.«ـــــــــــثبتـــــ سابق»کاتب ویژه اسدالله خان کاتب <head> <title>انجمن ادبی اسدالله خان

انجمن ادبی اسدالله خان
ادبی ، فرهنگی ، اجتماعی 
قالب وبلاگ

ــــثبتــــ : روایت ، انجمن ادبی اسدالله خان +ــــثبتـــ دوبیتی ـــثبتــــ

 

انجمن ادبی اسدالله خان (شُکرِ خداوندگار)شعار(ـــثبتــ دوبیتی ـــثبتــــ)هزار وُ چارصد جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

آورده اند در روزگاران قدیم که نسل بشر هنوز آینه را ندیده بود یک ژاپنی آئینه ای در مزرعه خود پیدا کرد،وقتی به آن نگاه کرد  دید شبیه برادر مرحومش است آن را به منزل برد و در یک اتاق زیر فرش پنهان کرد او هر روز وارد آن اتاق می شد و آینه را نگاه می کردو به یاد برادر مرحومش اشک می ریختروزی همسرش در غیاب او وارد آن اتاق شد و اینه را زیر فرش  پیدا کرد نگاه کرد دید عکس زن خیلی زیبایی است با خودش گفت همسرم حتما زن دیگری گرفته ،بعد از آمدن شوهرش،دعوایشان بالا گرفت

پیش کشیش رفتند مرد گفت این عکس برادر مرحوم من است!
زن گفت: نه این یک زن زیباست که احتمالا همسر دوم  اوست!
کشیش آینه را از آنها گرفته نگاه کرد و گفت
شما هر دو اشتباه می کنیداین عکس یک کشیش است و باید در کلیسا نگهداری شود

حقیقت یک چیز واحد است اما افراد آن را متفاوت و حتی نادرست  می بینند، و همه دعواها و گرفتاری عالم سر همین است که آنچه با من است  حقیقت کامل است و دیگران از حقیقت بهره ای ندارند.پس باید با من هماهنگ شوند تا هدایتشان کنمو حکیم اسدالله خان در انجمن هزار وُ چارصد  چقدر زیبا این را به نظم در آورد که:

قومـی متلبِـــس اَنــد اندر رَه دیــن
برخی به گمــان فتاده در راه یقین
می ترسم از آن قیامتِ  روی زمین
کِی بی‌خردان صحیح آن است: نه این


موضوعات مرتبط: سیاسی، شعر، تصویر(عکس)، عکس(تصویر)، #فرمایشات اسدالله خان، متفرقه، ادبی- شعر
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, شُکرِ خداوندگار, شعار, ـــثبتــ دوبیتی ـــثبتــــ
ادامه مطلب
[ پنجشنبه بیست و دوم مهر ۱۴۰۰ ] [ 21:35 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اسدالله خان : علاقمند اجتماعی- سیاسی+ سیاست روز +طنز تلخ روزگار نامناسب  بروفق مرادِ  حاکمان و زیر نظر لاشخوران مفسد جهت چپاول اموال و زیر پاگذاشتن (عدالت اجتماعی ) برای نیل به قدرت روز افزونِ دنیای  واپس گرا و اسلامِ به تحریف کشیده شده برای اقتدار گداصفتان تازه به دوران رسیده به مصداق( وای به روزی که گدا معتبر شود) روضه خوان هائی که در سر هرکوچه پاتق گدا ئی خود را به نوچه های خود سرقفلی می دادند تا جای دیگری را در چنته خود در آورند ، امروزه کشور را به خاک سیاه نشانده اند تا تلافی حقارت روزهای گدائی خود را در آورند ، سربازی نرفته اند و مردم  را به اجباری می برند ، نیمی از جامعه را که ناموسان مردم هستند را در درجه دوم از انسانیت محسوب می کنند ، به رسم چپاول خود ساخته ولی امر جامعه جهانی و(حومه) خود راخطاب می کنند .
  مستضعفین عالم را تحریک به ستیزه جوئی می کنند تا در جهان اسم ورسم پیدا کنند .غم واندوه را مسلک خود ساخته ودر پسِ پرده به عیاشی و خوشگذرانی ولذت طلبی پنهانی مشغول باشند حکومت سلطنتی برای خود رقم زده اند تا بر جهانیان سلطه پیدا کنند، این ماه ِ محاق روز از پس پرده بیرون خواهد آمد و رسوائی  چندین ساله خود را عیان خواهد کرد وآنگاه پس از آن جهانیان به تحقیق خواهند فهمید که طشت رسوائی این اَرازل و اُوباش چه خون هائی را به ناحق بر زمین ریخته اند و چگونه خونخواران ندای ننه من قریبم سرداده اند و با نام اسلام و سپر قرار دادن  خون به ناحق ریخته جوانان ، قرآن ها بر سر نیزه کرده اند که اسلام در خطر است و اینک  این مدعیان اسلام خود بزرگترین خطر برای جوامع مذهبی و باطلاق گسترده وعمیقی در جهان ایجاد کرده اند که واقعیت مذهب ومرام را زیر سئوال برده اند .به امید روزی که از تیر های برق در معابر عمومی آویزان شوند .تف وُ لعنت سرتا پایشان را فرا گیرد  .ندای آزادی بشر  در سراسر جهان  به گوش رسد...
لینک دوستان
لینک های مفید