.«ـــــــــــثبتـــــ سابق»کاتب ویژه اسدالله خان کاتب <head> <title>انجمن ادبی اسدالله خان

انجمن ادبی اسدالله خان
ادبی ، فرهنگی ، اجتماعی 
قالب وبلاگ

» 😇

لیبرالیسم ، در ذات خود کذاب و دروغگوست ؛ و رسانه‌های انحصاری غرب همواره ایدئولوژیک بوده و پایبند به ارزش‌های جنایتکارانه غربی در بمباران کشورهای مختلف و غارت ثروت‌ها بوده‌اند

بی بی سی در جریان جنایات بی‌شرمانه اسرائیل در نوار غزه کاملاً به حمایت آنها پرداخت و اخبار و مطالب خود را به نفع آنان نوشت

در متن و تیتری که مشاهده می‌کنید جنایت نسل کشی و آواره سازی و پاکسازی قومی توسط اسرائیل، با عنوان اقدام بشردوستانه😭 تیتر بی بی سی شده است😳

سانسور حرفه ای یعنی این 🙈

اگر هر کشور دیگری یک هزارم این کشتار کودکان و زنان را داشت

همین بی بی سی و الباقی دمکرات ها ، چه ها که نمی کردند


بی بی سی فارسی 24 اسفند 1402 - 14 مارس 2024، 06:58 GMT تصمیم اسرائیل برای انتقال آوارگان رفح به «جزایر بشردوستانه» {!!!} پیش از حمله زمینی

ارتش اسرائیل می‌گوید که پیش از حمله زمینی برنامه‌ریزی شده به رفح، مصمم است که آوارگان فلسطینی را از این شهر در جنوب غزه به مناطق دیگری منتقل کند که آن را «جزایر بشردوستانه» توصیف کرده است.

این در حالی است که بر اثر حملات زمینی و هوایی مکرر، این مناطق به طور جدی آسیب دیده‌اند اما ارتش اسرائیل تاکید می‌کند که به مردم کمک و اسکان موقت داده خواهد شد.😭😭😭

رفح مملو از بیش از یک میلیون فلسطینی است که قبلاً به دلیل حمله اسرائیل به نقاط دیگر غزه مجبور به ترک خانه‌های

به زخم تن مرا کَس مرهمی نیست
تو باشی در کنار من غمی نیست

من از درد رفیقان دردمندم
که درد دوستان درد کمی نیست

ز عمق جان می گویم دمادم
خوشا آن کس که او را ماتمی نیست

چه می ارزد جهان فانی ایدوست
که این دنیا بجز آه و دمی نیست

خوشم با همرهان در عالم عشق
که خوشتر زان؛ یقینا عالمی نیست

درون قوم بدخواهان عالم
مجو آدم که هرگز آدمی نیست

خدا داند ز روی صدق گویم
بجز تو یاوری و محرمی نیست

تن رنجور "اسدالله " دردمندست*۱
تو باشی در کنار من غمی نیست

***

شعار سال ۱۴۰۳مجلسِ چکنم، قانونگذاریِ چکنم ،اصلاحات چکنم ،مصلحت چکنم چکنم : (غآقآ)» لُو رفت

امروز از کلاس که برگشتم به معنای واقعی کلمه افتادم 😐چنان بدنم بی حال شد که خودمم تعجب کردم . حالا یه مین قبلش داشتم غش غش می‌خندیدم هاالانم دور ورمو پر بالش کردم یه لحاف سنگین کشیدم روی خودم و به زور تایپ می‌کنم قشنگ تنم از درد کوفته شده لامصب انگار تیر غیب خوردم 😐😅

شرح وضعیت 😂👇

دقیقاا خود خودمه 😂منم فقط کلم بیرونه >

با تلاش بی وقفه دولت انقلابی هر دلار آمریکا بجای ۵ هزار تومان ، ۵۰ هزار تومان شد . بعد میگن چرا به مدیران و معاونان بقیه بیشرف ها توهین میکنی ؟ الان به نظر شما این فاجعه یعنی ۵۰ هزار تومان شدن دلار تقصیر مردم است ؟ یا تقصیر بی عرضه هایی که اسم نحس شان گذاشتند مدیر و مسئول و معاون و حتی راه رفتن شون هم تغییر کرده . یک جوری راه میروند که انگار پول و ثروتی که غارت میکنند اموال این مردم نیست و مال پدریشان است . وقتی هم بهشون میگی شل کن ، میگن توهین کردی . عزیزی که این پست رو میخوانی بدان که این فاجعه دیگر خودی و غیر خودی و عوام و خواص نمیشناسد . و آینده جوانان این کشور را آتش میزند . البته آن مدیر و معاون و مسئولی که بارش را بسته است از آینده جوانش نگران نیست . واقعا چه باید گفت ؟ مقصر کیه ؟ هدف چیه ؟ تا کی میتوانند اینگونه اداره کنند ؟

به‌ جای آب بر این تشنگان فشنگ نریز
نمک به زخم ترک‌خوردگان جنگ نریز

به بیخ سبزی سرو شمال ارّه نزن
به روی خشکی سِدر جنوب رنگ نریز

تمام تشنه‌لبان اسم اعظم‌اند اینجا
وان‌یکاد به چشمان شور تنگ نریز

بیا و از وسط خانه‌های سیمانی
برای اصل بقا نقشه با کلنگ نریز

پیاده تا عتبات این دو زائر تشنه
نمی‌رسند به‌ هم... توی جاده سنگ نریز

اراده کرده خدا روزه‌ی سکوت کند
تو را به جان خدا! تیر در تفنگ نریر*


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، طنز تلخ، طنز(فکاهی)  جُک، متفرقه، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, تقدیم می کند, اقتصاد ایران, حاکمِ چلاق
ادامه مطلب
[ جمعه بیست و پنجم اسفند ۱۴۰۲ ] [ 17:0 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

اشعارِ غزل دارم، یک باغ چو پروانه
از عطر مِیِ گلشن ، گردیده چو میخانه
کو صومعه و زاهد، کو دیر و کلیسا را
از عشق گُل و گلشن اینچا شده گُلخانه
گیسوی پریشانت، شور و هیجان دارد
دیدار میّسر شد ، دیوانه به دیوانه
خندیدن وُ رقصیدن جام جم کیخسرو
چون خسروِ شیرین شد ، از بهر تو شکرانه
آن‌یار سراپا مست، آمد بر من بنشست
دارم زِ زلیخا پند ، بی‌ساغر و پیمانه
تنها تو در این دنیا، در دیده و دل پیدا
ای کاش نگردم من، در نزد تو بیگانه
هرلحظه اگر ای گل، در نزد تو آیم من
کو کو... نکند دیگر، این قمری بی لانه


موضوعات مرتبط: غزل، شعر، ـــــــثبتـــــ، کاتب ویژه
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, تقدیم می کند, قمری بی لانه
[ جمعه بیست و دوم دی ۱۴۰۲ ] [ 17:58 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

زن ، زندگی=> آزادی

انجمن ادبی اسدالله خان :تقدیم می کند +زن +زندگی =>آزادی

قسم به عزت و قدر و مقام آزادی

که روح بخش جهان است نام آزادی

به پیش اهل جهان محترم بود آنکس

که داشت از دل و جان احترام آزادی

چگونه پای گذاری بصرف دعوت شیخ

به مسلکی که ندارد مرام آزادی

هزار بار بود به ز صبح استبداد

برای دسته پا بسته، شام آزادی

به روزگار قیامت بپا شود آن روز

کنند رنجبران چون قیام آزادی

اگر خدای به من فرصتی دهد یک روز

کشم ز مرتجعین انتقام آزادی

ز بند بندگی خواجه کی شوی آزاد

چو فرخی نشوی گر غلام آزادی


برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, تقدیم می کند, زن, زندگی
ادامه مطلب
[ سه شنبه بیست و چهارم آبان ۱۴۰۱ ] [ 23:10 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]


●برای مشاهدۀ تفاوت میان سوگیری و نویز، ترازوی خانه‌تان را در نظر بگیرید. اگر متوسط اعدادی که نشان می‌دهد زیادی بالا (یا پایین) باشد، ترازو سوگیری دارد. اگر چند بار پشت‌سر هم روی آن بروید و هر بار عدد متفاوتی را نشان دهد، نویز دارد (ترازوهای ارزان احتمالاً هم سوگیر باشند و هم نویزدار). می‌توان گفت سوگیری میانگین خطاهاست و نویز دامنۀ تغییراتشان.

○نویز، با آنکه عاملی است عمدتاً مغفول، اما از منابع اصلی سوءعملکرد در جامعه به شمار می‌آید. مثلاً در پژوهشی در سال ۱۹۸۱ از ۲۰۸ قاضی فدرال خواستند برای شانزده پروندۀ مشابه حکمی مناسب صادر کنند. پرونده‌ها با ویژگی‌های تخلف (دزدی یا شیادی، با خشونت یا بدون خشونت) و متهم (جوان یا پیر، سابقه‌دار یا فاقد سوءسابقه، شریک‌جرم یا مجرم اصلی) توصیف شدند. شاید تصور کنید که حکم قضات در چنین مواردی تا حد زیادی شباهت داشته، چون هیچ اطلاعات انحرافی‌ای در میان نبوده و فقط اطلاعات مرتبط را در دسترس داشته‌اند.

■اما قضات نظر یکسانی نداشتند. میانگین تفاوت حکمِ دو قاضیِ تصادفاً انتخاب‌شده برای جرمی مشابه بیش از ۳.۵ سال بود. با توجه به اینکه میانگین کل حکم‌ها هفت سال بود، این سه‌ونیم سال اختلاف واقعاً حجمی نگران‌کننده از نویز است.

□نویز در دادگاه‌های واقعی قطعاً بدتر است، چون پرونده‌های واقعی پیچیده‌ترند و قضاوتشان نسبت به پرونده‌های آزمایشی دشوارتر. سخت می‌توان از این نتیجه‌گیری پرهیز کرد: صدور حکم تاحدی مثل قرعه‌کشی است، چون مجازات ممکن است بسته به قاضیِ گماشته برای پرونده و حال‌واحوال آن روزش متغیر باشد و حکم تا حد چند سال مجازات را تغییر دهد. نظام قضایی به شکلی ناپذیرفتنی نویزدار است.

●نظام نویزدار دیگری را، این بار در بخش خصوصی، در نظر بگیرید. در سال ۲۰۱۵، پژوهشی دربارۀ بیمه‌گرها در یک شرکت بزرگ بیمه‌ای انجام دادیم. به ۴۸ بیمه‌گر، خلاصه‌هایی واقع‌گرایانه از خطراتی نشان دادند و آن‌ها نیز ارزش‌گذاری‌شان کردند، درست نظیر آنچه در کار واقعی‌شان انجام


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، ـــــــثبتـــــ، #فرمایشات اسدالله خان، مناسبت، کاتب ویژه
برچسب‌ها: انجمن ادبی, دی, ویژه نامه بانوان ایران, تقدیم می کند
ادامه مطلب
[ جمعه بیست و دوم مهر ۱۴۰۱ ] [ 10:31 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

به جز از علی نباشد به جهان گره گشایی 

طلب مدد از او کن، چو رسد غم و بلایی

چو به کار خویش مانی، در رحمت علی زن

به جز او به زخم دلها، ننهد کسی دوایی

 

 عنوان داستانی از  کاتبِ ویژه (انجمن ادبی  اسدالله خان )است، که شامل سه قسمت همراه نمایشنامه با نام :« چرا صیانت از فضای مجازی »  و« اَبتری نالوطی» ،« اِوین»  و« ابتری مصلحت اندیش» در معیت   نمایش « صیانت از فضای مجازی » است. نشر جاویدان این مجموعه را در سال هزار و چارصد  به چاپ رساند و تا کنون  ۵۷ بار تجدید چاپ شده  چاپ هفتم رسید. پس از انقلاب در سال ۸۳ مجموعه داستان‌های کاتب ویژه (انجمن ادبی اسدالله خان ) به نام اَبتری که نالوطی اش مرده بود با حذف داستان چرا دریا طوفانی«اوین»  و نمایش صیانت از فضای مجازی توسط نشر نگاه به چاپ رسید. این مجموعه انتخاب (اقدس خانوم  ـــثبتــــ)شامل سال شمار زندگی و ۱۷ داستان کوتاه و مجموعه عکسی از اسدالله خان در انجمن ادبی اسدالله خان به نمایش گذاشته شده است.

داستان «اُبتری که نالوطیش مرده بود» ظاهر داستان ماجرای اَبتر چلاقی است که نالوطیش مرده و او زنجیر خود را پاره کرده و از قید اسارت او آزاد شده‌است. اما این آزادی هیچ دردی از او دوا نمی‌کند. حیران و سرگردان به این سوی و آن سوی رو می‌آورد، هیچ راه نجاتی نمی‌یابد و سرانجام در همین سرگشتگی گم می‌شود. این ظاهر داستان است. اما ماهیتی تمثیلی دارد و اشاره‌ای است به سرنوشت انسان روشنفکری که زنجیر اسارت ایدئولوژی‌ها و سنت‌های اجتماعی را پاره کرده، از محدودیتی که آن‌ها برایش ایجاد کرده بودند آزاد شده، اما این آزادی بهره‌ای برایش ندارد و نمی‌تواند او را به راز هستی رهنمون شود. این داستان از نگاه این میمون و با نگاه  مصلحت مجلس شورای نگهبان و با زبان محاوره ای مردم طبیعی کوچه و بازار نوشته شده‌است.

 

کی در پی ِ تزویر و ریا  بود علی ؟!

کی مختلس وُ اهل‌ ِ ربا  بود علی !؟

سرکوب گری صیانت از مردم شد  ؛

الحق وُالنصاف علی شیرِخدابودعلی

با اقتباس از این داستان تئاتری ساخته شده‌است.انجمن ادبی اسدالله خان( کاتب ویژه ) تقدیم می کند.

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ 


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ، شعر، طنز(فکاهی)  جُک، متفرقه، مناسبت
برچسب‌ها: انجمن ادبی اسدالله خان, کاتب ویژه, تقدیم می کند
[ پنجشنبه هفتم مرداد ۱۴۰۰ ] [ 22:39 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اسدالله خان : علاقمند اجتماعی- سیاسی+ سیاست روز +طنز تلخ روزگار نامناسب  بروفق مرادِ  حاکمان و زیر نظر لاشخوران مفسد جهت چپاول اموال و زیر پاگذاشتن (عدالت اجتماعی ) برای نیل به قدرت روز افزونِ دنیای  واپس گرا و اسلامِ به تحریف کشیده شده برای اقتدار گداصفتان تازه به دوران رسیده به مصداق( وای به روزی که گدا معتبر شود) روضه خوان هائی که در سر هرکوچه پاتق گدا ئی خود را به نوچه های خود سرقفلی می دادند تا جای دیگری را در چنته خود در آورند ، امروزه کشور را به خاک سیاه نشانده اند تا تلافی حقارت روزهای گدائی خود را در آورند ، سربازی نرفته اند و مردم  را به اجباری می برند ، نیمی از جامعه را که ناموسان مردم هستند را در درجه دوم از انسانیت محسوب می کنند ، به رسم چپاول خود ساخته ولی امر جامعه جهانی و(حومه) خود راخطاب می کنند .
  مستضعفین عالم را تحریک به ستیزه جوئی می کنند تا در جهان اسم ورسم پیدا کنند .غم واندوه را مسلک خود ساخته ودر پسِ پرده به عیاشی و خوشگذرانی ولذت طلبی پنهانی مشغول باشند حکومت سلطنتی برای خود رقم زده اند تا بر جهانیان سلطه پیدا کنند، این ماه ِ محاق روز از پس پرده بیرون خواهد آمد و رسوائی  چندین ساله خود را عیان خواهد کرد وآنگاه پس از آن جهانیان به تحقیق خواهند فهمید که طشت رسوائی این اَرازل و اُوباش چه خون هائی را به ناحق بر زمین ریخته اند و چگونه خونخواران ندای ننه من قریبم سرداده اند و با نام اسلام و سپر قرار دادن  خون به ناحق ریخته جوانان ، قرآن ها بر سر نیزه کرده اند که اسلام در خطر است و اینک  این مدعیان اسلام خود بزرگترین خطر برای جوامع مذهبی و باطلاق گسترده وعمیقی در جهان ایجاد کرده اند که واقعیت مذهب ومرام را زیر سئوال برده اند .به امید روزی که از تیر های برق در معابر عمومی آویزان شوند .تف وُ لعنت سرتا پایشان را فرا گیرد  .ندای آزادی بشر  در سراسر جهان  به گوش رسد...
لینک دوستان
لینک های مفید