.«ـــــــــــثبتـــــ سابق»کاتب ویژه اسدالله خان کاتب <head> <title>انجمن ادبی اسدالله خان

انجمن ادبی اسدالله خان
ادبی ، فرهنگی ، اجتماعی 
قالب وبلاگ

تهاجم :گزارش بانوان +چندی پیش ، برای نخستین بار (بین الملل)

تهاجم :گزارش بانوان +چندی پیش ، برای نخستین بار پس ازجنگ سرد ، آژیر حمله ی هوائی درهاوائی به صدا درآمد. این مانور ، برای آمادگی دربرابر حمله ی احتمالی اتمی کره شمالی انجام گرفت. اما صدای این آژیر، یک پیام دیگرنیزداشت وآن آغاز دوران جدیدی ازجنگ بود : جنگ سرد دوم ! درواقع نطفه های این جنگ ، ربع قرن قبل ، بسته شده بود.

معهذا ، تاریخنگاران درمورد آغاز و پایان جنگ سرد توافق ندارند. آیا به قدرت رسیدن بلشویکها درروسیه آغازگرجنگ سرد بود یا برخورد آمریکا وانگلیس با شوروی برسرجنگ داخلی یونان؟ آیا پیام گورباچف درسازمان ملل متحد به سال 1986 ، پایان بخش جنگ سرد بود یا فروریختن دیواربرلین درسال 1989 ؟ تاریخنگاران آینده نیز احتمالاً درمورد آغازوانجام جنگ سرد دوم توافق نخواهند داشت. آیاالحاق کریمه به روسیه درسال 2014 آغازگر جنگ سرددوم بود یا جنگ روسیه – گرجستان درسال 2008 ، حضورپررنگ چین دردریای جنوبی چین ، ویاحمله ی ناتو به یوگوسلاوی وگسترش ناتوبه جوارمرزهای روسیه ؟ به نظرنگارنده ، حمله ی ناتو به یوگسلاوی در 25 سال پیش را، که یک حمله ی جمعی بامشارکت گروه بزرگی ازکشورهای غربی علیه یک کشورمستقل بود ، باید آغازگر جنگ سرد جدید تلقّی کرد. اهمیت این حمله برای سیاست بین المللی درآنجا بود که علیرغم وعده های آمریکا مبنی برعدم پیشروی " حتی یک اینچ " به سمت شرق ، این حمله بصورت جمعی ودرمقطعی انجام گرفت که جهان پس ازجنگ سرد، بسوی استقراریک نظم مسالمت آمیز حرکت می کرد.(1)

آمریکا وغرب ، پس ازجنگ سرد به نحوی عمل کردند که گویا " پیروز " این جنگ بوده اند. روسیه ازهمان ابتداء می دانست که غرب قصد ندارد بسوی استقرار یک نظم عادلانه ومسالمتجو برجهان حرکت کند وحمله به یوگسلاوی ، این باور راتقویت کرد. دولت آمریکا ، سرمست از توهّم پیروزی درجنگ سرد ، دکترین " رئالیسم تهاجمی " (offensive realism) را درپیش گرفت. این دکترین برآن است که دردنیای پرهرج ومرج پس ازجنگ سرد ،که هیچ قدرتی متولّی برقراری نظم وامنیت نیست ، کشورها باید تاجائیکه می توانند ، قدرت نسبی خود رااعمال نمایند. اهدافی که آمریکا بموجب این تئوری ، برای خود تعیین کرد عبارت بودند از : پذیرش جهانی تسلط نظامی دائمی آمریکا برشرق آسیا ؛ پذیرش قواعد تنظیم شده توسط آمریکا برای تجارت جهانی ؛ پذیرش حضوردائمی ناتو درجوارمرزهای روسیه ؛ وبازگرداندن کریمه به اوکراین . این همه به معنی آغازجنگ سرد بود. هیچیک ازاین اهداف ، برای روسیه وچین وبسیاری دیگرازکشورهای جهان ، قابل پذیرش نبود. اکنون نیز نه پوتین ونههیچ جایگزین احتمالی او ، نمی توانند بپذیرند که مرزهای غربی روسیه مورد تهدید ناتو قرارگیرد ونیروهای آلمان درجمهوریهای بالتیک مستقرشوند. برای روسیه ، انتقال واستقرار جنگ تفزارهای پیشرفته ی آمریکائی درجوارمرزهایش ، قابل فبول نیست واین کشور نمی پذیرد که آلمان ، به قدرت بزرگ نظامی منطقه تبدیل شود.

رئالیسم تهاجمی ، توسط نظریه پردازانی چون "جان میرشایمر" (J.Mearsheimer)، "اریک لبس" (E.Labs) ، و "فرید زکریا " (F.Zakaria) ساخته وپرداخته شد. براساس این دکترین ، آنارشی حاکم برروابط بین المللی ، دولتها راوامی دارد تاقدرت ونفوذ خودرابه حداکثر برسانند. بدین ترتیب ، هدف همه ی دولتهای تجدید نظرطلب ، دسترسی به جایگاهی هژمونیک درنظام بین المللی است. این دسته از دولتها ، بدنبال کسب قدرت هستند حتی اگراین اقدام، امنیت آنها رانیزبه خطر بیفکند. دکترین رئالیسم تهاجمی برآن است که دریک نظام تک قطبی که درآن ، دولت هژمون ازنظرقدرت ، فاصله ی زیادی باسایر دولتها داشته باشد ، پایداراست ونظامهای چند قطبی، بدلیل آنکه قدرت نسبی دولتها درآن ، تقریباً باهم برابراست ، وهرکدام آنها تلاش می کند تابه جایگاه هژمون برسد ، مالامال ازجنگ ونزاع خواهد بود.(2)

اکنون آمریکا ومتحدینش درناتو ، وروسیه وچین وهمپیمانهایشان در " پیمان شانگهای " و "بریکس " ، دربرابر هم صف آرائی کرده اند. ائتلاف اول ، نظم چند قطبی حاکم برجهان رابرنمی تابد و ائتلاف دوم ، درپی استقرار نظمی چند قطبی وعادلانه برجهان می باشد. کشورهای دیگری چون ایران ، ترکیه ، پاکستان ، اوکراین ، گرجستان ، کره شمالی و... نیز پشت درب این پیمانها صف کشیده اند وبرخی ازآنها چون جیبوتی وعمان نیز، باهردوطرف نرد عشق می بازند. به موجب دکترین رئالیسم تهاجمی ، رویاروئی این دوبلوک که درعرصه ی اقتصادی، شکل تقابل " اجماع پکن" (Beijing consensus) و "اجماع واشنگتن" (Washington consensus) به خود گرفته ، منشاء بی ثباتی وهرج ومرج کنونی حاکم برجهان می باشد.(3)

اجلاس اخیر ناتو در لیتوانی ، ابعاد این تقابل وسلطه جوئی را بوضوح نشان داد. دربیانیه ی پایانی این اجلاس، دهها باراز تسلیحات هسته ای نام برده شد وبرلزوم نوسازی آنها تاکید گردید. افزایش تسلیحات نظامی پیشرفته ف توپخانه وسامانه های دفاع هوائی نیز ازدیگرتوصیه های این اجلاس به اعضای خود بود که همگی باید بسوی چین وروسیه هدفگیری شوند. نزدیکترشدن این ائتلاف به مرزهای روسیه وچین ، برای آنها قابل تحمل نیست.

درتقابلهای این جهان چند قطبی ، نهادهای بین المللی نادیده گرفته می شوند وجنگ سردی آغازمی شود که درعرصه های جاسوسی وخرابکاری ، رقابت درفضا ، رقابت تجاری واقتصادی ، رقابت ایدئولوژیک ، ورقابت نظامی وامنیتی ف باشدت ادامه پیدامی کند. حوادث سال 1999 وپس ازآن ، نشان داد که باپایان گرفتن جنگ سرد ، نظم جدیدی برجهان حاکم نگردید بلکه یکجانبه گرائی خشن جای آنرا گرفت . جنگ سرددوم ، بسیارگرانتر ازنسخه ی قبلی جنگ سرد است وپایان دادن به آن نبز بسیار دشوارتر می باشد.


موضوعات مرتبط: خبر، سیاسی، غزل، طنز تلخ
برچسب‌ها: نمی رسد, جمبوری اسهال, ی زورش به دشمنان, خود تراشیده
[ جمعه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 18:0 ] [ ـــــثبتـــــ ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اسدالله خان : علاقمند اجتماعی- سیاسی+ سیاست روز +طنز تلخ روزگار نامناسب  بروفق مرادِ  حاکمان و زیر نظر لاشخوران مفسد جهت چپاول اموال و زیر پاگذاشتن (عدالت اجتماعی ) برای نیل به قدرت روز افزونِ دنیای  واپس گرا و اسلامِ به تحریف کشیده شده برای اقتدار گداصفتان تازه به دوران رسیده به مصداق( وای به روزی که گدا معتبر شود) روضه خوان هائی که در سر هرکوچه پاتق گدا ئی خود را به نوچه های خود سرقفلی می دادند تا جای دیگری را در چنته خود در آورند ، امروزه کشور را به خاک سیاه نشانده اند تا تلافی حقارت روزهای گدائی خود را در آورند ، سربازی نرفته اند و مردم  را به اجباری می برند ، نیمی از جامعه را که ناموسان مردم هستند را در درجه دوم از انسانیت محسوب می کنند ، به رسم چپاول خود ساخته ولی امر جامعه جهانی و(حومه) خود راخطاب می کنند .
  مستضعفین عالم را تحریک به ستیزه جوئی می کنند تا در جهان اسم ورسم پیدا کنند .غم واندوه را مسلک خود ساخته ودر پسِ پرده به عیاشی و خوشگذرانی ولذت طلبی پنهانی مشغول باشند حکومت سلطنتی برای خود رقم زده اند تا بر جهانیان سلطه پیدا کنند، این ماه ِ محاق روز از پس پرده بیرون خواهد آمد و رسوائی  چندین ساله خود را عیان خواهد کرد وآنگاه پس از آن جهانیان به تحقیق خواهند فهمید که طشت رسوائی این اَرازل و اُوباش چه خون هائی را به ناحق بر زمین ریخته اند و چگونه خونخواران ندای ننه من قریبم سرداده اند و با نام اسلام و سپر قرار دادن  خون به ناحق ریخته جوانان ، قرآن ها بر سر نیزه کرده اند که اسلام در خطر است و اینک  این مدعیان اسلام خود بزرگترین خطر برای جوامع مذهبی و باطلاق گسترده وعمیقی در جهان ایجاد کرده اند که واقعیت مذهب ومرام را زیر سئوال برده اند .به امید روزی که از تیر های برق در معابر عمومی آویزان شوند .تف وُ لعنت سرتا پایشان را فرا گیرد  .ندای آزادی بشر  در سراسر جهان  به گوش رسد...
لینک دوستان