.«ـــــــــــثبتـــــ سابق»کاتب ویژه اسدالله خان کاتب <head> <title>انجمن ادبی اسدالله خان

انجمن ادبی اسدالله خان
ادبی ، فرهنگی ، اجتماعی 
قالب وبلاگ

از كرامات شيخ ما:

انجمن ادبی اسدالله خان#تمثیل(چارپا)ـــثبتـــ دوبیتی ـــثبتـــ

هم رونق زمان شما نیز بگذرد

وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب

بر دولت آشیان شما نیز بگذرد

باد خزان نکبت ایام ناگهان

بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد

آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام

بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد

ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز

این تیزی سنان شما نیز بگذرد

چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد

بیداد ظالمان شما نیز بگذرد

در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت

این عوعو سگان شما نیز بگذرد

آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست

گرد سم خران شما نیز بگذرد

بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت

هم بر چراغدان شما نیز بگذرد

زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت

ناچار کاروان شما نیز بگذرد

ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن

تأثیر اختران شما نیز بگذرد

این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید

نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد

بیش از دو روز بود از آن دگر کسان

بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد

بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم

تا سختی کمان شما نیز بگذرد

در باغ دولت دگران بود مدتی

این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد

آبی‌ست ایستاده درین خانه مال و جاه

این آب ناروان شما نیز بگذرد

ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع

این گرگی شبان شما نیز بگذرد

پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست

هم بر پیادگان شما نیز بگذرد

ای دوستان خوهم که به نیکی دعای سیف

یک روز بر زبان شما نیز بگذرد

عکس پروفایل آذر ماه | متن و عکس نوشته های زیبا برای آذر ماهی ها

چارپائی به این بزرگی گفت : حرف های برای مردُم مُفت

مرغ نر را خروس می گویند زن نو را عروس می گویند
نمد سبزوار از پشم است
زیر ابروی مردمان چشم است
آنچه در چشم می رود خواب است
آنچه در جوی می دود آب است!
از كرامات شيخ ما چه عجب! پــ
نجه را باز كرد و گفت یِ وجب
از کرامات شيخ ما اين‌ است
شيره را خورد و گفت شيرين‌ است
یک کرامات دیگرم دارد
ابر را دید و گفت می بارد
در سمرقند گربه دم دارد
در بخارا الاغ سُم دارد
دست دارای پنج انگشت است
متضاد جلو، همان پشت است

چارپائی چنین سخن ها سُفت :چون دبیری به مصلحت می خُفت

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان #تمثیل (چارپا) ـــثبتـــ دوبیتی ــثبتـــجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

شرابی کز لب ساقی حلال است

زِجـامِ بــاده یِ باقی ملال است

که سیب وُ خوشهء انگور وُ گندم

شـراب کشور یاغـی زلال است

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ انجمن ادبی اسدالله خان #تمثیل (شراب) ـــثبتـــ دوبیتی ــثبتـــ

واکسن << بدو(همآهنگ ــــثبتـــ اختلاس ازین ولایت ـــثبتــ=> ( ریش=اَبتر)بدون شرح


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ، شعر، تصویر(عکس)، موقت، عکس(تصویر)
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, زندان, اوین, دوستانِ
ادامه مطلب
[ سه شنبه سیزدهم دی ۱۴۰۱ ] [ 12:53 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

انجمن ادبی اسدالله خان (زندان (اوین)دوستانِ: ـــثبتــــ)ایران (هک)هزار وُ چارصدوُ یک جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

️امروز مصادف است با انقراض حكومت قاجاريه و آغاز سلطنت رضا‌خان پهلوی در ۱۳۰۴ ه.ش.
در این روز، گروهی از نمایندگان مجلس پنجم، ماده واحده ‌ای را به مجلس بردند که در آن، خواستار انتقال قدرت از قاجاریه به پهلوی شده بودند، رضاخان در این زمان، فضایی بوجود آورده بود که قزاقان بر تمام طبقات اجتماعی از جمله نمایندگان مجلس شاخ و شانه می کشیدند و حسابی نمایندگان مجلس را مرعوب ساخته و از روزهای قبل، نمایندگان مجلس را آماده برای دادن رای مثبت به این ماده واحد ساخته بودند. ماده واحده این بود:
«مجلس به خاطر سعادت ملت، خلع قاجار را اعلام و اداره موقت کشور را در محدوده قانون اساسی و قوانین نافذ به آقای رضاخان پهلوی منتقل می‌ کند».
در رای گیری برای خلع قاجارها، ۸۰ نماینده از مجموع ۸۵ نماینده مجلس به لایحه خلع سلسله قاجاریه رأی مثبت دادند و تنها 5 نفر رای منفی دادند، این 5 نفر مخالف که در آن روز حساس، خطر کردند اینها بودند:
دکتر محمد مصدق، سیدحسن مدرس، یحیی دولت آبادی، حسین علایی و سیدحسن تقی زاده.

♦️اما مستدل ترین و طولانی ترین نطق در مخالفت با شاه شدن رضاخان را دکتر مصدق ایراد کرد و البته گذشته زمان، پیش بینی او را اثبات کرد که اگر آن مجلس به آن سخنان او توجه می کرد شاید مسیر آینده تاریخ ایران به راهی متفاوت می رفت.
فشرده سخنان مصدق اینست که: رضاخان در مسند نخست وزیری خدماتی کرده و بهتر است در همین مسند بماند و به خدماتش ادامه دهد اما او شاه گردد، همه کاره و مستبد خواهد شد و در اینصورت، ما بعد از بیست سال خون‌ دادن در راه مشروطه‌ و آزادى‌ به قهقرا می رویم، چرا که در زنگبار نیز تمام قدرت را بدست یک فرد نمی دهند...


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، تصویر(عکس)، متفرقه، عکس(تصویر)، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, زندان, اوین, دوستانِ
ادامه مطلب
[ دوشنبه نهم آبان ۱۴۰۱ ] [ 19:11 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

انجمن ادبی اسدالله خان (غزل (نگار)دوستانِ: ـــثبتــــ)ایران (با دشمنان)هزار وُ چارصد جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

اعضای شورای نگهبان که حامی سرسخت اختلاس بودند چطور؟

خوش آن تبی که تو بودی ومن دچارتو بودم
تو مقصدم شده بودی و رهسپار تو بودم

به سوی جاده گشودم تمام پنجره هارا
منی که با همه جانم در انتظار تو بودم

تمام زندگیم شد همان نگاه قشنگت
درآن شبی که غریبانه درکنار تو بودم

نگاه من به تو بود و نگاه تو به نگارت
به ناله گفتمت ای کاش که من نگار تو بودم

اگر تو دردمنی پس چه حاجتم به مداوا
خوشا تبی که توبودی، ومن دچار تو بودم

 صبح بخیر عاشقانه به همسر

دوباره به آفتاب سلامی دوباره دادم!

سلام می‌کنم به باد

به بادبادک و بوسه
به سکوت و سوال

و به گلدانی

که خواب ِگل ِهمیشه بهار می بیند!

به چراهای کودکی

به چال‌های مهربان ِگونه‌ی تو!

به یک سلام ِ سرسری راضیم!
آخر چرا سکوت می‌کنی؟

عکس عاشقانه برای وبلاگ, عکس های عاشقانه 93, عکس های متحرک عاشقانه 2014

گفتم شعاع چشمت راهِ سرابِ عشق است

گفتا که برنگردد هرکس خرابِ عشق است

گفتم بــه گِــرد رویـت پــروانه می زند پر
گفتا که بال وپرها باز ازشتاب عشق است

گفتــم لبـت همـانا انگــورِ صــادراتی ست
گفتا اگـر بـدانی شـط ِ شـرابِ عشق است

گفتـم کـه تاب زلفـت مجنـون کنـد صبا را
گفتا به نازِ لیلی در پیچ وتابِ عشق است

گفتم که"ماه من شو" از چهره پرده بردار

گفتا که‌ روی خوبان زیرِ نقابِ عشق است

گفتم کـه شعرِ حافظ آتش بـه جانم افکند

گفتابگو که خواجه عالیجنابِ عشق است

گفتم که شک ندارم بانـو ی ـــثبتــــ هستی

گفتا سکوت مبهم رمـز جوابِ عشق است

در دنیای کذائی ایرانیان (سگ) سیاه سفید نداره!!!


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, غزل, نگار, دوستانِ
ادامه مطلب
[ یکشنبه هشتم آبان ۱۴۰۱ ] [ 15:30 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اسدالله خان : علاقمند اجتماعی- سیاسی+ سیاست روز +طنز تلخ روزگار نامناسب  بروفق مرادِ  حاکمان و زیر نظر لاشخوران مفسد جهت چپاول اموال و زیر پاگذاشتن (عدالت اجتماعی ) برای نیل به قدرت روز افزونِ دنیای  واپس گرا و اسلامِ به تحریف کشیده شده برای اقتدار گداصفتان تازه به دوران رسیده به مصداق( وای به روزی که گدا معتبر شود) روضه خوان هائی که در سر هرکوچه پاتق گدا ئی خود را به نوچه های خود سرقفلی می دادند تا جای دیگری را در چنته خود در آورند ، امروزه کشور را به خاک سیاه نشانده اند تا تلافی حقارت روزهای گدائی خود را در آورند ، سربازی نرفته اند و مردم  را به اجباری می برند ، نیمی از جامعه را که ناموسان مردم هستند را در درجه دوم از انسانیت محسوب می کنند ، به رسم چپاول خود ساخته ولی امر جامعه جهانی و(حومه) خود راخطاب می کنند .
  مستضعفین عالم را تحریک به ستیزه جوئی می کنند تا در جهان اسم ورسم پیدا کنند .غم واندوه را مسلک خود ساخته ودر پسِ پرده به عیاشی و خوشگذرانی ولذت طلبی پنهانی مشغول باشند حکومت سلطنتی برای خود رقم زده اند تا بر جهانیان سلطه پیدا کنند، این ماه ِ محاق روز از پس پرده بیرون خواهد آمد و رسوائی  چندین ساله خود را عیان خواهد کرد وآنگاه پس از آن جهانیان به تحقیق خواهند فهمید که طشت رسوائی این اَرازل و اُوباش چه خون هائی را به ناحق بر زمین ریخته اند و چگونه خونخواران ندای ننه من قریبم سرداده اند و با نام اسلام و سپر قرار دادن  خون به ناحق ریخته جوانان ، قرآن ها بر سر نیزه کرده اند که اسلام در خطر است و اینک  این مدعیان اسلام خود بزرگترین خطر برای جوامع مذهبی و باطلاق گسترده وعمیقی در جهان ایجاد کرده اند که واقعیت مذهب ومرام را زیر سئوال برده اند .به امید روزی که از تیر های برق در معابر عمومی آویزان شوند .تف وُ لعنت سرتا پایشان را فرا گیرد  .ندای آزادی بشر  در سراسر جهان  به گوش رسد...
لینک دوستان
لینک های مفید