.«ـــــــــــثبتـــــ سابق»کاتب ویژه اسدالله خان کاتب <head> <title>انجمن ادبی اسدالله خان

انجمن ادبی اسدالله خان
ادبی ، فرهنگی ، اجتماعی 
قالب وبلاگ

بازی های پنهان

غم مخور

حافظ


______________________________________________
سیاهی دو چشمانت مرا کشت
درازی دو زلفونت مرا کشت

♪♪♫♫♪♪

به قتلم حاجت تیر و کمان نیست
خم ابرو و مژگونت مرا کشت

تو نيكى كن هر چند سپاسگزارى نكنند

لَا یزَهِّدَنَّک فِی الْمَعْرُوفِ مَنْ لَا یشْکرُهُ لَک فَقَدْ یشْکرُک.....

ناسپاسی مردم تو را از کار نیکو باز ندارد، زیرا هستند کسانی، بی آن که از تو سودی برند تو را می ستایندچه بسا ستایش اندک آنان برای تو، سودمندتر از ناسپاسی ناسپاسان باشد

ابتدای انقلاب، شهردار تهران، دکترغلامرضا نیک‌پی تیرباران شد. ۲۲ فروردین ۱۳۵۸، تنها دو ماه پیش از پیروزی انقلاب! اتّهامش «کلاه‌برداری، خیانت و غارتگری» بود!

روز محاکمۀ «نیک‌پی»، رو‌ به رییس دادگاه گفته بود:

«کدام کلاه‌برداری؟


رییس دادگاه: «مگر نگفتید در خیابان‌ها چاله نداریم؟ پس این همه چاله چیست؟»
نیک‌پی: «آیا احداث ۶۸ پارک، یک میلیون متر مربع آبادانی در جنوب تهران و ایجاد ۱۸ رشته شاهراه و ساخت ۳۰ پارکینگ و ۲۰ پل، خیانت است؟»
دادگاهش خواندنی است.کارهای عمرانی‌اش هم خواندنی است. این که ابتدای مسئولیتش در شهرداری پایتخت گفته بود می‌خواهد شهر را نه بر اساس آزمون و خطا که بر اساس «حساب و کتاب نوین» اداره کند. به همین خاطر هم در شهرداری، گروهی را برای مطالعه مشکلات تهران و یافتن راه حل برای آن‌ها به کار گمارده بود. در زمان او است که نخستین گورستان مدرن ‌مکانیزه کشور _بهشت زهرا_ در تهران احداث می شود. همچنین چند بزرگراه برای حل مشکل ترافیک، چند پارک بزرگ برای تنفس شهر. آغاز احداث مترو، بهره‌برداری از برج شهیاد و تئاتر شهر، طرح ساماندهی ترافیک تهران، ایجاد کارخانه تبدیل زباله به کود، تأسیس آزمایشگاه مکانیک خاک و ایجاد سازمان عمران و نوسازی عباس‌آباد هم از جمله اقدامات او است.

رئیس دادگاه پرسیده بود:
«به عنوان دکتر در اقتصاد از لندن، چرا به مردم هشدار ندادید علت مشکل ترافیک، مردم نیستند و چرا عوامل استعمار را مقصر ندانستید؟»
نیک‌پی گفته بود:
«مسئولیت ترافیک با شهربانی بود و یک سال آخر با شهرداری پایتخت، و قبول کردم چون قصدم خدمت به خلق بود.
بنده برای ترافیک تهران دوسال دیگر وقت می‌خواستم تا اولین خط مترو دایر شود و این بزرگراه‌ها به یکدیگر وصل شود و بقیه پل‌هایی که در نظر بود زده شود. من نمی‌دانم دیگر چه کاری از من ساخته بود. کارشناسان بین‌المللی اصلاح ترافیک را در بهبود اتوبوسرانی می‌دانند، در زدن پل می‌دانند، در ایجاد پارکینگ می‌دانند و در احداث بزرگراه می‌دانند، اگر این شاهراه را بین خیابان‌های پهلوی -ولی‌عصر- و کوروش کبیر -شریعتی- نکشیده بودیم رفتن به شمیران به جای نیم ساعت ۴ ساعت طول می‌کشید.»

رأی دادگاه اما برای او، نه پاداش که اعدام بود.حالا اما تاریخ به قضاوت نشسته است، میان دو شهردار بی‌دین آن روز و دیندار امروز! و‌حتی میان دو روزگار؛ حکمرانی بی‌دینان آن روز و حکمرانی دینداران امروز.
مهردادحجتی

پ.ن.
عضو شورای شهر تهران که می‌گوید هر یک از تابلوهای چند میلیارد تومانی موزه امام علی به بهای ۷۰۰ دلار فروخته شده اند!


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، طنز تلخ
برچسب‌ها: مصطفی خامنه ای, لامذهبیون در بین الملل
[ یکشنبه ششم آبان ۱۴۰۳ ] [ 20:25 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اسدالله خان : علاقمند اجتماعی- سیاسی+ سیاست روز +طنز تلخ روزگار نامناسب  بروفق مرادِ  حاکمان و زیر نظر لاشخوران مفسد جهت چپاول اموال و زیر پاگذاشتن (عدالت اجتماعی ) برای نیل به قدرت روز افزونِ دنیای  واپس گرا و اسلامِ به تحریف کشیده شده برای اقتدار گداصفتان تازه به دوران رسیده به مصداق( وای به روزی که گدا معتبر شود) روضه خوان هائی که در سر هرکوچه پاتق گدا ئی خود را به نوچه های خود سرقفلی می دادند تا جای دیگری را در چنته خود در آورند ، امروزه کشور را به خاک سیاه نشانده اند تا تلافی حقارت روزهای گدائی خود را در آورند ، سربازی نرفته اند و مردم  را به اجباری می برند ، نیمی از جامعه را که ناموسان مردم هستند را در درجه دوم از انسانیت محسوب می کنند ، به رسم چپاول خود ساخته ولی امر جامعه جهانی و(حومه) خود راخطاب می کنند .
  مستضعفین عالم را تحریک به ستیزه جوئی می کنند تا در جهان اسم ورسم پیدا کنند .غم واندوه را مسلک خود ساخته ودر پسِ پرده به عیاشی و خوشگذرانی ولذت طلبی پنهانی مشغول باشند حکومت سلطنتی برای خود رقم زده اند تا بر جهانیان سلطه پیدا کنند، این ماه ِ محاق روز از پس پرده بیرون خواهد آمد و رسوائی  چندین ساله خود را عیان خواهد کرد وآنگاه پس از آن جهانیان به تحقیق خواهند فهمید که طشت رسوائی این اَرازل و اُوباش چه خون هائی را به ناحق بر زمین ریخته اند و چگونه خونخواران ندای ننه من قریبم سرداده اند و با نام اسلام و سپر قرار دادن  خون به ناحق ریخته جوانان ، قرآن ها بر سر نیزه کرده اند که اسلام در خطر است و اینک  این مدعیان اسلام خود بزرگترین خطر برای جوامع مذهبی و باطلاق گسترده وعمیقی در جهان ایجاد کرده اند که واقعیت مذهب ومرام را زیر سئوال برده اند .به امید روزی که از تیر های برق در معابر عمومی آویزان شوند .تف وُ لعنت سرتا پایشان را فرا گیرد  .ندای آزادی بشر  در سراسر جهان  به گوش رسد...
لینک دوستان