.«ـــــــــــثبتـــــ سابق»کاتب ویژه اسدالله خان کاتب <head> <title>انجمن ادبی اسدالله خان

انجمن ادبی اسدالله خان
ادبی ، فرهنگی ، اجتماعی 
قالب وبلاگ

انجمن بانوان (پیغمبر بانوان =>مخزن الاسرار نظامی) حماسه بسته ای( غیرِ) غیر مستقیم

انجمن بانوان » دی : زِّررر زّرر حکمان این دوران : حماسه هسته ای بزند

اگر (آغآ) دو بــسته ای بــزند دَم به دَم :از حماسه ای بزند

دورِ منقل نشسته فرمودست : سوی دژمن (نشسته)ای بزند

مجلس مصلحت نگهبان است : با دُرشکه کالسکه ای بزند

جمعه ها نه سه شنبه ها شاید : شیخ گریان خطبه ای بزند

شده کُتلِــت تمامِ مش قاسم سـریال خُجســته ای بزند

زاهدی هم ستاره باران شد اصفهونی : تـرانه ای بزند

وارثــانِ : کلیم وُ ابراهـــیم پــسرانِ هَــنیــه ای بزند

حتماً آن مش حسینِ (واشیتون) (وانشان) رفت پیاله ای بزند

دور مَــنقل تمامِ نئشـــگیان خستگی رفت : هسته ای بزند

شده صادر تمامِ (دین اسلام) شــاید( آغآ )دوباره ای بزند

زِّرر زِرر حاکمان این دوران نقطه زن های بسته ای بزند

در خیال حاکمان کابوس می آیدبکار
ملت مظلوم را مایوس می آید بکار

عشق مدتهاست در این مملکت کاری نبود
عشق را در عهد دقیانوس می آید بکار

نور دانش بر جوانان راه را کج کرده است
پیرمردی خسته و فانوس می آید بکار

گفته بودم : آبِ دریا را اگر نتوان کشید
مملکت را آبِ اقیانوس می آید بکار

عشق اگر ننشسته بر اشعار شعر شاعری
مکتب وُ فرمول جالینوس می آید بکار

گرچه دُژمن صحبتش افکاری از جاسوس بود!
افتخارِ رَهبری جاسوس می آید بکار

بانوان (شیر زن) مخزن الاسرار (نظامی) بین الملل

مخزن الاسرار نظامی گنجوی..

پیر زنی را ستمی در گرفت

پیرزنی را ستمی درگرفت دست زد و دامن سنجر گرفت

کای ملک آزرم تو کم دیده‌ام وز تو همه ساله ستم دیده‌ام

شحنه مست آمده در کوی من زد لگدی چند فرا روی من

بیگنه از خانه برویم کشید موی کشان بر سر کویم کشید

در ستــــم آباد زبانم نهاد مُــــهر ستم بر در خانم نهاد

گفت فلان نیم‌شب ای کوژپشت بر سر کوی تو فلانرا که کشت

خانه من جست که خونی کجاست ای شه ازین بیش زبونی کجاست

شحنه بود مست که آن خون کند عربده با پیرزنی چون کند

رطل زنان دخل ولایت برند پیره‌زنان را به جنایت برند

آنکه درین ظلم نظر داشتست ستر من و عدل تو برداشتست

کوفته شد سینه مجروح من هیچ نماند از من و از روح من

گر ندهی داد من ای شهریار با تو رود روز شمار این شمار

داوری و داد نمی‌بیـــنمت وز ستـــم آزاد نمی‌بینمت

از ملــــکان قـوت وُ یاری رسد از تو به ما بین که چه خواری رسد

مال یتیمان ستدن ساز نیست بگذر ازین غارت ابخاز نیست

بر پله پیره‌زنان ره مزن شرم بدار از پله پیره‌زن

بنده‌ای و دعوی شاهی کنی شاه نه‌ای چونکه تباهی کنی

شاه که ترتیب ولایت کند حکم رعیت برعایت کند

تا همه سر بر خط فرمان نهند دوستیش در دل و در جان نهند

عالم را زیر و زبر کرده‌ای تا توئی آخر چه هنر کرده‌ای

دولت ترکان که بلندی گرفت مملکت از داد پسندی گرفت

چونکه تو بیدادگری پروری ترک نه‌ای هندوی غارتگری

مسکن شهری ز تو ویرانه شد خرمن دهقان ز تو بیدانه شد

زامدن مرگ شـــماری بکن میرسدت دست حصاری بکن

عدل تو قندیل شب افروز تست مونس فردای تو امروز تست

پیرزنانرا بسخن شاد دار و ین سخن از پیرزنی یاد دار

دست بدار از سر بیچارگان تا نخوری پاسخ غمخوارگان

چند زنی تیر بهر گوشه‌ای غافلی از توشه بی توشه‌ای

فتح جهان را تو کلید آمدی نز پی بیداد پدید آمدی

شاه بدانی که جفا کم کنی گرد گران ریش تو مرهم کنی

رسم ضعیفان به تو نازش بود رسم تو باید که نوازش بود

گوش به دریوزه انفــــاس دار گوشه نشینی دو سه را پاس دار

سنجر اقلیم خراسان گرفت کرد زیان کاین سخن آسان گرفت

داد در این دور برانداختست در پر سیمرغ وطن ساختست

شرم درین طارم ازرق نماند آب درین خاک معلق نماند

خیز نظامی ز حد افزون گری بر دل خوناب شده خون گری


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، طنز تلخ، تصویر(عکس)، طنز(فکاهی)  جُک، عکس(تصویر)، ـــــــثبتـــــ
برچسب‌ها: انجمن بانوان, پیغمبر بانوان, مخزن الاسرار نظامی, حماسه بسته ای
ادامه مطلب
[ شنبه بیست و سوم فروردین ۱۴۰۴ ] [ 23:36 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اسدالله خان : علاقمند اجتماعی- سیاسی+ سیاست روز +طنز تلخ روزگار نامناسب  بروفق مرادِ  حاکمان و زیر نظر لاشخوران مفسد جهت چپاول اموال و زیر پاگذاشتن (عدالت اجتماعی ) برای نیل به قدرت روز افزونِ دنیای  واپس گرا و اسلامِ به تحریف کشیده شده برای اقتدار گداصفتان تازه به دوران رسیده به مصداق( وای به روزی که گدا معتبر شود) روضه خوان هائی که در سر هرکوچه پاتق گدا ئی خود را به نوچه های خود سرقفلی می دادند تا جای دیگری را در چنته خود در آورند ، امروزه کشور را به خاک سیاه نشانده اند تا تلافی حقارت روزهای گدائی خود را در آورند ، سربازی نرفته اند و مردم  را به اجباری می برند ، نیمی از جامعه را که ناموسان مردم هستند را در درجه دوم از انسانیت محسوب می کنند ، به رسم چپاول خود ساخته ولی امر جامعه جهانی و(حومه) خود راخطاب می کنند .
  مستضعفین عالم را تحریک به ستیزه جوئی می کنند تا در جهان اسم ورسم پیدا کنند .غم واندوه را مسلک خود ساخته ودر پسِ پرده به عیاشی و خوشگذرانی ولذت طلبی پنهانی مشغول باشند حکومت سلطنتی برای خود رقم زده اند تا بر جهانیان سلطه پیدا کنند، این ماه ِ محاق روز از پس پرده بیرون خواهد آمد و رسوائی  چندین ساله خود را عیان خواهد کرد وآنگاه پس از آن جهانیان به تحقیق خواهند فهمید که طشت رسوائی این اَرازل و اُوباش چه خون هائی را به ناحق بر زمین ریخته اند و چگونه خونخواران ندای ننه من قریبم سرداده اند و با نام اسلام و سپر قرار دادن  خون به ناحق ریخته جوانان ، قرآن ها بر سر نیزه کرده اند که اسلام در خطر است و اینک  این مدعیان اسلام خود بزرگترین خطر برای جوامع مذهبی و باطلاق گسترده وعمیقی در جهان ایجاد کرده اند که واقعیت مذهب ومرام را زیر سئوال برده اند .به امید روزی که از تیر های برق در معابر عمومی آویزان شوند .تف وُ لعنت سرتا پایشان را فرا گیرد  .ندای آزادی بشر  در سراسر جهان  به گوش رسد...
لینک دوستان
لینک های مفید