.«ـــــــــــثبتـــــ سابق»کاتب ویژه اسدالله خان کاتب <head> <title>انجمن ادبی اسدالله خان

انجمن ادبی اسدالله خان
ادبی ، فرهنگی ، اجتماعی 
قالب وبلاگ

انجمن ادبی اسدالله خان (زندان (اوین)دوستانِ: ـــثبتــــ)ایران (هک)هزار وُ چارصد وُیک

️امروز مصادف است با انقراض حكومت قاجاريه و آغاز سلطنت رضا‌خان پهلوی در ۱۳۰۴ ه.ش.
در این روز، گروهی از نمایندگان مجلس پنجم، ماده واحده ‌ای را به مجلس بردند که در آن، خواستار انتقال قدرت از قاجاریه به پهلوی شده بودند، رضاخان در این زمان، فضایی بوجود آورده بود که قزاقان بر تمام طبقات اجتماعی از جمله نمایندگان مجلس شاخ و شانه می کشیدند و حسابی نمایندگان مجلس را مرعوب ساخته و از روزهای قبل، نمایندگان مجلس را آماده برای دادن رای مثبت به این ماده واحد ساخته بودند. ماده واحده این بود:
«مجلس به خاطر سعادت ملت، خلع قاجار را اعلام و اداره موقت کشور را در محدوده قانون اساسی و قوانین نافذ به آقای رضاخان پهلوی منتقل می‌ کند».
در رای گیری برای خلع قاجارها، ۸۰ نماینده از مجموع ۸۵ نماینده مجلس به لایحه خلع سلسله قاجاریه رأی مثبت دادند و تنها 5 نفر رای منفی دادند، این 5 نفر مخالف که در آن روز حساس، خطر کردند اینها بودند:
دکتر محمد مصدق، سیدحسن مدرس، یحیی دولت آبادی، حسین علایی و سیدحسن تقی زاده.

♦️اما مستدل ترین و طولانی ترین نطق در مخالفت با شاه شدن رضاخان را دکتر مصدق ایراد کرد و البته گذشته زمان، پیش بینی او را اثبات کرد که اگر آن مجلس به آن سخنان او توجه می کرد شاید مسیر آینده تاریخ ایران به راهی متفاوت می رفت.
فشرده سخنان مصدق اینست که: رضاخان در مسند نخست وزیری خدماتی کرده و بهتر است در همین مسند بماند و به خدماتش ادامه دهد اما او شاه گردد، همه کاره و مستبد خواهد شد و در اینصورت، ما بعد از بیست سال خون‌ دادن در راه مشروطه‌ و آزادى‌ به قهقرا می رویم، چرا که در زنگبار نیز تمام قدرت را بدست یک فرد نمی دهند...

سر نیزه ها به گردن قرآن مجدد است


تجدیدظلم درزمانه ی ایمان مجدد است

چیزی نمانده است که از دستمان نرفت
سرچشمه ها سراسر ایران مجدد است

دیگر به نام لاله به جایی نمی رسید
کار از فروش خون شهیدان مجدد است

نِــرخ خدای نان ز سر سفره کوچ کرد
ارزش برای نان شب از جان مجدد است

یعنی برای ما سخن از حق مگو برو
دوران حق فروشی شیطان مجدد است

ما مُــرغِ عید وُ عزا در کمیته هــا
مرغ از قفس پریده و دوران مجدد است

باید دوباره با عدالت یکسان سلام کرد
شب های پیام والی وُ سلطان مجدد است

دیــوار تـــرس مردم بیـچاره ریخته
فریاد می زنند، زمستان مجدد است

تهدید می کنید : مگر ناشنیده اید
از خاندان گذشتن وُ از جان مجدد است

صبح آمده ست و لحظه ی تحویل روشنی
دیگر تــمام دین پریشان مجدد است

از عمروعاص خویش بپرسید و بشنوید
آغــاز نیزه کردن قرآن مجدد است


ادامه مطلب

موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ، شعر، تصویر(عکس)، موقت، عکس(تصویر)
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, زندان, اوین, دوستانِ
[ سه شنبه سیزدهم دی ۱۴۰۱ ] [ 12:53 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اسدالله خان : علاقمند اجتماعی- سیاسی+ سیاست روز +طنز تلخ روزگار نامناسب  بروفق مرادِ  حاکمان و زیر نظر لاشخوران مفسد جهت چپاول اموال و زیر پاگذاشتن (عدالت اجتماعی ) برای نیل به قدرت روز افزونِ دنیای  واپس گرا و اسلامِ به تحریف کشیده شده برای اقتدار گداصفتان تازه به دوران رسیده به مصداق( وای به روزی که گدا معتبر شود) روضه خوان هائی که در سر هرکوچه پاتق گدا ئی خود را به نوچه های خود سرقفلی می دادند تا جای دیگری را در چنته خود در آورند ، امروزه کشور را به خاک سیاه نشانده اند تا تلافی حقارت روزهای گدائی خود را در آورند ، سربازی نرفته اند و مردم  را به اجباری می برند ، نیمی از جامعه را که ناموسان مردم هستند را در درجه دوم از انسانیت محسوب می کنند ، به رسم چپاول خود ساخته ولی امر جامعه جهانی و(حومه) خود راخطاب می کنند .
  مستضعفین عالم را تحریک به ستیزه جوئی می کنند تا در جهان اسم ورسم پیدا کنند .غم واندوه را مسلک خود ساخته ودر پسِ پرده به عیاشی و خوشگذرانی ولذت طلبی پنهانی مشغول باشند حکومت سلطنتی برای خود رقم زده اند تا بر جهانیان سلطه پیدا کنند، این ماه ِ محاق روز از پس پرده بیرون خواهد آمد و رسوائی  چندین ساله خود را عیان خواهد کرد وآنگاه پس از آن جهانیان به تحقیق خواهند فهمید که طشت رسوائی این اَرازل و اُوباش چه خون هائی را به ناحق بر زمین ریخته اند و چگونه خونخواران ندای ننه من قریبم سرداده اند و با نام اسلام و سپر قرار دادن  خون به ناحق ریخته جوانان ، قرآن ها بر سر نیزه کرده اند که اسلام در خطر است و اینک  این مدعیان اسلام خود بزرگترین خطر برای جوامع مذهبی و باطلاق گسترده وعمیقی در جهان ایجاد کرده اند که واقعیت مذهب ومرام را زیر سئوال برده اند .به امید روزی که از تیر های برق در معابر عمومی آویزان شوند .تف وُ لعنت سرتا پایشان را فرا گیرد  .ندای آزادی بشر  در سراسر جهان  به گوش رسد...
لینک دوستان