روزی که از تیر های برق در معابر عمومی آویزان شوند .تف وُ لعنت سرتا پایشان را فرا گیرد  .ندای آزادی بشر  در سراسر جهان  به گوش رسد...
لینک دوستان
لینک های مفید