.«ـــــــــــثبتـــــ سابق»کاتب ویژه اسدالله خان کاتب <head> <title>انجمن ادبی اسدالله خان

انجمن ادبی اسدالله خان
ادبی ، فرهنگی ، اجتماعی 
قالب وبلاگ

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

  انجمن ادبی اسدالله خان(ــثبتـ:اختلاس +عمآمه ، برباد ) ادبیات+ تواردجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ 

انجمن ادبی (اسدالله خان) : توارد -مص [ع] (تَ . رُ)  پیاپی وارد شدن ، در یک وقت وارد شدن ، با هم دریکجا فرود آمدن. و در اصطلاح ادب آنست که دو شاعر بی خبر از یکدیگر هر کدام شعری بگویند که از حیث لفظ و معنی مانند هم باشد بطوریکه گمان برود یکی از آن دو تن این شعر را از دیگری نقل کرده است . و این را  موارده نیز میگویند .

در شعر وُ سیاست اینها  مُد  شده است ؛

اوضاعِ ادب  مثــالِ قُد قُد شده است !

لعنت  به سیاست  که پدر ،مادر شد  ؛

دزدیده  و  گوید  که  «توارُد» شده است !

البته در سیاست این روزها بلعکس نیز صحیح اتفاق می افتد .نظر امام خمینی در باره  خدمات دولت مهندس میرحسین موسوی

«....و امید است با درایت و تقوا و تعهدی که در شما سراغ دارم به تمامی امور این‏‎ ‎‏حماسه سازان و شهیدان زندۀ انقلاب رسیدگی کامل گردد. و «بنیاد شهید انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی» نیز همچون گذشته با فراغت و امکانات بیشتر امور خانواده های معظم شهدا و‏‎ ‎‏مفقودین و اسرا را دنبال نماید.‏
‏‏     از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات‏‎ ‎‏و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بی شائبه و طاقت فرسای شما را‏ خصوصاً در مسئلۀ جنگ خدشه دار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من‏‎ ‎‏همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی می دانم، و زحمات شما‏‎ ‎‏را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمی کنم، و الآن نیز شما را تأیید و‏‎ ‎‏حمایت می کنم.‏..»


صحیفهٔ امام - جلد ۲۱-ص۱۹۹
تاریخ این حکم امام👆: ۱۳۶۷/۹/۶ است.

️علی مرادی مراغه ای
🌾ناصرالدين شاه، چهل و نه سال و يك ماه و سه روز سلطنت کرد و در۱۷ ذيقعده ۱۳۱۳ق. در حالی که آماده برای جشن پنجاهمین سال سلطنتش می شد در حرم عبدالعظيم، به دست ميرزارضا كرمانى کشته شد.
هنگامی که جنازه شاه را با كالسكۀ شاهى به شهر مى ‌آوردند به فاصلۀ پانصد قدمی نیز قاتل او، ميرزا رضا را سوار بر درشكه می آوردند.
قاتل با غرور و خندان نشسته و به مردم اطراف نگاه می کرد و در دل خود می گفت که بزرگ ترین خدمت را به مردم کرده و آن ها را آزاد ساخته است! مى‌گفت:
«اى اهل ايران، من به تكليف خود عمل نمودم و درس خود را به شما تعليم كردم، به زودى فراگيريد تكرار كنيد...» (تاريخ بيدارى ايرانيان، ج ۱، ص ۹۶-۹۹)

🌾 بعدا در بازجویی ها نیز به عمل خود افتخار می کرد و فکر می کرد که بزودی آزاد خواهد شد و به سبب خدمتی که با کشتن شاه، مخصوصا به صدراعظم امین السلطان کرده از حمایت او برخوردار خواهد شد، چون امین السلطان با یکی از زنان شاه ارتباط داشته و شاه خشمگین از این مسئله، تنبیه او را به بعد از برگزاری جشن موکول کرده بود...
اما برخلاف انتظار قاتل، صدراعظم می خواست هر چه زودتر قاتل را به بالای دار بفرستند تا ارتباط خودش با قاتل به زیر خاک رود!
و قاتل همچنان در انتظار کمک صدراعظم برای آزادیش بود و زمانی فهمید که بر سرش کلا رفته که با دار مواجه شد.(سياستگران دورۀ قاجار، ج ۲، ص ۲۸۷).
 همین که خواست سخنی بگوید دهانش را بستند و بالا کشیدندش...!

🌾جواب هاى ميرزا رضا در بازجویی ها بیشتر مضحك و آميخته به شوخى‌ و طعنه بود. وقتی محمدحسن ميرزا معتضدالسلطنه از او پرسيد: ناصرالدين شاه چه گناه داشت كه او را كشتى‌؟
 میرزا رضا کرمانی گفت: «كدام جرم از اين بزرگ تر كه بی ناموسی مثل تو را به خلوت خود راه داده و به تو مأنوس شده»!(خاطرات سياسى ميرزا على خان امين الدوله ...ص56).
از قاتل سوال شد اگر دیگرانی مانند وكيل الدوله  به تو ظلم کرده تو چرا شاه شهيد را کشتی و يك مملكت را يتيم ‌كردي؟!.
پاسخ داد: «پادشاهى كه پنجاه سال سلطنت كرده باشد بعد از چندين سال سلطنت، ثمره آن درخت، وكيل الدوله، عزيرالسلطان ...و اين اراذل و اوباش باشد چنين شجر را بايد قطع كرد و من می خواستم به ریشه بزنم نه به شاخ و برگ...! (تاريخ بيدارى ايرانيان...ج اول.).

🌾اما آیا میرزا رضا به ریشه ظلم زده بود؟ و آیا ریشه ی ظلم و جهل آنجا بود...؟!
ریشه ظلم در آن بیرون از تخت و تاج بود یعنی میلیون ها مردم و اندیشه و ذهنیاتشان بود که اینک یتیم شده بودند!
 و مگر می توان ریشه ظلم را با ششلول از بین  برد...؟
 به خاطر همین، وقتی پس از ترور شاه، آن نظم ناصرالدین شاهی فروریخت ایران در دریائی از ناامنی و هرج و مرج غرق شد و مردم تاسف می خوردند به نظم استبدادی ناصری!
و حاجى محمدكاظم ملك التجار به درستی گفته بود که «مردک تو مگر انوشيروان عادل را پشت دروازۀ شهر سراغ داشتى كه جانشين ناصرالدين شاه شود؟.»( مستوفی، شرح زندگانی من...ج ۲،ص ۶)

🌾چنین شد که مردم یکی از پرشکوه ترین مراسم ترحیم شاه شهیدشان را برگزار کردند و روز سوم واقعه، فوج های مردمی كه براى جشن تاجگذارى آمده بودند با موزيك عزا از جلو جنازۀ گذشتند و تمام طبقات مردم برای مجلس ترحیم، تكيۀ دولت را پر ساختند، شعرا اشعارى جانسوز در شرح واقعه سروده و حتى «عاش سعيدا و مات شهيدا» را هم براى مادۀ تاريخ فوت او پيدا كردند و شاه شهيد لقبش دادند...
اما این تنها شاعران نبودند بلکه زبان حال میلیون ها مردم در اطراف و اکناف ایران بود که ورد زبانشان این اشعار بود:


آن ميرزا رضاى قد كمانچه
زد شاه شهيد را طپانچه
و یا:
آن ميرزا رضاى قد كوتوله
زد شاه شهيد را گلوله


البته این مردم حتی اشعاری نیز حاکی از فحش ناموسی بر قاتل خواندند که استهجان شان اجازه ی نقل نمی دهد...!

✅به نظر می رسد که میرزا رضا به ریشه نزده بود بلکه کاملا به کاهدان زده بود، چون به قول شهریار:

گیرم از سرها گسست افسارها  
داغ مُهر بندگی بر ران ماست


 

 

  تصویر : رهبر فراری (جمبوری اسهالی) 

 

      واکسن  #اَبتر<< بدو(همآهنگ  ــــثبتـــ  اختلاس ازین ولایت امام دُمبه شُفصدم#رهبرنمیخواهیم

 

انجمن ادبی اسدالله خان(اوضاع ایران بر می گرده به اواخر رژیم پهلوی (وای به حالِ رهبر ابتر داره #بلعکس این پدیده  صادق است)  جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، طنز تلخ، خاص(رمزدار)، مناسبت، متفرقه، موسیقی
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, ــثبتـ, اختلاس, عمآمه
ادامه مطلب
[ پنجشنبه چهارم فروردین ۱۴۰۱ ] [ 21:32 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

  انجمن ادبی اسدالله خان(ــثبتـ:اخبار +عمآمه ، برباد ) +ادبیات+ تواردجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ 

همزمان با روز جهانی آموزش، بسیاری از مسیحیان ایرانی فاش کردند که در تحصیلات خود با تخلفاتی مواجه شده اند و آنها را از مدرسه و دانشگاه در ایران اخراج می‌کنند. جمعی از زندانیان پیشین مسیحی با صدور بیانیه ای به نژادپرستی جمهوری اسلامی علیه غیرمسلمانان اعتراض کردند و فاش کردند که آنها به دلیل مذهب خود از حقوق زیادی، از جمله حق تحصیل، برخوردارند.

در بیانیۀ زندانیان پیشین مسیحی آمده است: «جمهوری اسلامی ما مسیحیان فارسی‌زبان و فرزندان‌مان را از مدرسه و دانشگاه اخراج می‌کند و محرومیت از حق تحصیل تنها یکی از حقوق نقض‌شده‌ مسیحیان در ایران است».

آنها با تاکید بر نقش بسیار برجسته‌ای خود در ارتقا سطح آموزش و فرهنگ و ساخت مدرسه در ایران، اضافه کردند: «روز جهانی آموزش، بهانه‌ای است برای یادآوری این واقعیت که در قرن ۲۱ هنوز بسیاری صرفا به دلیل مسیحی بودن در ایران از حق تحصیل بی‌بهره‌اند».

آنها تاکید کردند که جمهوری اسلامی دشمن فکر آزاد، علم و حکمت است و همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی آنان را به دلیل محدودیت‌ها، محرومیت‌ها و تبعیض‌ها هدف قرار داده است.

این زندانیان پیشین مسیحی همچنین افزودند که این در مورد انسانیت، عدالت و ایجاد آینده نه تنها برای مسیحیان، بلکه برای هر کسی است که اندیشه‌ای دارد.

 


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، ـــــــثبتـــــ، ادبی- شعر، کاتب ویژه
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, ــثبتـ, اخبار, عمآمه
ادامه مطلب
[ پنجشنبه پنجم اسفند ۱۴۰۰ ] [ 19:18 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

  انجمن ادبی اسدالله خان(ــثبتـ:پائیز >>> مهر +عمآمه ، برباد ) بازگشائی+جنگِ قدرت هاجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ 

معلمی  رفت قصابی تا گوشت بخرد.
 قصاب او را شناخت. جلو آمد دست او بوسید و یک صندلی آورد و گفت بفرما بنشین،
به شاگرد خود گفت: دو  کیلو گوشت گوساله  بدون استخوان، دو  کیلو گوشت گوسفندبا استخوان است و دو کیلو گوشت چرخ کرده برای آقا بگذار.
قصاب به معلم گفت :بیا تا شما را با ماشینم  برسانم .

در راه معلم از او سوال کرد: ببخشید ،من تا حالا شما را نشناختم/ ممکن است خودت معرفی کنید.
قصاب گفت :من یکی از دانش آموزان شما بودم .روزی که جدول ضرب از من سوآل کردی بلد نبودم و از مدرسه فرار کردم. رفتم کارگر قصابی و قصاب شدم. الحمدلله حالا چند مغازه قصابی و چند مزرعه و اصطبل پرورش گاو و گوسفند دارم.
معلم  گفت: کاشکی من هم آن روز با شما از مدرسه فرار کرده بودم .

انجمن ادبی (اسدالله خان) : اولاً ملت ها در کنار دولت ها طالب جنگ نیستند و نیازمند تعاملات اقتصادی فی مابین ملل جهان هستند دوم تجربه دو جنگ جهانی ونیز ابعاد جنگ سرد و جنگ بیولوژیک ثابت کرد بازنده اصلی مردم هستند پس مردم در کنار دولت‌ها نخواهند جنگید و این بررسی نشان می‌دهد که دولت ها با پیش دستی و اشراف اطلاعاتی به ضعف منابع خصوصاً آب و ذخایر انرژی براین اصل اتفاق دارند که باید به یک مدیریت واحد جهانی، کاهش جمعیت هدف و تمرکز در مناطق تعیین شده اقدام کنند.

 با این فرض در آینده با جهانی خلوت مواجه خواهیم بود چرا که حتی پروژه نفت در برابر غذا نیز که پس از اشغال عراق توسط نیروهای ناتو انجام شد رنگ باخت و مانند گذشته در فهرست اخبار وتیتر های جهانی نیست. 

 ما هرچند با جمعیت مشتاق مهاجرت از داخل مواجه ایم اما باید به این نکته توجه کنیم که این یکپارچه‌سازی و توجه به رویکرد مدیریت واحد جهانی، انسان مهاجر را در قالب همان قید و بند های فرمایشی باز خواهد کشاند. 

 تجربه عینی در همسایگی ما در افغانستان نشان داد که پس از آن کودتا که با سکوت اقوام مختلف همراه بود، جنگ داخلی اتفاق نیفتاد و از سهم خواهی به شیوه سنتی ومتداول خبری نبود. استانها یکی یکی تصرف شد ومردم خسته از چهار دهه جنگ و خونریزی چشم بر رخدادهای سیاسی بستند. این نمونه مفهومی نشانی برای سایر کشورهاست که در آن نیز فرسایش سیاسی و اقتصادی فرهنگی کار را به جایی می انجامد که مشارکت مردم در عرصه های مختلف کاهش شدیدی خواهد داشت و این بی توجهی بستر را برای مدیریت واحد جهانی مهیا می کند. ما امروز شاهدیم استمرار پروژه وعده‌ها وکشدار شدن روند توسعه سراب گونه یکی از تاثیر گذار ترین آیتم در این برهه زمانی است.

ایران کشور قدرتمندی است و برای پاسداری از مرزها و حریم های قانونی تجارت و تردد مسافر، زیر بار حرف زور نمی رود و اجازه نمی دهد که هیچ کشوری، طرح ها و الگوهایی پیاده کند که معادل قراردادن دیگران در برابر عمل انجام شده باشد. بنابراین در ماجرای مسدودسازی اخیر نیز، تهران هیچگاه نخواهد پذیرفت که اختلافات مرزی باکو – ایروان و پیامدهای تغییرات بعد از جنگ اخیر قره باغ، منجر به تغییرات ژئوپولیتیکی دفعتی و محدودسازی گزینه های ترانزیتی ایران شود.

جمهوری آذربایجان نباید این واقعیت را فراموش کند که طی مدتی طولانی، ایران به عنوان یک همسایه قدرتمند و سخاوتمند، برای رفع مشکلات باکو، اقدامات و حمایت های گسترده ای انجام داده که سوآپ و کمک به نخجوان، تنها بخشی از آن است. چرا که بدون کمک های ایران، نخجوان به عنوان یک قطعه منفصل و تک افتاده جمهوری آذربایجان، در شرایط دشواری قرار می گرفت.

در پایان باید گفت، موضوع رفع اختلافات مرزی و پایبندی به آداب حُسن همجواری، موضوعی است که در وهله اول، به خود همسایگان ذینفع، یعنی ایران، آذربایجان و ارمنستان ارتباط دارد و در گام نخست، برای حل این مشکلات، نیاز به نشست سه جانبه تهران، باکو، ایوان احساس می شود.

صد البته در این میان، ایران علاوه بر ذینفعی که به خاطر اختلاف دو همسایه، منافعش در خطر قرار گرفته، می تواند نقش یک کشور استراتژیک و میانجی را بر عهده داشته باشد. کما این که در گرماگرم اختلاف و ستیز بین ارمنستان و آذربایجان، ایران بارها حُسن نیت خود و تلاش برای تشریک مساعی را به نمایش گذاشت و برای پایان دادن به اختلافات باکو – ایروان، وارد صحنه شد.

در شرایط کنونی هم، توان و حُسن نیت ایران، کمتر نشده بلکه بیشتر شده است و گزینه معقول برای همسایگان، این است که به جای پناه بردن به ابزارهای تحریک کننده همچون قراردادن دیگران در برابر عمل انجام شده و واکنش های دفعتی، راهبردهایی را در دستور کار قرار دهند که به سود آرامش و امنیت منطقه و نقل و انتقال کالا و مسافر باشد.



 و مگر می توان ریشه ظلم را با ششلول از بین  برد...؟
 به خاطر همین، وقتی پس از ترور شاه، آن نظم ناصرالدین شاهی فروریخت ایران در دریائی از ناامنی و هرج و مرج غرق شد و مردم تاسف می خوردند به نظم استبدادی ناصری!
و حاجى محمدكاظم ملك التجار به درستی گفته بود که «مردک تو مگر انوشيروان عادل را پشت دروازۀ شهر سراغ داشتى كه جانشين ناصرالدين شاه شود؟.»( مستوفی، شرح زندگانی من...ج ۲،ص ۶)

🌾چنین شد که مردم یکی از پرشکوه ترین مراسم ترحیم شاه شهیدشان را برگزار کردند و روز سوم واقعه، فوج های مردمی كه براى جشن تاجگذارى آمده بودند با موزيك عزا از جلو جنازۀ گذشتند و تمام طبقات مردم برای مجلس ترحیم، تكيۀ دولت را پر ساختند، شعرا اشعارى جانسوز در شرح واقعه سروده و حتى «عاش سعيدا و مات شهيدا» را هم براى مادۀ تاريخ فوت او پيدا كردند و شاه شهيد لقبش دادند...
اما این تنها شاعران نبودند بلکه زبان حال میلیون ها مردم در اطراف و اکناف ایران بود که ورد زبانشان این اشعار بود:


آن ميرزا رضاى قد كمانچه
زد شاه شهيد را طپانچه
و یا:
آن ميرزا رضاى قد كوتوله
زد شاه شهيد را گلوله


البته این مردم حتی اشعاری نیز حاکی از فحش ناموسی بر قاتل خواندند که استهجان شان اجازه ی نقل نمی دهد...!

✅به نظر می رسد که میرزا رضا به ریشه نزده بود بلکه کاملا به کاهدان زده بود، چون به قول شهریار:

گیرم از سرها گسست افسارها  
داغ مُهر بندگی بر ران ماست


 

 

  تصویر : رهبر فراری (جمبوری اسهالی) 

 

      واکسن  #اَبتر<< بدو(همآهنگ  ــــثبتـــ  اختلاس ازین ولایت امام دُمبه شُفصدم#رهبرنمیخواهیم

 


 

گفت: با روانه شدن بیش از 15 میلیون و  600 هزار نفر دانش آموز به سوی مدارس سال تحصیلی جدید در حالی آغاز شد که بزرگ ترین وزارتخانۀ کشور وزیر ندارد!

گفتم: اگر وزیر می داشت چه می کرد و چه می توانست بکند که حالا نکرده اند؟

گفت: هیچ!! همین کاری را می کرد که حالا می کنند!

می گویند روزی ملانصرالدّین از روستایی می گذشت. الاغش را دزدیدند. او بر فراز بلندی رفت و فریاد زد:

یا الاغم را زود برایم بیاورید یا کاری می کنم که با روستای قبلی کردم!

دزدان الاغ ترسیدند و فوراً الاغش را برایش آوردند. بعد محرمانه از او پرسیدند:

اگر الاغت را نمی آوردیم،چه می کردی؟

پاسخ داد: می رفتم یک الاغ دیگر می خریدم!!چه می توانستم بکنم؟ 


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، طنز تلخ
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, ــثبتـ, پائیز, مهر
ادامه مطلب
[ جمعه شانزدهم مهر ۱۴۰۰ ] [ 13:27 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

 جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان  #تمثیل (غزل)  ـــثبتـــ دوبیتی ــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

  انجمن ادبی اسدالله خان(ــثبتـ:پائیز >>> مهر +عمآمه ، برباد ) بازگشائی+جنگِ قدرت هاجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ 

معلمی  رفت قصابی تا گوشت بخرد.
 قصاب او را شناخت. جلو آمد دست او بوسید و یک صندلی آورد و گفت بفرما بنشین،
به شاگرد خود گفت: دو  کیلو گوشت گوساله  بدون استخوان، دو  کیلو گوشت گوسفندبا استخوان است و دو کیلو گوشت چرخ کرده برای آقا بگذار.
قصاب به معلم گفت :بیا تا شما را با ماشینم  برسانم .

در راه معلم از او سوال کرد: ببخشید ،من تا حالا شما را نشناختم/ ممکن است خودت معرفی کنید.
قصاب گفت :من یکی از دانش آموزان شما بودم .روزی که جدول ضرب از من سوآل کردی بلد نبودم و از مدرسه فرار کردم. رفتم کارگر قصابی و قصاب شدم. الحمدلله حالا چند مغازه قصابی و چند مزرعه و اصطبل پرورش گاو و گوسفند دارم.
معلم  گفت: کاشکی من هم آن روز با شما از مدرسه فرار کرده بودم .

انجمن ادبی (اسدالله خان) : اولاً ملت ها در کنار دولت ها طالب جنگ نیستند و نیازمند تعاملات اقتصادی فی مابین ملل جهان هستند دوم تجربه دو جنگ جهانی ونیز ابعاد جنگ سرد و جنگ بیولوژیک ثابت کرد بازنده اصلی مردم هستند پس مردم در کنار دولت‌ها نخواهند جنگید و این بررسی نشان می‌دهد که دولت ها با پیش دستی و اشراف اطلاعاتی به ضعف منابع خصوصاً آب و ذخایر انرژی براین اصل اتفاق دارند که باید به یک مدیریت واحد جهانی، کاهش جمعیت هدف و تمرکز در مناطق تعیین شده اقدام کنند.

 با این فرض در آینده با جهانی خلوت مواجه خواهیم بود چرا که حتی پروژه نفت در برابر غذا نیز که پس از اشغال عراق توسط نیروهای ناتو انجام شد رنگ باخت و مانند گذشته در فهرست اخبار وتیتر های جهانی نیست. 

 ما هرچند با جمعیت مشتاق مهاجرت از داخل مواجه ایم اما باید به این نکته توجه کنیم که این یکپارچه‌سازی و توجه به رویکرد مدیریت واحد جهانی، انسان مهاجر را در قالب همان قید و بند های فرمایشی باز خواهد کشاند. 

 تجربه عینی در همسایگی ما در افغانستان نشان داد که پس از آن کودتا که با سکوت اقوام مختلف همراه بود، جنگ داخلی اتفاق نیفتاد و از سهم خواهی به شیوه سنتی ومتداول خبری نبود. استانها یکی یکی تصرف شد ومردم خسته از چهار دهه جنگ و خونریزی چشم بر رخدادهای سیاسی بستند. این نمونه مفهومی نشانی برای سایر کشورهاست که در آن نیز فرسایش سیاسی و اقتصادی فرهنگی کار را به جایی می انجامد که مشارکت مردم در عرصه های مختلف کاهش شدیدی خواهد داشت و این بی توجهی بستر را برای مدیریت واحد جهانی مهیا می کند. ما امروز شاهدیم استمرار پروژه وعده‌ها وکشدار شدن روند توسعه سراب گونه یکی از تاثیر گذار ترین آیتم در این برهه زمانی است.

ایران کشور قدرتمندی است و برای پاسداری از مرزها و حریم های قانونی تجارت و تردد مسافر، زیر بار حرف زور نمی رود و اجازه نمی دهد که هیچ کشوری، طرح ها و الگوهایی پیاده کند که معادل قراردادن دیگران در برابر عمل انجام شده باشد. بنابراین در ماجرای مسدودسازی اخیر نیز، تهران هیچگاه نخواهد پذیرفت که اختلافات مرزی باکو – ایروان و پیامدهای تغییرات بعد از جنگ اخیر قره باغ، منجر به تغییرات ژئوپولیتیکی دفعتی و محدودسازی گزینه های ترانزیتی ایران شود.

جمهوری آذربایجان نباید این واقعیت را فراموش کند که طی مدتی طولانی، ایران به عنوان یک همسایه قدرتمند و سخاوتمند، برای رفع مشکلات باکو، اقدامات و حمایت های گسترده ای انجام داده که سوآپ و کمک به نخجوان، تنها بخشی از آن است. چرا که بدون کمک های ایران، نخجوان به عنوان یک قطعه منفصل و تک افتاده جمهوری آذربایجان، در شرایط دشواری قرار می گرفت.

در پایان باید گفت، موضوع رفع اختلافات مرزی و پایبندی به آداب حُسن همجواری، موضوعی است که در وهله اول، به خود همسایگان ذینفع، یعنی ایران، آذربایجان و ارمنستان ارتباط دارد و در گام نخست، برای حل این مشکلات، نیاز به نشست سه جانبه تهران، باکو، ایوان احساس می شود.

صد البته در این میان، ایران علاوه بر ذینفعی که به خاطر اختلاف دو همسایه، منافعش در خطر قرار گرفته، می تواند نقش یک کشور استراتژیک و میانجی را بر عهده داشته باشد. کما این که در گرماگرم اختلاف و ستیز بین ارمنستان و آذربایجان، ایران بارها حُسن نیت خود و تلاش برای تشریک مساعی را به نمایش گذاشت و برای پایان دادن به اختلافات باکو – ایروان، وارد صحنه شد.

در شرایط کنونی هم، توان و حُسن نیت ایران، کمتر نشده بلکه بیشتر شده است و گزینه معقول برای همسایگان، این است که به جای پناه بردن به ابزارهای تحریک کننده همچون قراردادن دیگران در برابر عمل انجام شده و واکنش های دفعتی، راهبردهایی را در دستور کار قرار دهند که به سود آرامش و امنیت منطقه و نقل و انتقال کالا و مسافر باشد.



 و مگر می توان ریشه ظلم را با ششلول از بین  برد...؟
 به خاطر همین، وقتی پس از ترور شاه، آن نظم ناصرالدین شاهی فروریخت ایران در دریائی از ناامنی و هرج و مرج غرق شد و مردم تاسف می خوردند به نظم استبدادی ناصری!
و حاجى محمدكاظم ملك التجار به درستی گفته بود که «مردک تو مگر انوشيروان عادل را پشت دروازۀ شهر سراغ داشتى كه جانشين ناصرالدين شاه شود؟.»( مستوفی، شرح زندگانی من...ج ۲،ص ۶)

🌾چنین شد که مردم یکی از پرشکوه ترین مراسم ترحیم شاه شهیدشان را برگزار کردند و روز سوم واقعه، فوج های مردمی كه براى جشن تاجگذارى آمده بودند با موزيك عزا از جلو جنازۀ گذشتند و تمام طبقات مردم برای مجلس ترحیم، تكيۀ دولت را پر ساختند، شعرا اشعارى جانسوز در شرح واقعه سروده و حتى «عاش سعيدا و مات شهيدا» را هم براى مادۀ تاريخ فوت او پيدا كردند و شاه شهيد لقبش دادند...
اما این تنها شاعران نبودند بلکه زبان حال میلیون ها مردم در اطراف و اکناف ایران بود که ورد زبانشان این اشعار بود:


آن ميرزا رضاى قد كمانچه
زد شاه شهيد را طپانچه
و یا:
آن ميرزا رضاى قد كوتوله
زد شاه شهيد را گلوله


البته این مردم حتی اشعاری نیز حاکی از فحش ناموسی بر قاتل خواندند که استهجان شان اجازه ی نقل نمی دهد...!

✅به نظر می رسد که میرزا رضا به ریشه نزده بود بلکه کاملا به کاهدان زده بود، چون به قول شهریار:

گیرم از سرها گسست افسارها  
داغ مُهر بندگی بر ران ماست


 

 

  تصویر : رهبر فراری (جمبوری اسهالی) 

 

      واکسن  #اَبتر<< بدو(همآهنگ  ــــثبتـــ  اختلاس ازین ولایت امام دُمبه شُفصدم#رهبرنمیخواهیم

 


 

گفت: با روانه شدن بیش از 15 میلیون و  600 هزار نفر دانش آموز به سوی مدارس سال تحصیلی جدید در حالی آغاز شد که بزرگ ترین وزارتخانۀ کشور وزیر ندارد!

گفتم: اگر وزیر می داشت چه می کرد و چه می توانست بکند که حالا نکرده اند؟

گفت: هیچ!! همین کاری را می کرد که حالا می کنند!

می گویند روزی ملانصرالدّین از روستایی می گذشت. الاغش را دزدیدند. او بر فراز بلندی رفت و فریاد زد:

یا الاغم را زود برایم بیاورید یا کاری می کنم که با روستای قبلی کردم!

دزدان الاغ ترسیدند و فوراً الاغش را برایش آوردند. بعد محرمانه از او پرسیدند:

اگر الاغت را نمی آوردیم،چه می کردی؟

پاسخ داد: می رفتم یک الاغ دیگر می خریدم!!چه می توانستم بکنم؟ 

 

در این دنیای طوفانی که سکان‌دار غافل شد
نه دریا می‌شود آرام، نه امیدی به ساحل‌ شد
اگر یک ناخدا پیدا شود  در این دیار ای دوست 
ز بی‌تابی تو می‌بینی چو مرغ نیم بسمل شد
دریغا، مردمان خوابند و هر کس می‌شود بیدار
به‌ظاهر گرچه‌آزادست ولی درگیر مشکل شد 
تمام همّ ما ای دوست شده ترویج غم افسوس
میان حال ما با حال خوبان، غصه حایل شد
نمی‌فهمی چرا  از دل‌خوشی‌ها  فاصله  داریم؟
نمی‌دانی چرا  بر شادمانی، مهر  باطل  شد
مگر پاشیده‌‌ است دشمن، به سینه گرد ماتم را
که از دنیا برای ما فقط خونابه حاصل شد؟
خدا را می‌دهد بر من، کسی سر بسته پاسخ را
جهان در کام این مردم چرا زهر هلاهل شد؟
شبی  در حالتِ  رؤيا،  بگفت  یک مرشدی  دانا
به جای مردم دانا، فریب و خدعه شاغل شد 

 

 

 

 

 

  تصویر : رهبر فراری (جمبوری اسهالی) 

 

 

 

      واکسن  #اَبتر<< بدو(همآهنگ  ــــثبتـــ  اختلاس ازین ولایت امام دُمبه شُفصدم#رهبرنمیخواهیم

 

 

 

انجمن ادبی اسدالله خان(اوضاع ایران بر می گرده به اواخر رژیم پهلوی (وای به حالِ رهبر ابتر داره #بلعکس این پدیده  صادق است)  جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

 

 

معین الدین سعیدی ، نماینده چابهار گفت:


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, ــثبتـ, پائیز, مهر
[ چهارشنبه چهاردهم مهر ۱۴۰۰ ] [ 13:59 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

  انجمن ادبی اسدالله خان(ــثبتـ:اختلاس +عمآمه ، برباد ) ادبیات+جنگِ قدرت هاجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ 

معلمی  رفت قصابی تا گوشت بخرد.
 قصاب او را شناخت. جلو آمد دست او بوسید و یک صندلی آورد و گفت بفرما بنشین،
به شاگرد خود گفت: دو  کیلو گوشت گوساله  بدون استخوان، دو  کیلو گوشت گوسفندبا استخوان است و دو کیلو گوشت چرخ کرده برای آقا بگذار.
قصاب به معلم گفت :بیا تا شما را با ماشینم  برسانم .

در راه معلم از او سوال کرد: ببخشید ،من تا حالا شما را نشناختم/ ممکن است خودت معرفی کنید.
قصاب گفت :من یکی از دانش آموزان شما بودم .روزی که جدول ضرب از من سوآل کردی بلد نبودم و از مدرسه فرار کردم. رفتم کارگر قصابی و قصاب شدم. الحمدلله حالا چند مغازه قصابی و چند مزرعه و اصطبل پرورش گاو و گوسفند دارم.
معلم  گفت: کاشکی من هم آن روز با شما از مدرسه فرار کرده بودم .

انجمن ادبی (اسدالله خان) : اولاً ملت ها در کنار دولت ها طالب جنگ نیستند و نیازمند تعاملات اقتصادی فی مابین ملل جهان هستند دوم تجربه دو جنگ جهانی ونیز ابعاد جنگ سرد و جنگ بیولوژیک ثابت کرد بازنده اصلی مردم هستند پس مردم در کنار دولت‌ها نخواهند جنگید و این بررسی نشان می‌دهد که دولت ها با پیش دستی و اشراف اطلاعاتی به ضعف منابع خصوصاً آب و ذخایر انرژی براین اصل اتفاق دارند که باید به یک مدیریت واحد جهانی، کاهش جمعیت هدف و تمرکز در مناطق تعیین شده اقدام کنند.

 با این فرض در آینده با جهانی خلوت مواجه خواهیم بود چرا که حتی پروژه نفت در برابر غذا نیز که پس از اشغال عراق توسط نیروهای ناتو انجام شد رنگ باخت و مانند گذشته در فهرست اخبار وتیتر های جهانی نیست. 

 ما هرچند با جمعیت مشتاق مهاجرت از داخل مواجه ایم اما باید به این نکته توجه کنیم که این یکپارچه‌سازی و توجه به رویکرد مدیریت واحد جهانی، انسان مهاجر را در قالب همان قید و بند های فرمایشی باز خواهد کشاند. 

 تجربه عینی در همسایگی ما در افغانستان نشان داد که پس از آن کودتا که با سکوت اقوام مختلف همراه بود، جنگ داخلی اتفاق نیفتاد و از سهم خواهی به شیوه سنتی ومتداول خبری نبود. استانها یکی یکی تصرف شد ومردم خسته از چهار دهه جنگ و خونریزی چشم بر رخدادهای سیاسی بستند. این نمونه مفهومی نشانی برای سایر کشورهاست که در آن نیز فرسایش سیاسی و اقتصادی فرهنگی کار را به جایی می انجامد که مشارکت مردم در عرصه های مختلف کاهش شدیدی خواهد داشت و این بی توجهی بستر را برای مدیریت واحد جهانی مهیا می کند. ما امروز شاهدیم استمرار پروژه وعده‌ها وکشدار شدن روند توسعه سراب گونه یکی از تاثیر گذار ترین آیتم در این برهه زمانی است.

ایران کشور قدرتمندی است و برای پاسداری از مرزها و حریم های قانونی تجارت و تردد مسافر، زیر بار حرف زور نمی رود و اجازه نمی دهد که هیچ کشوری، طرح ها و الگوهایی پیاده کند که معادل قراردادن دیگران در برابر عمل انجام شده باشد. بنابراین در ماجرای مسدودسازی اخیر نیز، تهران هیچگاه نخواهد پذیرفت که اختلافات مرزی باکو – ایروان و پیامدهای تغییرات بعد از جنگ اخیر قره باغ، منجر به تغییرات ژئوپولیتیکی دفعتی و محدودسازی گزینه های ترانزیتی ایران شود.

جمهوری آذربایجان نباید این واقعیت را فراموش کند که طی مدتی طولانی، ایران به عنوان یک همسایه قدرتمند و سخاوتمند، برای رفع مشکلات باکو، اقدامات و حمایت های گسترده ای انجام داده که سوآپ و کمک به نخجوان، تنها بخشی از آن است. چرا که بدون کمک های ایران، نخجوان به عنوان یک قطعه منفصل و تک افتاده جمهوری آذربایجان، در شرایط دشواری قرار می گرفت.

در پایان باید گفت، موضوع رفع اختلافات مرزی و پایبندی به آداب حُسن همجواری، موضوعی است که در وهله اول، به خود همسایگان ذینفع، یعنی ایران، آذربایجان و ارمنستان ارتباط دارد و در گام نخست، برای حل این مشکلات، نیاز به نشست سه جانبه تهران، باکو، ایوان احساس می شود.

صد البته در این میان، ایران علاوه بر ذینفعی که به خاطر اختلاف دو همسایه، منافعش در خطر قرار گرفته، می تواند نقش یک کشور استراتژیک و میانجی را بر عهده داشته باشد. کما این که در گرماگرم اختلاف و ستیز بین ارمنستان و آذربایجان، ایران بارها حُسن نیت خود و تلاش برای تشریک مساعی را به نمایش گذاشت و برای پایان دادن به اختلافات باکو – ایروان، وارد صحنه شد.

در شرایط کنونی هم، توان و حُسن نیت ایران، کمتر نشده بلکه بیشتر شده است و گزینه معقول برای همسایگان، این است که به جای پناه بردن به ابزارهای تحریک کننده همچون قراردادن دیگران در برابر عمل انجام شده و واکنش های دفعتی، راهبردهایی را در دستور کار قرار دهند که به سود آرامش و امنیت منطقه و نقل و انتقال کالا و مسافر باشد.



 و مگر می توان ریشه ظلم را با ششلول از بین  برد...؟
 به خاطر همین، وقتی پس از ترور شاه، آن نظم ناصرالدین شاهی فروریخت ایران در دریائی از ناامنی و هرج و مرج غرق شد و مردم تاسف می خوردند به نظم استبدادی ناصری!
و حاجى محمدكاظم ملك التجار به درستی گفته بود که «مردک تو مگر انوشيروان عادل را پشت دروازۀ شهر سراغ داشتى كه جانشين ناصرالدين شاه شود؟.»( مستوفی، شرح زندگانی من...ج ۲،ص ۶)

🌾چنین شد که مردم یکی از پرشکوه ترین مراسم ترحیم شاه شهیدشان را برگزار کردند و روز سوم واقعه، فوج های مردمی كه براى جشن تاجگذارى آمده بودند با موزيك عزا از جلو جنازۀ گذشتند و تمام طبقات مردم برای مجلس ترحیم، تكيۀ دولت را پر ساختند، شعرا اشعارى جانسوز در شرح واقعه سروده و حتى «عاش سعيدا و مات شهيدا» را هم براى مادۀ تاريخ فوت او پيدا كردند و شاه شهيد لقبش دادند...
اما این تنها شاعران نبودند بلکه زبان حال میلیون ها مردم در اطراف و اکناف ایران بود که ورد زبانشان این اشعار بود:


آن ميرزا رضاى قد كمانچه
زد شاه شهيد را طپانچه
و یا:
آن ميرزا رضاى قد كوتوله
زد شاه شهيد را گلوله


البته این مردم حتی اشعاری نیز حاکی از فحش ناموسی بر قاتل خواندند که استهجان شان اجازه ی نقل نمی دهد...!

✅به نظر می رسد که میرزا رضا به ریشه نزده بود بلکه کاملا به کاهدان زده بود، چون به قول شهریار:

گیرم از سرها گسست افسارها  
داغ مُهر بندگی بر ران ماست


 

 

  تصویر : رهبر فراری (جمبوری اسهالی) 

 

      واکسن  #اَبتر<< بدو(همآهنگ  ــــثبتـــ  اختلاس ازین ولایت امام دُمبه شُفصدم#رهبرنمیخواهیم

 

 


برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, ــثبتـ, اختلاس, عمآمه
[ چهارشنبه چهاردهم مهر ۱۴۰۰ ] [ 0:45 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

 جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان  #تمثیل (غزل)  ـــثبتـــ دوبیتی ــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

کجاست دولت آنم که یار من باشد؟

ز خود کناره گزیند  کنار من باشد

 

اگر شراب خورد ساقی عدن باشد

اگر به خواب رود در کنار من باشد 

غرور حسن کجا می دهد ترا رخصت؟

که مرهم جگر داغدار من باشد 

مرا به نیم نگه شرمسار می سازد

چرا که روز جزا شرمسار من باشد؟ 

ز ساده لوحی امید چشم آن دارم

که چون شکار تو گردم شکار من باشد 

عجب که آینه گیری ز دست آینه دار

اگرچــه با خبر از انتظار من باشد 

ز شرم عشق همان ناامیدیم برجاست

اگر چه در دل امیدوار من باشد 

ترا که هست دو صد کار غیر پرکاری

کجا به فکر سرانجام کار من باشد؟

 جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان  #تمثیل (غزل)  ـــثبتـــ دوبیتی ــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، ـــــــثبتـــــ، خصوصی(خاص)، مناسبت، موسیقی
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, ــثبتـ, اختلاس, عمآمه
ادامه مطلب
[ جمعه نهم مهر ۱۴۰۰ ] [ 11:18 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

انجمن ادبی اسدالله خان(لبانِ مستِ نیلوفر شراب است)  جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

زررر زززر های خمینی  لعنت الله :به کرخت های جهان بگویید کرخت نباشند. این کرخت های کوفتی فقط بلدند گناه کنند! من کار و کاسبی آنان را کرخت خواهم کرد. من به پشتوانه امدادهای غیبی از کرختی بی نیازتان میکنم. به کرختی راضی نباشین. بله این حق شماست که کرخت باشین. لاکن اینها کافی نیست. من میگذارم دهنتون آن کرختی های این کرختی ها را...... خخخخ 🤧😫 ببخشید واقعن نمیتونم ادامه بدم😭

تا از پل شاعری گذشته  خرتان    اوضاع وطن شده به تخمِ چپتان

قطعنامه شده جام بدان اَبترتان     اما خفقان گرفته آن رهبرتان

 جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان  #تمثیل (شراب)  ـــثبتـــ دوبیتی ــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

شرابی کز لب ساقی حلال است

زِجـامِ بــاده یِ باقی  ملال است

که سیب وُ خوشهء انگور وُ گندم

شـراب کشور یاغـی  زلال است

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان  #تمثیل (شراب)  ـــثبتـــ دوبیتی ــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

 

  واکسن  << بدو(همآهنگ  ــــثبتـــ  اختلاس ازین ولایت  ـــثبتــ=> ( ریش=اَبتر)بدون شرح

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 انجمن ادبی اسدالله خان(ــثبتـ:اختلاس عمآمه ، برباد ) خبر آینده پیش بینی جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

 

شب است و در شب من، خوش نشینی قشنگ 

به بوسه از لب من،خوشه می نشینی  قشنگ  

تو را به جلوه فروشی نیاز نیست، ای گل 

که غنچه ای تو و در خودنشینی قشنگ  

تومهر را همه با مهر می دهی پاسخ
صدای عشقی و طبع طنینی قشنگ
 

اگر تو میشکنی لیلیانه، کاسه ی من
چه غم که شیوه ی دلبر گزینی قشنگ 
 

میان هستم و شک میکنم پلی است، وگر
به عشق شک نکنی، بی یقینی‌قشنگ 
 

میان این همه یاس و سمن، گل! ای گل من! 
به جلوه آمدن یاسمینی قشنگ 
 

تو هرچه می کنی ای یار! دوستت دارم
که نازنینی و هر نازنینی‌ قشنگ 

به این لطیف، آن تن زيبای پارسی است، اگر
به چشمم این همه دیبای چینی قشنگ ، 
 

فرشته عشق نداند به آسمان چه روم
برای من، تو و عشق زمینی‌ قشنگ 

 

 مستِ شراب بهاره)  جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ


موضوعات مرتبط: غزل، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان، موسیقی، ادبی- شعر، کاتب ویژه
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, ــثبتـ, عمآمه, برباد
[ یکشنبه بیست و هشتم شهریور ۱۴۰۰ ] [ 17:38 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

زررر ززز های خمینی  لعنت الله :به کرخت های جهان بگویید کرخت نباشند. این کرخت های کوفتی فقط بلدند گناه کنند! من کار و کاسبی آنان را کرخت خواهم کرد. من به پشتوانه امدادهای غیبی از کرختی بی نیازتان میکنم. به کرختی راضی نباشین. بله این حق شماست که کرخت باشین. لاکن اینها کافی نیست. من میگذارم دهنتون آن کرختی های این کرختی ها را...... خخخخ 🤧😫 ببخشید واقعن نمیتونم ادامه بدم😭

تا از پل شاعری گذشته  خرتان    اوضاع وطن شده به تخمِ چپتان

قطعنامه شده جام بدان اَبترتان     اما خفقان گرفته آن رهبرتان

 جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان  #تمثیل (شراب)  ـــثبتـــ دوبیتی ــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

شرابی کز لب ساقی حلال است

زِجـامِ بــاده یِ باقی  ملال است

که سیب وُ خوشهء انگور وُ گندم

شـراب کشور یاغـی  زلال است

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان  #تمثیل (شراب)  ـــثبتـــ دوبیتی ــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

 

  واکسن  << بدو(همآهنگ  ــــثبتـــ  اختلاس ازین ولایت  ـــثبتــ=> ( ریش=اَبتر)بدون شرح

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 انجمن ادبی اسدالله خان(ــثبتـ:اختلاس عمآمه ، برباد ) خبر آینده پیش بینی جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

 


برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, ــثبتـ, عمآمه, برباد
ادامه مطلب
[ پنجشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۰ ] [ 17:31 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

  انجمن ادبی اسدالله خان(ــثبتـ:واکسن +عمآمه ، #تاج) خبر آینده+ پیش بینی جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 


اي کساني كه انقلاب کردین،لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید.

1- تفاوت "حضرت والا" و "حضرت آقا" را توضیح دهید!

2- دو کلمه "مقام عظمای ولایت" و "شاهنشاه آریا مهر" را تعریف کنید!
3- معنی عبارتهای " جانم فدای رهبر" و " جان نثار" را به طور خلاصه شرح دهید!
4- دو کلمهء "بیت" و "کاخ" چه تفاوتهایی دارند؟!
5- تفاوت دو گروه "عاشق ولایت" و "فدوی" را در چند سطر توضیح دهید!
6- "بنیاد پهلوی" و "بنیاد علوی" چه تفاوتی دارند؟
7- جمله " سلطنت عطیه ای است الهی " چه رابطه ای با عبارت "مقام عظمای ولایت جانشین امام زمان" دارد ؟
8- تفاوت "رای ملوکانه " با "حکم حکومتی" کدام است؟
9-فرق "شاهرود"با "امامرود" را بیان کنید.
10- "بندر امام" با "بندر شاه" چه تفاوتی دارد ؟!
و نهايتاً فرق عمامه با تاج ؟!

🔵پاسخ به شبهه:
1⃣تفاوت "حضرت والا" و "حضرت آقا" را توضیح دهید!

حضرت والا می گفت من ظل الله (سایه خدا) هستم، حضرت آقا میگه من بنده خدا هستم.

2⃣دو کلمه "مقام عظمای ولایت" و "شاهنشاه آریا مهر" را تعریف کنید!

* مقام عظمای ولایت، اگه حتی یه نگاه حرام بکنه از ولایت میفته.

شاهنشاه آریامهر، نصف شبها در ماه محرم جلوی دوربین ها عرق میخوره و خاطرات زن بارگی هاش، پرفروش ترین کتاب های تاریخیه.

3⃣معنی عبارتهای " جانم فدای رهبر" و " جان نثار" را به طور خلاصه شرح دهید!
* رهبر میفرماید، نگویید جانم فدای رهبر. بگویید جانم فدای اسلام. شاهنشاه وقتی جهان پهلوان تختی دستشو نبوسید، گفت دیگه کشتی نگیر. بعدشم مشکوک به قتل رسید.

4⃣دو کلمهء "بیت" و "کاخ" چه تفاوتهایی دارند؟!
* ️بیت مثل خانه های فقرای ایرانه. کاخ جاییه که شبیهشو هیشکی بجز شاه نداره.

5⃣تفاوت دو گروه "عاشق ولایت" و "فدوی" را در چند سطر توضیح دهید!
* عاشق ولایت، عاشق اسلامه. فدوی عاشق چشم و ابرو و مال و مقام شاهه.

6⃣"بنیاد پهلوی" و "بنیاد علوی" چه تفاوتی دارند؟

* بنیاد پهلوی مال خانواده سلطنت بود، بعد از انقلاب شد مال مستضعفین (همان بنیاد علوی)

7⃣جمله " سلطنت عطیه ای است الهی " چه رابطه ای با عبارت "مقام عظمای ولایت جانشین امام زمان" دارد ؟

* پاسخ سوال دوم برای اینجا نیز بکار میرود، مقام عظمای ولایت، اگه حتی یه نگاه حرام بکنه از ولایت میفته.
شاهنشاه آریامهر، نصف شبها در ماه محرم جلوی دوربین ها عرق میخوره و خاطرات زن بارگی هاش، پرفروش ترین کتاب های تاریخیه.

8⃣تفاوت "رای ملوکانه " با "حکم حکومتی" کدام است؟
* ️رای ملوکانه را هوا و هوس شاه صادر میکنه. حکم حکومتی برای حل بن بست ها بر اساس حکم قرآن و شرعه.

9⃣فرق "شاهرود"با "امامرود" را بیان کنید.
* ️جفتشون برای اسلام و ایران، صدها شهید دادند.

🔟"بندر امام" با "بندر شاه" چه تفاوتی دارد ؟!
️* بندر امام برای مردم کار میکنه. بندر شاه برای شاه.

و نهايتاً فرق عمامه با تاج ؟!
️* عمامه لباس پیغمبره، تاج سمبل ستمگران و متکبران. این کجا و آن کجا؟.

 انجمن ادبی اسدالله خان(ــثبتـ:واکسن +عمآمه ، #تاج ) خبر آینده+ پیش بینی جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 


موضوعات مرتبط: سیاسی، طنز تلخ، عکس(تصویر)، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان، کاتب ویژه
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, ــثبتـ, واکسن, عمآمه
[ دوشنبه چهارم مرداد ۱۴۰۰ ] [ 0:0 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

 انجمن ادبی اسدالله خان(ــثبتـ:واکسن +عمآمه ، برباد ) خبر آینده+ پیش بینی جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

[تعجب] کجای کاری :  تجربه نشون داده  واکسن کازم = پول لازم (خیلی هم خوب روی افراد مسن اثر می کند .[تعجب][تشویش]

[تعجب]اولاً  : سریع بدون رد خور  عمل می کند . و افراد مسن را از رده خارج می کند .[تعجب][تشویش]
[خنده]دویماً : حقوق ، یارانه ، (آلودگی هوا ) رفع ازدیاد جمعیت می شود.[تعجب][تعجب]سیماً : اشتغال و درآمد زائی  فوق العاده ای  برای شهرداری  و آرامستان های ایران ایجاد می کند که بهتر از پول نفت و جایگزین خوبی است.[تشویش]
[تعجب]چارم ، پنجم و الی آخر : [تعجب]از تولید به مصرف است.[تشویش][خنده]


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، طنز تلخ، ـــــــثبتـــــ، مناسبت، حکایت،روایت، ادبی- شعر
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, ــثبتـ, واکسن, عمآمه
[ یکشنبه سوم مرداد ۱۴۰۰ ] [ 21:23 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اسدالله خان : علاقمند اجتماعی- سیاسی+ سیاست روز +طنز تلخ روزگار نامناسب  بروفق مرادِ  حاکمان و زیر نظر لاشخوران مفسد جهت چپاول اموال و زیر پاگذاشتن (عدالت اجتماعی ) برای نیل به قدرت روز افزونِ دنیای  واپس گرا و اسلامِ به تحریف کشیده شده برای اقتدار گداصفتان تازه به دوران رسیده به مصداق( وای به روزی که گدا معتبر شود) روضه خوان هائی که در سر هرکوچه پاتق گدا ئی خود را به نوچه های خود سرقفلی می دادند تا جای دیگری را در چنته خود در آورند ، امروزه کشور را به خاک سیاه نشانده اند تا تلافی حقارت روزهای گدائی خود را در آورند ، سربازی نرفته اند و مردم  را به اجباری می برند ، نیمی از جامعه را که ناموسان مردم هستند را در درجه دوم از انسانیت محسوب می کنند ، به رسم چپاول خود ساخته ولی امر جامعه جهانی و(حومه) خود راخطاب می کنند .
  مستضعفین عالم را تحریک به ستیزه جوئی می کنند تا در جهان اسم ورسم پیدا کنند .غم واندوه را مسلک خود ساخته ودر پسِ پرده به عیاشی و خوشگذرانی ولذت طلبی پنهانی مشغول باشند حکومت سلطنتی برای خود رقم زده اند تا بر جهانیان سلطه پیدا کنند، این ماه ِ محاق روز از پس پرده بیرون خواهد آمد و رسوائی  چندین ساله خود را عیان خواهد کرد وآنگاه پس از آن جهانیان به تحقیق خواهند فهمید که طشت رسوائی این اَرازل و اُوباش چه خون هائی را به ناحق بر زمین ریخته اند و چگونه خونخواران ندای ننه من قریبم سرداده اند و با نام اسلام و سپر قرار دادن  خون به ناحق ریخته جوانان ، قرآن ها بر سر نیزه کرده اند که اسلام در خطر است و اینک  این مدعیان اسلام خود بزرگترین خطر برای جوامع مذهبی و باطلاق گسترده وعمیقی در جهان ایجاد کرده اند که واقعیت مذهب ومرام را زیر سئوال برده اند .به امید روزی که از تیر های برق در معابر عمومی آویزان شوند .تف وُ لعنت سرتا پایشان را فرا گیرد  .ندای آزادی بشر  در سراسر جهان  به گوش رسد...
لینک دوستان
لینک های مفید